از زمان شیخ طوسی به بعد آنچه مشاهده میشود بزرگان ما در مباحث مختلف در حوزههای گوناگون علومانسانی ایدهپردازی میکردند و از کتاب و سنت به مطاله آنچه اقتضای نیاز جامعه بویژه نسل جوان بود میپرداختند و با نگاههای نو، متناسب با زمانه نظراتشان را ارائه میکردند.
باید توجه داشت یکی از خصایص و ویژگیهای مراکز علمی این است که ایدههای جدید ارائه کنند و مولد باشند، این در حالی است که این نوزایی مستلزم وجود شرایط و بسترهای مناسب است؛ بنده معتقدم بسترهای لازم برای تولید فکر در جامعه را باید از بخشهای آموزشی و آن هم از دوران ابتدایی ورود به حوزه آغاز کرد.
از جمله معایب نظام آموزشی ما تأکید صرف بر آموزش است، این در حالی است که آموزش باید در کنار پژوهش صورت گیرد، از اینرو باید روحیه مسأله محوری را که در پژوهش برجسته میشود نه تنها در سطوح آموزش عالی بلکه در سطوح ابتدایی حوزه نیز تسری داد. وقتی این نگاه نهادینه شود، فرد در هر موضوع و مسالهای، پرسشی خواهد داشت. خاصیت علم نافع این است که همراه با پرسشگری باشد.
همچنین ارتقای کیفی علومانسانی از جمله مهمترین اهداف پژوهش است؛ لذا همانگونه که اروپا از علم دانشمندان اسلامی بهره برد و علم جدید را طرح کرد، پژوهشگران داخلی نیز باید برنامههایی را برای سامان بخشی به علومانسانی در نظر گیرند. برای تحقق این مهم باید از همه ظرفیتها بهره گرفت؛ زیرا توقف در مسائل سنتی و اصرار بر روش شناسی سنتی در تولید علم، حوزههای معرفتی کشور را از پویایی فکر و اندیشه دور خواهد کرد.
در زمان ما متاسفانه بخشی از طلاب و فضلا فقط به مباحث فقه و اصول میپردازند، فارغ از اینکه از سایر مسائل علوم انسانی مانند کلام، فلسفه و ... که مورد نیاز جامعه است، اطلاعاتی داشته باشند.
امروزه در بسیاری ازمسائل در زمینههای گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شبهاتی وجود دارد که گاهی طلبهها از آن بیخبرند یا کم اطلاع هستند، در حالی که این مسائل از مطالبات جدی نسل جوان امروز ماست.
از طرف دیگر غالبا در حوزهها دیده میشود سراغ تخصصی کردن علوم اسلامی رفتهاند، اما از فقه و اصول فاصله گرفتهاند.
مثلا طلبهای در حوزه تاریخ اسلام یا حقوق یا اقتصاد مطالعاتی دارد ولی وقتی از فقه و اصول سوال میشود بیاطلاع است.
البته در حوزه علمیه فقه و اصول باید در صدر مطالعات قرار گیرد و لااقل امهات مباحث اصول و فقه در اختیار طلبه باشد.
لذا از جمله تاکیدات رهبر معظم انقلاب در سفرشان به قم این نکته بود که طلاب علاوه بر آشنایی به علوم متداول روز، نسبت به دروس فقه و اصول هم اهتمام جدی داشته باشند.
هیچ وقت نباید یک طلبه از فقه و اصول فاصله بگیرد و این کمترین انتظار از یکطلبه است که فقه و اصول را ولو در حد مکاسب و کفایه بداند.
از طرفی نباید مطالعات را آنچنان در فقه و اصول محدود کرد که از مباحث دیگر مثل تاریخ اسلام، کلام، علوم قرآنی و سایر موضوعات علوم اسلامی و بهروز غافل شد.
از یک طلبهای که فلسفه اسلامی کار کرده است، انتظار نمیرود اقتصاد اسلامی بداند ولی این انتظار میرود که فقه و اصول بداند.
اینکه حوزه را به حوزه سکولار متهم کردند، خیلی بیانصافی است. مدتی است بخشی از بزرگان حوزه به مباحثی میپردازند که پاسخگوی نیاز جامعه است. الان در حوزه علمیه قم، مباحثی نظیر فقه مدیریت، فقه اقتصاد، فقه فرهنگ و فقه رسانه توسط مدرسین برجسته تدریس و تحقیق میشود و شاگردانی در این عرصهها تربیت میشوند که در آینده میتوانند نقش موثری در تنویر افکار جامعه بویژه نسل جوان داشتهباشند.
همچنین اغلب استادان در مباحث فقه به مباحث روز میپردازند و تعمیم دادن سکولار به تمام حوزهها ظلم به خدمات چند صد ساله حوزههای علمیه است.
در اینکه باید حوزهها به سمت مسائل کاربردی بروند و اینکه بیشتر استادان بهدنبال آن هستند مباحثی را مطرح کنند که برای جامعه مفید باشد، بحثی نیست و باید آن را بپذیریم. البته افراد سکولار همیشه مضر جامعه هستند و باید آنها را معرفی کرد ولی اینچنین نیست که عموما حوزه به این سمت و سو برود.
باید حوزه را به سمت فقه جواهری هدایت کرد که امام(ره) بر آن تاکید داشتند. در فقه جواهری عنصر زمان و مکان در آن نقش آفرین است و امروز اگر یک طلبه فاضلی بخواهد به جامعه خدمت کند و عنصر زمان و مکان را در مسیر مطالعاتیاش در حوزه فقه و اصول مد نظر قرار نداده باشد، خود به خود مطالعهاش بیاثر است. این مسائل را امام(ره) و بزرگان دین به ما یاد دادهاند. امام راحل(ره) مقدمات و شرایط اجتهاد پویا را با محاورههای عرفی و به دور از دقتهای عقلی، لازم دانستهاند. ایشان بر فحص وبررسی دیدگاههای فقهی فقهای شیعه، بویژه در قرون اولیه برای شناسایی شهرت قدما و نیز شناخت فتاوی فقهای اهل سنت در جهت حل تعارض اخبار تأکید کردهاند .
همچنین در سالهای آخر عمر، وقتی از اجتهاد پویا سخن گفتند، اعلمیت به معنای خاص فقهی را برای مدیریت جامعه کافی ندانسته، فرمودند: «اگر فردی در علوم معهود حوزهها هم اعلم باشد، ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و بینش صحیح اجتماعی، سیاسی و قدرت تصمیمگیری نداشته باشد، این فرد در مسائل حکومتی و سیاسی مجتهد نیست و نمیتواند زمام جامعه را به دست گیرد .»
این نکته نیز حائزاهمیت است که متاسفانه امروزه حوزه علمیه از دروس اخلاق بهره کمی میبرد. آیتا... مشکینی(ره)، آیتا... بهاءالدینی(ره) و سایر بزرگان اخلاق که تاثیر دروس اخلاق آنها تا مدتها روی طلاب نمایان بود، یکی از ثمرات و برکات حوزه بهشمار میرفت. متاسفانه این دروس امروزه کمرنگ شده است.
حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین مختاری
استاد سطوح عالی حوزه و دانشگاه و رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد