جامجم آنلاین: دیروز در جریان تصویب لایحه پیوستن ایران به کنوانسیون CFT ظریف وزیر امورخارجه در پاسخ به سوال نمایندگان که پرسیده بودند آیا حاضر هستید تضمین دهید که مشکلات بانکی کشور بعد از پیوستن به این کنوانسیون به پایان خواهد رسید، تاکید کرد: نه من، نه رئیس جمهور نمیتوانیم تضمینی دهیم که این لوایح مشکلات مارا حل کنند. ولی میتوانم تضمین بدهم که با نپذیرفتن این لوایح آمریکا اقدامات بیشتری علیه ما خواهد داشت.
برای بررسی منافعی که قرار است سیستم بانکدای ایران از پیوستن به FATF ببرد به سراغ هادی آجیلی استادیار روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی تهران رفتیم و از او در خصوص منافع وعده شده و همچنین دلایل عدم تضمین وزیر امورخارجه سوال کردیم که متن این گفتوگوی تفصیلی در ادامه ارائه میشود.
آیا در شرایطی که آقای ظریف نمیتواند در مورد منافع FATF تضمین دهد، میتوانیم امیداور باشیم که با پیوستن به CFT از فشارها کاسته خواهد شد؟
موضوع که در ابتدا باید مورد توجه قرار بگیرد این است که جامعه جهانی علاقمند است جمهوری اسلامی را در نرمها و قواعد بینالمللی که خودش درست کرده ادغام کند و به همین دلیل تلاش میکند با بهانهتراشی و اعمال مختلف ایران را مجبور به پذیرش این قواعد کند، در این شرایط هرگاه که شما حرف دیگری میزنید آنها اظهار میکنند مشکل عدم ارتباط ما با شما همین مسائل است و به نوعی ایران را در این دو راهی قرار میدهند که اگر میخواهید با شما کار کنیم، باید این شرایط را بپذیرید.
با این مقدمه باید ببینیم که عدم پذیرش لایحه CFT چه شرایطی را برای کشور رقم میزند؛ در زمان حاضر اکثرا کشورها شاخصهای FATF را پذیرفتهاند و بانکها همه براساس این شاخص در حال فعالیت هستند و همین مساله موجب میشود اگر بانکی با بانکهای کشوری که در لیست سیاه یا در لیست معلق سیاه قرار دارد کار کند، خودش وارد لیست بانکهای مشکوک شود و به همین دلیل هیچ بانک و کشوری، حتی بانکهای که مربوط به اروپا یا چین و روسیه هستند هم حاضر به چنین هزینهای نیستند و به همین دلیل تاکید دارند که شما باید این لایحه را بپذیرید تا بتوانیم با شما کار کنیم. اما نکتهای که در اینجا مغفول مانده است این است که آیا با پذیرش این لایحه مشکلات بانکی ما حل میشود؟ نه تنها آقای ظریف نمیتواند تضمین دهد که مشکلات ما حل میشود، بلکه با قاطعیت میگویم که این مشکلات حل نخواهد شد؛ یکی از دلایل اصلی حل نشدن این مشکلات این است که ما مشمول تحریمهای ثانویه فراسرزمینی آمریکا هستیم و تحریمهای ثانویه آمریکا هر بانکی را که بخواهد با ما انتقال ارز داشته باشد یا تراکنشهایی به مبدا یا مقصد ایران در دست هفتم یا هشتم انجام دهد را مورد تهدید و تحریم قرار میدهد در این شرایط چه ما FATF را بپذیریم و چه نپذیریم تحریمهای ثانویه آمریکا بانکهایی را که با ایران کار میکنند مورد تحریم قرار میدهد. حالا وقتی ما مانع FATF را برداریم، نمیتوانیم مانع تحریمهای ثانویه آمریکا را برداریم و بنابراین به دلیل تحریمهای ثانویه همان شرایط قبل ممانعت از کار با ایران برای بانکها برقرار میماند؛ در اینجا اروپاییها مطرح میکنند که ما میخواهیم تحریمهای ثانویه آمریکا را دور بزنیم. ولی نپیوستن شما به FATF مانع ماست، ما سوال میکنیم فرضا اگر FATF را پذیرفتیم کدام بانکها حاضر هستند صابون تحریمهای ثانویه آمریکا را به تن خود بمالند و با ایران کار کنند؟ در شرایط عادی حتی اگر ما FATF را در گذشته میپذیرفتیم و اصلا مشکلی به نام FATF نبود باز مشکلات تحریمهای ثانویه آمریکا مانع ارتباط بانکی آنها با ما میشد الا اینکه بانکی کاملا از حیطه مشاهدات تراکنشی آمریکا خارج باشد که اگر چنین بانکی وجود داشته باشد، میتواند خود را خارج از حیطه مشاهدات FATF هم نگه دارد؛ بنابراین اگر بانکی گرفتاری FATF با ما دارد، حتما گرفتاری تحریمهای ثانویه آمریکا را هم دارد.
موضوع دیگری که در اینجا مهم است و کمتر به آن پرداخته شده، قانونی مقابله با فرار مالیاتی آمریکاست. این قانون که از چند سال پیش در آمریکا وضع شده است به وزارت خزانهداری آمریکا اجازه میدهد اگر مشکوک شود که یکی از بانکهای خارجی با آمریکایی هایی که فرار مالیاتی داشته اند، ارتباط دارد به حسابهای این بانک رسیدگی کند.
فرار مالیاتی آمریکاییها چه ارتباطی به ایران دارد؟
آمریکا تمام کشورها را مجبور کرده است به این قانون تن بدهند و تمام بانکهای دنیا مخصوصا بانکهای اروپایی مجبور هستند اگر آمریکا بر روی حساب یا تراکنشی دست بگذارد که مربوط به فرار مالیاتی یک آمریکایی است، این حساب یا تراکنش را شفاف کنند. البته ممکن است که هیچ آمریکایی هم در کار نباشد، ولی بانکها باید این این دسترسی را به وزارت خزانهداری آمریکا بدهند؛ در این شرایط تحت همین عنوان بررسی حسابها توسط آمریکاییها انجام میشود و حتی اگر شما FATF را هم نپذیرید با ادعای فرار مالیاتی هم میتواند حسابها را چک کند.
حال در شرایطی که شما راهی جز دور زدن تحریمها ندارید، دور زدن تحریم نباید شفاف باشد. چون اگر شفاف بود آمریکاییها ابزار مشاهده و دسترسی و بستن آن راه را دارند، حالا اگر شما میخواهید شفاف نباشد نباید تحت لوای این لوایح بروید و این شفافیت را برای اینها ایجاد کنید. چون به راحتی روشن میشود که کدام شرکتها و کدام نهادها برای دور زدن تحریمها به شما کمک میکنند.
نکته دوم این است که در داخل کشور ما نهادهای بسیاری جزء لیست SDN تحریمی آمریکا هستند و هر بانک و هر شرکتی که با نهادهای داخل این لیست ارتباط برقرار کند خود جزء لیست میشود. یعنی مانند ویروس او هم جزء لیست میشود؛ حالا تا زمانی که شما تراکنشهای داخل ایران را معلوم نکردهایم، معلوم نمیشود کدام بخش با این لیست SDN که آمریکاییها گفتهاند معامله دارد. ولی وقتی شما معاملات خود را در FATF شفاف کردی کشور به دو بخش تقسیم میشود: بخشی که غیرتحریمی است و بخشی که جز لیست تحریمی آمریکا هست، در این مرحله اگر شرکتی به یکی از مصادیق لیست SDN آمریکا معاملهای کند خود او هم میرود جز لیست و معلوم میشود که این شرکت الان به لیست SDN اضافه شد، به این شکل در داخل خود ایران باید قانون SDN آمریکا را رعایت کنند تا خودشان وارد این لیست نشوند، حالا در این شرایط از جمله اقداماتی که دولت برای شفافیت انجام داد و البته عدد دقیق آن را مطمئن نیستم این است که حدود 400 صرافی را که معاملاتی برای دور زدن تحریمها داشتهاند افشاء کرده و راههای تمام این صرافیها بسته شده است، این یعنی در شرایطی که کشور به دلیل تحریم نیاز به راههای فرار دارد، خود ما جلوی محلهای فرار خودمان را گرفتهایم و الان FATF دارد راههای فرار را برای طرف مقابل معلوم میکند.
وقتی دنیا میبیند ایران به امید کمک اروپاییها برای انجام مبادلات بانکی که مشخص است اجرایی نیست FATF که راههای دور زدن تحریم را افشاء میکند میپذیرد، چه راهکاری برای روابط آینده با ایران خواهد اندیشید؟
فرض کنید ایران این کار را نکند و بگوید که من عضو نمیشوم، آنها هم میگویند ما سر برجام ایستادهایم. ولی FATF قواعد بانکداری بینالمللی هستند و وقتی آنها را نپذیرید ما نمیتوانیم با شما کار کنیم؟ حالا ایران میخواهد این بهانه را از اینها بگیرد و FATF را میپذیرد، با این اقدام، ایران به فضایی که آنها علاقمند هستند نزدیکتر میشوند و شما فضایی که برای او شفاف نبوده و تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی آن شده بود را شفاف میکنید.
او میگوید اگر این شفافسازی را انجام ندهی من نمیتوانم با شما کار کنم؛ نکته اول اینکه ابزار شما برای اینکه او را مجبور کنید با پذیرش FATF با شما همراهی کند چیست؟ هیچ ابزاری ندارید که طرف اروپایی FATF را مجبور کنید با شما براساس برجام همکاری کند. چون میگوید من برسر برجام هستم و FATF جز برجام نیست، حالا وقتی FATF را تصویب کردید مشکل اروپاییها برای ارتباط را حل کردهاید؟ خیر تازه این اول ماجرا میشود که آنها چه مقدار میتوانند تحریمهای ثانویه آمریکا را دور بزنند و این اول دعواست؛ آنها یک فضایی را را فراهم کردهاند که در برابر نفت پولی جابهجا نشود و فقط ثبت سفارش کالا کنید تا نفت در برابر کالا تهاتر شود. اینجا دیگر نفت دادهاید و کالا گرفتهاید پس چیزی برای بانک ایرانی واریز نشده است. نکته اول اینجاست که اساسا چرا یک شرکت اروپایی باید چنین ریسکی را بپذیرد که از شما نفت بخرد، آیا نمیتواند نفت ایران را جایگزین کند؟ چرا میتواند، حالا چرا وارد چنین ریسکی شود در شرایطی که ممکن است آمریکاییها او را پیدا کنند؟ اگر این شرکت نیاید هیچ دولت اروپایی هم نمیتواند او را مجبور کند که الا و لابد باید از ایران نفت بخری و همچنین هیچ شرکت اروپایی را هم نمیتواند مجبور کند که الا و لابد باید به ایران کالا بدهی چون اینها شرکتهای خصوصی هستند و حتی اگر اروپاییها فضای آن را فراهم میکند یا نمیخواهند یا ممکن است شرکتهای خیلی کوچکی که نمیخواهند با آمریکا کار کنند یا بانکهای خیلی کوچکی که نمیتوانند با آمریکا کار کنند جلو میآیند، خب اینها که مشکلی از ما حل نمیکنند.
از طرف دیگر اساسا خرید نفت ایران تحریم است و آمریکاییها هم نگفتهاند اگر پول آن را دادی جریمه میشوی یا اگر به جای پول کالا دادی جریمه میشوی، آمریکاییها گفتهاند همین که نفت ایران را بخری تحریم هستی. حالا برای آمریکاییها فقط لازم است بفهمد شرکت توتال یا شل نفت ایران را خریده است. در این شرایط دیگر لازم نیست پیگیری کند که چگونه پولش را به ایران داده است. میگوید تو نفت ایران را که قابل تشخیص هم هست خریدهای حالا همین که اِنی ایتالیا یا فلان شرکت نفت، ایران را خریده است، برای اینکه تحریم شود کافی است و دیگر مهم نیست که پولش را چگونه داده است. حالا چرا انی وارد این ریسک شود؟
شما تمام وضعیت بانکی کشور را در گرو طرف مقابل قرار میدهید تا شاید عایدی اندکی که باید براثر برجام که مشروط به FATF هم نبود گیر میآوردی را خورد خورد بدست بیاوری. قرار بود ایران این عواید را بعد از برجام بدست بیاورد. ولی حالا آمریکا بعد از خروج آمریکا از برجام نزدیک 10 صفحه تعهدات آمریکا که باید بدست ما میرسید بود، کلا کنسل شده و آن چیزی که مربوط به اروپا بود مانده است، آن بخش مربوط به اروپا هم موکول شده است به FATF و وقتی هم که FATF را بپذیرید فضایی را فراهم میکنید که اگر کسی با ایران ارتباط برقرار کند برای آمریکاییها شفاف باشد. حال بروید ببینید در شرایطی که اینها درست کردهاند چه کسانی و در چه سطحی و تا کی حاضر هستند با ایران کار کنند و مگر آمریکاییها بیکار نشستهاند؟ گروه اقدام علیه ایرانی که همین آقای برایان هوک، رئیس آن است میگردد که فقط همین مسائل را پیدا کند و اینگونه نیست که بعد از اینکه ایران FATF را پذیرفت و حالا اروپاییها حتی با نفت در برابر کالا مکانیزیمی برای دور زدن تحریمها ایجاد کردند، آمریکاییها بگویند دیگر نمیتوانیم کاری انجام دهیم طبیعتا او به دنبال ایجاد موانع خود خواهد رفت و به این راحتی موضوع را رها نمیکند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد