یادداشت اول

روستای سیاهپوش

فکر کنید در محله یا شهرتان یک موقعیت خطرناک پیش می‌آید. موقعیتی که منافع مالی و معنوی همه را به خطر می‌اندازد.
کد خبر: ۱۱۶۴۰۰۷

آن وقت میان این همه خانواده و آدم فقط یک نفر حاضر میشود موقعیتش، جانش و خانواده اش را برای در امان ماندن باقی اهالی به خطر بیندازد. یک نفر از آسایش و زندگی راحتش بگذرد و برای تحقق حق همسایهها جلو بیفتد.

نه فقط در حد یک اعتراض و مبارزه قانونی! او حتی تا پای جان خود و خانوادهاش مایه بگذارد.

اگر میان این اتفاقات مویی از سر او کم شود، همسایه ها، همشهریها چه واکنشی خواهند داشت؟

و از آن تلختر اگر آن شخص جانش را بابت آسایش مردم از دست دهد چه؟

من فکر میکنم مردم احترام خانوادهاش را حفظ میکنند. اجازه نمیدهند آب توی دلشان تکان بخورد. از طرف دیگر داستان مجاهد و ایثارش را سینه به سینه و نسل به نسل به همه میرسانند.

از ظلم هم میگویند. از ستمی که به او روا شد و با تقبیحش اجازه نمیدهند آتش احساسات مردم نسبت به آن سرد شود. داستان ظلم را زنده نگه میدارند تا کسی آن را فراموش نکند.

این روزهای ما تمثیل همان محله و روستاست. سیاه میپوشیم، بر سر و سینه میزنیم و حسین حسین میگوییم تا اسمش به گوش همه عالم برسد. تا هیچکس فراموش نکند حسین روزی از میان ما، برای ما برخاست، چشم در چشم ظلم ایستاد، جهاد کرد و به خون غلتید.

زهرا کاردانی

نویسنده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها