درباره هشتگی که این روزها عکاسان در توییتر داغ کرده‌اند

نان و شاتر

چند روز پیش، خواهرزاده‌ام تماس گرفت و پرسید چطور می‌تواند مجوز حضور در یک کنسرت و عکاسی از آن را دریافت کند. جا خوردم؛ نه از علاقه یکهویی‌اش به عکاسی، بلکه از سن و سالش که هیچ به این نمی‌خورد که دوربین روی دوش بیندازد و وارد سالنی شود که عکاسان خبری و هنری با دو برابر قد و هیکلش آنجا مشغول به فشاراندن شاترند. دختربچه 13 ساله چه دورنمایی از عکاسی در ایران داشته که نشسته و فکر کرده که از همین حالا واردش شود؟ او حالا در نوجوانی‌اش همان آرزویی را در سر می‌پروراند که راه‌اندازان هشتگِ #حق_التصویرم سال‌ها پیش با سودای آن پا به میدانش گذاشته‌اند. مدتی است این هشتگ در توییتر فعال شده و عکاسان خبری که نه به صورت ثابت بلکه به صورت دریافت حق التصویر با رسانه‌ها کار می‌کنند، آن را فعال کرده‌اند. توییت‌ها گاهی بسیار شگفت‌انگیز و گاه بسیار دردناک‌اند. آنها چه می‌گویند؟
کد خبر: ۱۱۶۳۷۵۷

هشتگ #حق_التصویرم را اگر در توییتر دنبال کنید، با چندین و چند توییت از سوی عکاسان خبری مواجه میشوید که هر یک، از تجارب شخصی و مشکلات و دغدغههای فعالیت به صورت دریافت حقالتصویر در رسانهها نوشتهاند. نمیدانیم شما چقدر از چند و چون عکاسی برای مطبوعات باخبرید و چقدر از تفاوت کار ثابت عکاسان در رسانهها و کار به صورت حقالتصویر میدانید. همینقدر به شما بگوییم که امروز، بیشتر رسانهها، اعم از خبرگزاریها و مطبوعات، به جای عقد قرارداد ثابت با عکاسان و بهرهبردن تماموقت از آنان، از توان آنها به صورت پرداخت حقالتصویر استفاده میکنند. طبعا بعضی رسانهها در این صورت از پرداخت حق بیمه و بسیاری از مزایای عقد قرارداد برای عکاسها شانه خالی میکنند. اما امروز، ماجرای هزینه و فایده کارکردن برای رسانهها به صورت حقالتصویر به معادلههای عجیب و غریبی رسیده است. چطور؟ عرض میکنیم. فعلا این را بخوانید.

5خوان صعبالعبور عکاسی

اگر بخواهیم مشکلاتی را که این عکاسان با آن روبهرو هستند، فهرست کنیم، به چنین صورتبندیای میرسیم:

*افزایش نرخ ارز و گرانشدن تجهیزات عکاسی: نوسان قیمت ارز کجا را هدف نگرفته که تجهیزات عکاسی از آن مصون بوده باشد؟ مجموع تجهیزاتی که مورد نیاز آنهاست در کمتر از پنجماه گذشته حدود صددرصد افزایش قیمت داشته است.

*ثابتماندن چندساله حقالتصویرها: آرش حسینی پژوه که عکاس است و هم عکاسی برای مطبوعات را در سابقه دارد و هم عکسهایش از جامعه آمریکا را در صفحه شخصی اینستاگرامش منتشر میکند، به جامجم میگوید: «دیگر امکان کار کردن با رسانهها منتفی است. در حالی که هزینه تهیه و تجهیز ادوات عکاسی از سال 1392 تاکنون سه برابر شده، اما مبلغ حقالتصویری که رسانهها برای عکاسان در نظر میگیرند، کوچکترین افزایشی را تجربه نکرده است». هماکنون عکاسان خبری برای شرکت در یک برنامه خبری، به طور میانگین از 50هزارتومان تا 75هزارتومان دریافت میکنند و این مبلغ در بهترین شرایط و برای برنامههای دشوارتر نهایتا صدهزارتومان است. این مبالغ پنج سال است، در همین حد و حدود باقی ماندهاند. حقوق عکاسان ثابت رسانهها نیز در بهترین شرایط حدود دومیلیونتومان است.

*50میلیون روی دوش، بدون بیمه: جالب است بدانید رسانهها اغلب تعهدی برای بیمهکردن تجهیزات عکاسان خود ندارند. عکاسها در واقع برای حضور در هر برنامه خبری، دوربین و ادواتش را که حدود 30 تا 50 میلیونتومان میارزد روی دوش میبرند و میآورند و هر اتفاقی اعم از سرقت و تخریب و... برایشان افتاد، پای خودشان است. توجه داشته باشید نهتنها عکاسان حقالتصویری، بلکه عکاسان ثابت رسانهها نیز اغلب از بیمه حوادث برای دوربینشان محرومند.

*کوچ عکاسان از رسانه به کارخانه: از آنجا که رسانهها بیشتر به دراختیارگرفتن عکاسان به صورت پرداحت حقالتصویر دارند و نمیخواهند آنها را به صورت تماموقت جذب کنند و اینکه حقالتصویرها با توجه به شرایط روز، هیچ برایشان بهصرفه نیست، برخی از آنها بهناچار عشق خود به رسانه را به کناری نهادهاند و حیطه کاریشان را عوض کردهاند. تعدادی از آنها به جامجم میگویند مدتی است برای پروژههای صنعتی عکاسی میکنند و با اینکه با روحیه رسانهدوستشان در تعارض است، اما چارهای ندارند. در این میان، برخی عکاسان هم که کار صنعتی گیرشان نمیآید به عکاسی هنری برای دل خوشان روی آوردهاند.

*عکاسی خبری در شهرستانها: گذشته از وضع وخیم معیشتی عکاسان حقالتصویر، عکاسان ثابت رسانههای محلی نیز در وضع بدی گیر افتادهاند. اگر در خبرگزاریهای سراسری عکاسان امروز بین یکمیلیون و 200 هزارتومان تا دومیلیونتومان حقوق دریافت میکنند، در شهرستانها رقم، زیر یک میلیونتومان است. مهدی معتمد که عکاس سرپرستی قزوین خبرگزاری ایسنا بوده میگوید حقوقش 600هزارتومان است در حالی که هماکنون و با توجه به شرایط بازار، تجهیزاتی که برای کار با خودش همراه میبرد 35میلیونتومان آب خورده است.

عکاسباشیِ 50 میلیونی

چاوش هماوندی، عکاس روزنامه ماست؛ با توجه به اینکه هزینه تهیه دوربین و تجهیزات مربوط به آن هر روز بالا و پایین میشود، از او خواستیم به ما بگوید الان با چندمیلیون میشود عکاس رسانهها شد. چاوش میگوید برای کار حرفهای در حوزه رسانه، دستکم باید برای دوربین و دو لنز و فلاش و کارت ذخیره، 30 میلیونتومان هزینه کرد. این، کف ماجراست و دوربین و ادواتی کمی حرفهایتر، 90میلیونتومان برایتان آب میخورد. اما اگر بخواهیم به میانگینی برسیم، عددی که هماوندی محاسبه میکند، 50میلیونتومان است.

کفشهای میرزا عکاس

بهراهافتادن هشتگ #حق_التصویرم نیز مانند دیگر کمپینهایی از این دست، خالی از شوخیهای مجازی نبوده است. البته شوخیها نیز کمتر از ابراز دردهای دراماتیک ندارند. به این عکس نگاه کنید؛ یک عکاس حقالتصویری این عکس را از کف کفش منتشر کرده و نوشته آن را دو ماه است که پا میکند و آنقدر برای برنامههای مختلف مجبور شده پیاده اینسو و آنسو برود، پاره شده است. میگوید چند ماه است همان حق‌‌التصویرهای ناچیز را هم دریافت نکرده، اما چارهای جز ادامهدادن کار ندارد.

سامان محمدی

طراح گرافیک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها