هنرمندان در گفت‌وگو با جام‌جم از تجربه زیارت خانه خدا می‌گویند

که عشق معجزه می‌کند

«حج یعنی آهنگ، مقصد، یعنی حرکت نیز هم. و همه چیز با کندن از خودت، از زندگی‌ات و از همه علقه‌هایت آغاز می‌شود، مگر نه که در شهرت ساکنی؟ سکونت، سکون، حج نفی سکون. چیزی که هدفش خودش است یعنی مرگ. حج: جاری شو!». اینها نگاه و گفته‌های دکتر علی شریعتی است درباره سفر به خانه خدا. سفری که انسان را از شناخت و شعور به عشق می‌رساند و خوشا به حال آنان که شرافت این روزها را با جانشان درک کرده‌اند. در ایام حج و روز عرفه سراغ کسانی رفتیم که تجربه زیارت خانه خدا را دارند. مهرانه مهین‌ترابی، جلیل فرجاد و رضا توکلی در گفت‌و‌گو با جام‌جم از سفر به سرزمین وحی می‌گویند.
کد خبر: ۱۱۶۱۵۲۵

روایت 1

حیران بودم!

سفر حجی که من در سال 89 با گروهی از همکارانم به آن مشرف شدم بینظیرترین حجی بود که از سوی وزارت ارشاد هنرمندان را به آن اعزام کردند. این سفر، سفری است که در آن انسان در فضایی قرار میگیرد مملو از عشق، صفا، بیریایی و سادگی تمام منیتها و خودخواهیها کنار میرود.

وقتی منیت کنار میرود انسانیت خالصی که در وجود هر کسی نهفته است پدیدار میشود. فاصلهها از میان برداشته میشود، فاصله میان ما آدمها باهم و فاصله میان آدمها با خدا. خداوند در این سفر انسانها را به سفری دور و دراز با کولهای سبک فرامیخواند. در حقیقت هرچه بیشتر بارهای سنگین را از دوشمان برداریم و از وابستگیها دل بکنیم و داشتهها را جا بگذاریم، سبکتر به سمت او میرویم و راحتتر و زودتر میرسیم. من در سفر حجی که رفتم به قدری سرشار از انرژی بودم که برای خودم هم تعجببرانگیز بود. حج رفتن من از همان لحظهای که رفتم تا برگشتم دست خودم نبود. از این جهت میگویم دست خودم نبود که برای سریال «فاصلهها» به عنوان بهترین بازیگر انتخاب شدم و به عنوان جایزه سفر مکه را به من دادند. در این سفر من، مرحوم حسن جوهرچی، سعید نعمتا... و محمدرضا شفیعی چهار نفری همگی در یک اتاق بودیم که از بینظیرترین خاطراتم است. به نوعی حیرانی و شادی وصفنشدنی در این سفر با من بود که احساس میکردم در حال بازسازی دوباره هستم. شاید بتوان گفت از نفس اماره گذشتن و خودسازی از آثاری است که در سفر حج نصیب انسان میشود و این روزها، دورهای است برای تمرین فضایل انسانی و کسب کمالات. بدون شک سفر حج، والاترین و ارزشمندترین سفر مسلمانان است که علاوه بر بعد ظاهری آن ابعادی درونی، آیینی و معنوی هم دارد که مسافر با ترک تعلقات خود در حین سفر میکند به رشد روحی و معنوی هم دست مییابد. من بعد از آن سال که عید قربان را در مکه بودم هر سال در روز عید قربان کارهایی انجام میدهم که البته قابل گفتن نیست و شخصی است و به اندازه یک کتاب از آن روزها تعریفی دارم. در پایان اینکه حج تنها یک مراسم نیست، بلکه سیر و سلوک باطنی و درونی است.

روایت 2

سیاهو سفید و شیعه و سنی

اکثر مسلمانان از زمانی که متوجه دین و مفاهیمی آن میشوند رویایش را در سر میپرورانند و سفر حج جدا از معنویتی که دارد جزو فرایض دینی هم محسوب میشود. من هم هشت سال پیش در قرعهکشی که در وزارت ارشاد انجام شد همراه با هنرمندانی چون خانمها آزاده آلایوب، افسر اسدی، زیبا بروفه و آقایان سعید راد، علیرضا خمسه و همسرشان به حج تمتع مشرف شدم و زمانیکه از این سفر اطلاع پیدا کردم بسیار خوشحال شدم. بیش از هرچیز در این سفر نکتهای که توجهم را جلب کرد وحدت مسلمانان اعم از سیاه و سفید و شیعه و سنی بود. اینکه هزاران مسلمان با نیتی واحد گرد کعبه میچرخند اعتلایی به انسان میبخشد که قابل توصیف نیست. در چنین شرایطی است که انسان با خودش میگوید کاش همیشه انسانها روی کره زمین همینطور با هم یکی باشند و یکدیگر را قضاوت نکنند. در مراسمی که گرد کعبه برگزار میشود فرضا اگر کعبه را برداریم، میبینیم که آدمها به یکدیگر سجده میکنند و در واقع آدمها یکدیگر را عزیز میدارند که این فلسفه بسیار محترم است. در واقع مهمترین فلسفه حج همان دگرگونی اخلاقی است که در انسانها به وجود میآورد. مراسمی که طی حج برگزار میشود انسان را به کلی از تعلقات مادی و امتیازات ظاهری بیرون میآورد و آنها را که در حال عادی بار سنگین امتیازات و درجات دنیوی را بر دوش خود احساس میکنند یکباره سبکبار ، راحت و آسوده میکند. من چند سال اولی که از سفر حج برگشته بودم در روز عید قربان گوسفند قربانی میکردم، اما بعدا معادل همان پول را به مردم اطعام میدهم. سفر حج سفری الهی است، اما همان یک باری که رفتم برایم کافی است. چون حس میکنم خدا همیشه با من است و برای درکش نیاز نیست به مکان خاصی بروم. ضمن اینکه در عربستان برخورد خوبی با ایرانیها نمیشود و اصلا شرایط اسکان و بهداشتی مناسبی برای ما ایرانیها فراهم نیست. این در حالی است که با خیلی از ملیتها اینطور رفتار نمیشود و این رفتار تبعیضآمیز واقعا دردآور است.

روایت 3

آرزوی نوجوانی

از نوجوانی آرزویم این بود که به سفر حج بروم و چند سال از طرف آقای احمد میرعلایی (مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی) با من تماس گرفتند که نام من و مارال دخترم در لیست اعزامیها به خانه خدا قرار گرفته (یادم نیست قرعهکشی بود یا خیر).

روزهایی که در سفر حج بودم حال و هوایی داشت که هیچ زمان دیگر نمیتوانم تجربهاش را دوباره کنم.

انگار آدم در دنیای دیگری سیر میکند و من تا مدتها بعد از بازگشت به ایران هم آن شرایط خاص روحی را داشتم و تا مدتها مراسم حج را از کانالهای عربزبان مستقیم تماشا میکردم.

هر سال که این ایام فرامیرسد و از طریق تلویزیون مکه و مدینه را میبینم دلتنگیام شروع میشود و با خودم میگویم ایکاش در چنین روزهایی در آنجا حضور داشتم. حج سفری است الهی، در کمال سادگی و به دور از تمام خودخواهیها و منیتها. سفری که در آن ضمیر و احساسات انسان از تمامی زرق و برق و زینتهای دنیا پالایش مییابد. شاید بتوان گفت قانون این سفر مهربانی و پرهیز از تندی و تلخی است تا به مهربانی خو بگیریم و از دل شکستن و آزردن یکدیگر پرهیز کنیم.

سفر حج، سفری ارزشمند و استثنایی است که معمولا در طول عمر انسان یکبار اتفاق میافتد و خداوند متعال تنها یکبار سفر حج را برای انسانهایی که استطاعت مالی دارند واجب کرده و باید قدر این سفر معنوی را دانست. البته هستند کسانی که بارها و بارها این سفر را میروند که با تمام زیباییهای این سفر فکر میکنم اگر کسی چنین استطاعت مالی دارد بهتر است آن را صرف نیازمندان کند. چون همانطور که میدانید کشور ما در حال حاضر در وضعیت اقتصادی نامناسبی به سر میبرد و کمک کردن به شهروندان کشور خودمان در اولویت است تا چندین و چند بار حج رفتن.

حج، نماز ، روزه و هر کار دیگری که تنها در حد ظاهری مورد توجه باشد و به عمق آن پی برده نشود کارساز و مشکلگشا نبوده و نیست.

قدیم رسم بر این بود کسانی که حاجی میشوند هر سال در عید قربان گوسفند قربانی کنند، اما خود من راستش این کار را انجام نمیدهم و فکر میکنم هزینه این قبیل کارها اگر صرف امور خیریه شود اخلاقیتر است.

مهم کمک به همنوع و نفس عمل است که من و بیشتر از من همسرم تمام سعیمان را میکنیم که در حد توانمان به آن بپردازیم.

ساناز قنبری

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها