راه و بیراهه‌های تربیت فرزند را بشناسیم

پرورش آری، سرزنش نه!

سعادت و خوشبختی فرزندان آرزوی همیشگی والدین است و حتی بسیاری، از سال‌ها پیش از تولد، برای فرزندانشان برنامه‌ها دارند و تمام همت و تلاش خود را برای پرورش و تربیت کودکی مطلوب به کار می‌گیرند اما با این اوصاف ممکن است هنگام تعلیم و تربیت، با وجود تمامی تلاش‌های شبانه‌روزی، تنها به خاطر نداشتن آگاهی از برخی اصول مهم تربیتی، راه به بیراهه بروند و ناخواسته مرتکب خطاهایی شوند که تربیت صحیح فرزندانشان را مخدوش و آنان را دچار آسیب کند.
کد خبر: ۱۱۵۴۶۹۲

بر همین اساس در این شماره از چاردیواری سعی کردهایم با اشاره به برخی نکات مهم تربیتی، والدین را ترغیب کنیم با نگاهی متفاوت، اصول تربیتی خود را مورد تفحص و بررسی قرار دهند.

آموزش ابراز احساسات

بسیاری از والدین با اعتقاد به تصورات اشتباهی چون «نکند بد شود»، «زیرسوال میرود»، «دیگران چه فکر میکنند»، «در نهایت چه؟!» و... فرزندانشان را به جای ابراز احساسات به عدم ابراز آن تشویق میکنند و حتی عدمارتکاب به آن را بهترین گزینه منتخب کودک در بسیاری از موقعیتهای بحرانی میدانند، مثلا کمتر والدی به فرزندش میگوید: «اگر عصبی شدی، مخاطبت را متوجه این موضوع کن.» اغلب میگویند: «خوب کاری کردی، چیزی نگفتی وگرنه دعوای شدیدی میشد.»

مدیریت احساسات و ابراز مناسب آن، مولفهای اساسی در سلامت روان و داشتن حال خوب است، چه بسا بروزندادن احساسات، انکار و سرکوب آنها ریشه بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی است؛ به همین دلیل توصیه میکنیم فرزندتان را با احساسات و هیجاناتش آشنا کنید و به طور عملی به آنها آموزش دهید که چگونه احساسات شان را به‌‌طور منطقی بیان کنند و چگونه از هیجاناتی که وابسته به خواستهها و انتظاراتشان است، بخوبی دفاع کنند.

یکی از تمرینها استفاده از تکنیک میدونم الان ... (انعکاس و توجه به احساسات او) ولی .... (باید و نبایدها و علت مخالفتهای شما) است؛ «میدونم الان احساس خوبی نداری ولی ....»، «میدونم الان از من دلخوری ولی ...»، «میدونم دوست داری اون اسباب بازی را داشته باشی ولی.»...

سرکوبگر نباشید

حس کنجکاوی و تمایل به دانستن، یکی از مهمترین دلایل پرحرفی کودکان و طرح سوالات تکراری است. وقتی فرزندتان شما را سوالپیچ میکند و گاهی حتی سوالات عجیب و غریب میپرسد، لازم است با اختصاص زمانی مناسب به کودک، با صبر و حوصله به تمامی سوالات او پاسخ دهید و حتی با تشویق او به مطرحکردن سوالات بیشتر، روحیه پرسشگری کودک را تقویت کنید.

اگر گاهی پاسخ سوالی را نمیدانید به جای نگرانی و احساس ترس با بیان این جمله «من هم جواب این سوال را نمیدانم بهتر است پاسخ آن را در کتابها یا در اینترنت جستوجو کنیم» به او کمک کنید پاسخهای درست سوالات خود را پیدا کند.

فرزند مطیع، همیشه خوب نیست

گرچه شاید فرمانبرداری و مطیع بودن فرزندان، آرزوی بسیاری از والدین بوده و حتی بهعنوان یکی از مولفههای برتری و خوبی فرزندان در جامعه نیز شناخته شده اما با نگاهی دیگر باید گفت پیروی همیشگی و همه جانبه از اوامر، اغلب اوقات مساعد احوال کودک نبوده و حتی در بسیاری از موارد، سلامت روان و جسم او را بشدت تهدید میکند. فرزندان مطیع و همیشه گوش به فرمان نه تنها استقلال فکری و عملی ندارند بلکه هرگز توانایی «نه گفتن» را نیز نمیآموزند.

آنان مانند یک عروسک خیمه شب بازی، در همه حال رام و تحت امر دیگران خواهند بود و از هیچ فرمانی سرپیچی نخواهند کرد و بیتردید این وضعیت، خطر بزرگی برای دوران نوجوانی و جوانی او محسوب میشود، به همین دلیل روانشناسان به والدین میگویند: اجازه دهید فرزندانتان، خودشان باشند. آنها باید با نظارت آگاهانه و غیرمستقیم شما، زندگی را آنگونه که هست و دوست دارند تجربه کنند، مخالفتهای منطقی و صراحت کلام آنها را پذیرا باشید و هرگز بهخاطر آن، فرزندتان را مورد نکوهش و انتقاد قرار ندهید. اگر بیقید و شرط آنها را بخوبی بشنوید، قطعا میتوانید آنها را بدرستی راهنمایی و مطیع خود کنید.

زود بزرگش نکنید

استفاده از این عبارات و جملاتی چون «تو دیگه بزرگ شدی»، «مگه بچه شدی»، «خانم شدی/ آقا شدی»،«این کار بچههاست» و... بهطور غیرمستقیم حس بزرگ بودن را به کودک القا میکند و بناگاه او را از دنیای کودکی به دنیای بزرگسالی که اغلب هیچ شناختی نیز از آن ندارد، انتقال
میدهد.

متاسفانه در این شرایط، کودک با خداحافظی یکباره از دنیای کودکی، به اجبار خود را متقاعد میکند هرگز انتظار کودکی از خود نداشته باشد و این در حالی است که انجام و تجزیه و تحلیل رفتارهای بزرگسالانه هم خارج از حد و توان اوست، بنابراین اعتماد به نفس پایین و احساس حقارت بهعنوان بخش اجتنابناپذیری از شخصیت کودک نهادینه خواهد شد. برای اجتناب از این وضعیت توصیه میکنیم از بیان این عبارات به کودک بشدت اجتناب کنید.

اجازه دهید ریخت و پاش کند

یکی از مهمترین موانع رشد بهنجار و خلاقیت کودک نظم و انضباط افراطی والدین است. تمایل طبیعی کودک به جابه جایی اشیا و وسایل و ممانعت والدین و ممنوعیتهای آنها برای انجام اینکار، کودک را در حالت دوسوگرایی قرار میدهد که نمیتواند تشخیص دهد چرا علاقهمند انجام این کار است اما از سوی والدینش مورد تهدید و سرزنش قرار میگیرد.

یادتان باشد اگر از نظر ما والدین این ریخت و پاشها بینظمی محسوب میشود از نظر بچهها معنایی جز این دارد و بیشتر بهعنوان محدودیت و مانع تعریف میشود.

برای مواجهه با این مساله تربیتی مهم، بهتر است همراه با کودک محدوده و خط قرمزهای بینظمی را شناسایی کنید و اجازه دهید در این حریمها، آنگونه که متمایل است زندگی را تجربه کند.

نسرین صفری - روانشناس بالینی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها