عاملان قتل مستر در حالی پای میز محاکمه رفتند که عامل اصلی این جنایت در مراحل تحقیقات دست به خودکشی زده بود. زن و مرد جوان دستبند به دست وارد شعبه شدند تا به دفاع از خود در رابطه با جنایتی که آن را طراحی کرده بودند، بپردازند.
کد خبر: ۱۱۵۲۴۸۴

سهیلا و آرش، سالها قبل باهم ازدواج کرده بودند اما اختلافات خانوادگی و اعتیاد آرش باعث شده بود از هم طلاق بگیرند. اما رابطه آنها با جدایی تمام نشد و درنهایت این رابطه منجر به قتل مرد میانسالی شد که با سهیلا ازدواج کرده بود.

نماینده دادستان شروع به خواندن کیفرخواست کرد و آرش میشنید که میگفت شما ساعت 7بعدازظهر 20 تیر سال 95 مرد میانسالی را به نام پرویز با همدستی همسر سابقتان و مرد جوانی به قتل رساندهاید.

درحالی که کیفرخواست خوانده میشد آرش به گذشته فکر کرد به زمانی که همراه همکمپیاش نقشه قتل مستر را کشیده بود.

سکانس اول؛ قتل راننده لیفان

زمانی که سهیلا به سراغش آمد و از ازدواجش با مستر گفت، آرش خیلی ناراحت شد. او با سهیلا چند ماهی عقد بودند اما به خاطر اختلافات و اعتیاد سهیلا از او جدا شده بود. چند ماه بعد از این جدایی هم با مرد 65 ساله ای به نام پرویز ازدواج کرده بود. از آنجا که پرویز در آلمان زندگی میکرد و برای ساخت و ساز راهی مشهد شده بود آنها او را مستر صدا میزدند. زمانی که او ماجرا را برای بابک تعریف کرد، مرد جوان تصمیم گرفت در اجرای این نقشه با آرش همراه شود. آنها پس از طراحی نقشه قتل، سوار بر موتورسیکلت درحالی که چهرههایشان را با نقاب پوشانده بودند به کمین مستر نشستند.

به محض اینکه مستر از خودروی لیفان شاسی بلندش پیاده شد آنها به سمت او حرکت کرده و با چاقو به او ضربه زدند. بعد از آن هم از محل فرار کردند. مستر به بیمارستان منتقل شد اما لحظاتی بعد در بیمارستان فوت کرد.

سکانس دوم؛ ردپای یک مرد

بهدنبال این جنایت بود که موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق اعلام شد. بررسیها نشان میداد مستر با زن 22 ساله ای مدتی است عقد کرده است. سهیلا برای تحقیقات به اداره آگاهی احضار شد. سهیلا در تحقیقات اولیه مدعی بود نمیداند عاملان این قتل چه کسانی هستند، اما زمانی که تلفن همراه او مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد زن جوان خط تلفن همراهی با نام و نشان اشتباهی دارد و از این خط پیامکی با این مضمون که «معامله باغ کنسل شد» برای او ارسال شده است. همچنین مشخص شد سهیلا مدتی قبل روابط پنهانیاش را با آرش، همسر سابق خود آغاز کرده است. با این احتمال که آرش در این ماجرا دست داشته باشد،تحقیقات روی او متمرکز و در بررسیها مشخص شد مرد جوان که به مواد مخدر اعتیاد دارد به اتهام سرقت طلا بازداشت شده و در زندان به سر میبرد. آرش برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد و درنهایت به جنایت با همدستی یکی از دوستانش که در کمپ با او آشنا شده بود، اعتراف کرد. بابک بعد ازاعتراف او بازداشت شد و بررسیها نشان میداد او عامل اصلی جنایت است. مرد جوان که متهم به قتل عمد بود در مراحل تحقیقات دست به خودکشی زد و به زندگیاش پایان داد. به این ترتیب متهمان به بازسازی صحنه جنایت پرداختند و با صدور کیفرخواست، متهمان برای تعیین حکم پای میز محاکمه رفتند.

سکانس پایانی؛ دادگاه

زمانی که آرش در جایگاه ویژه متهمان قرار گرفت در دفاع از خود گفت: «گرچه من نامزدم را دوست داشتم اما او بهخاطر دخالتهای بستگانش و بهدلیل اعتیاد شدید من به مواد مخدر، طلاق
گرفت.

من هم مدتی بعد مصرف مواد مخدر را ترک کردم. زمانی که خواستم بهدنبال همسر سابقم بروم، متوجه شدم او با یک پیرمرد پولدار ازدواج کرده است.

مدتی بعد وقتی با همسرم تماس گرفتم به دروغ گفتم کنار خیابان گدایی میکنم! ولی او گفت با این ازدواج زندگی مرفهی دارد. وقتی یکدیگر را در خیابان ملاقات کردیم، همسر سابقم 300 هزار تومان به من کمک کرد و رفت.

بعد از این ماجرا بود که من موضوع دوست داشتن همسرم را با بابک درمیان گذاشتم و او هم تصمیم به قتل مرد 65 ساله گرفت.

باتوجه به اینکه آرش و سهیلا به اتهام معاونت در قتل بازداشت شده بودند، بازپرس شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی هر دوی آنها را به اتهام معاونت در قتل به 15 سال حبس
محکوم کرد.

در صورت اعتراض متهمان یا اولیایدم به حکم دادگاه، پرونده برای رسیدگی نهایی به دیوانعالی کشور ارسال میشود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها