بسته سینمایی جام‌جم به مناسبت هفتم تیر

ماجرای ترور در سینما

37 سال پیش در چنین روزی، گروهک تروریستی منافقین با بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی، باعث شهادت شهید سیدمحمد بهشتی و بیش از 70 نفر دیگر از اعضای این حزب شد. در سال ملتهب 60 باز هم تروریست‌ها دست به فجایع دیگری زدند؛ از جمله در هشتم شهریور که با بمبگذاری در دفتر نخست‌وزیری، باعث شهادت محمدعلی رجایی رئیس‌جمهور وقت و محمدجواد باهنر نخست‌وزیر وقت شدند. این ترورها و اقدامات جنایتکارانه در سال‌های بعد و دیگر مقاطع انقلاب اسلامی هم ادامه پیدا کرد، اما چقدر از این رخدادها به سینمای ما راه پیدا کرد و فیلم‌هایی براساس این اتفاقات ساخته شد؟ پاسخ بی‌گمان به هیچ‌وجه امیدوارکننده و متناسب با این موضوع نیست. با وجود تلاش‌هایی نصفه و نیمه در این زمینه، حق مطلب در این زمینه ادا نشده است. ترور افراد سرشناس و مردم، بخشی از واقعیت و قسمتی از تاریخ این سرزمین است که اثرات مهم و تعیین‌کننده‌ای برجا گذاشته و باید به نکات مختلف این ماجراهای تلخ پرداخت. اما جز نمونه‌های محدودی، سینمای ایران چندان به این موضوع اعتنا نکرده است، این در حالی است که سینمای دنیا بخوبی از ترور و همه جنبه‌های مثبت آن به لحاظ دراماتیک بهره برده و فیلم‌های تماشایی زیادی براساس آن ساخته است.
کد خبر: ۱۱۵۰۲۷۱

ترور به معنای خشنترین نوع حذف گرچه ظاهر و باطنی تیره و سیاه دارد، اما سینمای جهان بخوبی به زیر و بم سینمایی آن آگاه است و میداند چه قصهها که میتوان باتوجه به تعلیق و هیجان و استرس پیرامون آن نوشت و آنها را تبدیل به فیلمهایی دیدنی و تاثیرگذار کرد. فیلمهای بسیاری را میتوان سراغ گرفت که قصه یک ترور واقعی و تاریخی را مبنای ساخت و روایت قرار داده اند و یا قصهای تماما زاییده ذهن نویسنده را به تصویر کشیده اند از ماهیت تلخ و غیرانسانی ترور اما سینمایی و جذابش بخوبی استفاده کردهاند. سینمای پیش از انقلاب ایران که اساسا در فضای دیگری سیر میکرد و بویژه در فیلمفارسی بعید بود که شاهد تروری بر مبنای نگرش سیاسی باشیم و فیلمهای موج نو و جریان نامتعارف سینما هم فاز دیگری داشت و به این فضا نزدیک نمیشد و اگر هم اعتراض و کنایهای بود، طور دیگری مطرح میشد. چرا که اساسا حکومت آن زمان اگرچه به ظاهر آزادیهایی در ساخت فیلمها به اهل سینما داده بود، اما مطلقا نگاه سیاسی یا سکانسها و صحنههای ترور را برنمیتابید تا مبادا به تعابیر دیگری راه دهد و باعث روشنگری شود.

با این حال اگر بخواهیم به لحاظ ایدئولوژیک و اعتقادی به ماجرا نگاه کنیم، انگار ترور شقوق مختلفی دارد و بهزعم عدهای شاید میتوان سویههای آن را از هم تفکیک کرد. در فیلم «سیانور» است که از زبان مرتضی صمدیه لباف (بابک حمیدیان) میشنویم که «وقتی تفنگ دستت میگیری باید بدونی به کی نباید شلیک کنی.» در گزارش امروز سینمای جامجم و به مناسبت شهادت مظلومانه آیتالله دکتر بهشتی و 72 نفر از یاران امام(ره)، نگاهی اجمالی به سینمای ترور در ایران و جهان داریم. امیدواریم سینمای ایران بیش از اینها به اتفاقات مهم تاریخ معاصر بویژه ترورهای شخصیت های مهم انقلاب اسلامی بها دهد و به ظرفیت سینمای ترور و سینمای سیاسی آگاه باشند، چرا که نمونههای موفق جهانی در این خصوص نشان داده که این نوع از سینما درصورت وجود فیلمنامهای دقیق، منسجم و جذاب، قابلیت جذب مخاطب و جلب رضایت او را هم دارد؛ ضمن اینکه آن پیامها و مفاهیم و مضامین موردنظر فیلمساز هم بخوبی و در لفافه قصه به تماشاگران منتقل میشود.

روایت ترورهای سال 60

محمدحسین مهدویان، کارگردان جوان سینمای ایران از جمله چهرههایی است که در سالهای اخیر روی خوش به تاریخ معاصر نشان داد و ثابت کرد که میتوان با خلاقیت، خوانش جدیدی از کلیشهها انجام داد. این فیلمساز پس از موفقیت آثاری چون آخرین روزهای زمستان و ایستاده در غبار درباره جنگ تحمیلی و با سبکی مستندگونه، سراغ ساخت فیلم «ماجرای نیمروز» رفت و یکی از مهمترین خلأها و فقدانهای سینمای ایران را در زمینه ترورهای سال 60 پر کرد.

سال 60 سال ملتهب و نفسگیری در ایران بود و گروهک تروریستی منافقین، با روشی ناجوانمردانه قصد ضربه زدن به انقلاب اسلامی را داشت. مهدویان در ماجرای نیمروز با تمرکز روی یک تیم اطلاعاتی، به روایت ماجرا پرداخت و بدون اینکه اثر رنگ شعار و کلیشه به خود بگیرد، ابتدا روی روایت قصهای تاثیرگذار و تماشایی تمرکز کرد و حرفش را هم در دل این داستان زد. واقعه هفتم تیر و ماجرای شهریور 60 از جمله حوادث تروریستی است که در ماجرای نیمروز، به آنها اشاره شده.

اخیرا خبری مبنی بر ساخت قسمت دوم ماجراینیمروز منتشر شده است؛ ضمن اینکه مهدویان سال گذشته باز هم سراغ واقعه مهم هفتم تیر رفت و ماجرای شهادت شهید بهشتی، یکی از برجسته ترین چهرههای تاریخ انقلاب اسلامی ایران را در قالب مستند «ترور سرچشمه» روایت کرد. فیلم، سراغ برخی شاهدان و بازماندگان حادثه بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران میرود و فیلمساز در اتاقی با چیدمانی قدیمی، با آنها به گفتوگو میپردازد.

در پایان این بخش یک نکته قابل اشاره هم درباره ماجرای نیمروز بنویسیم، اینکه یکی از مهمترین
عکس های رسانهها درباره حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی در خرداد 96، شباهتی کلی با برخی صحنههای پرتنش ماجرای نیمروز داشت و حتی بعضی روزنامهها از تیتر ماجرای نیمروز برای این حادثه تروریستی استفاده کردند. انتظار میرود، اهل سینما از این ماجرای تلخ هم غافل نباشند و بزودی فیلمی جذاب و تاثیرگذار در این مورد بسازند و تعداد فیلمهای اندک ایران در سینمای ترور را تا اندازهای افزایش دهند.

ترور آمریکاییها

«سیانور» ساخته بهروز شعیبی هم از جمله فیلمهای موفق سالهای اخیر ایران درباره ترور است که در سینمای سیاسی میگنجد. فیلم به اختلاف نظر سران سازمان مجاهدین خلق در سالهای پیش از انقلاب اشاره دارد. همان زمان که برخی از اعضا تصمیم به مبارزه مسلحانه و ترور برخی از مستشاران آمریکایی در ایران میگیرند. فیلم با سکانس ترور آغاز میشود و شخصیت های وحید افراخته (حامد کمیلی) و هما (هانیه توسلی) حضوری کلیدی و تعیینکننده در آن دارند. فیلم گرچه در اصل ماجرایی واقعی و تاریخی را بر بستر عاشقانه مطرح میکند، اما تفنگ و ترور از کلیدواژههای مهم آن است و در تقویت درام نقشی اساسی به عهده دارند. ترکیب و تجمیع همه این واژهها و مضامین به خوبی در پوستر فیلم هم قابل مشاهده است.

ترور دانشمندان هستهای

یکی از مهمترین مسائل سالهای اخیر کشور، ترور دانشمندان هستهای ایران است و دشمن برای مقابله با توان دانشی این سرزمین و حذف نخبهها و نوابغ، به بیرحمانهترین و کثیفترین شکل ممکن وارد عمل شد و تعدادی از جوانان دانشمند ایران را طی عملیاتهای تروریستی به شهادت رساند. سینمای ایران در این زمینه هرچند ناچیز و اندک در کمیت، دست به کار شد و دو فیلم در این زمینه ساخت؛ مهمترین فیلم در این رابطه، «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی کیاست و فیلمساز پیوند خوبی میان جنگ و دفاع دیروز و امروز برقرار میکند و حاج حیدر (پرویز پرستویی) را مامور مراقبت از یک دانشمند جوان هستهای (بابک حمیدیان) قرار میدهد. سکانس پایانی فیلم در تونل شاهد یکی از عملیاتهای تروریستی هستیم که با جانفشانی حاج حیدر، ناکام میماند. حاتمیکیا و گروهش با طراحی حرفهای این سکانس، بخوبی از ظرفیتهای سینمایی ترور بهره میبرند و صحنههایی تماشایی خلق میکنند که در عین زیبایی، بشدت تاثیرگذار و واجد مفاهیم و موردنظر فیلمساز هم است.

«روباه» ساخته بهروز افخمی هم از زاویه دیگری به ماجرای ترور دانشمندان هستهای میپردازد. ترورهای سینمای جهان

برخی فیلمسازان جهان بهترین بهره سینمایی را از ترور برده و نمونههای موفق و ماندگار زیادی اعم از مصداقهای واقعی و موارد خیالی را در این زمینه ارائه کردهاند. یکی از مهمترین فیلمها در این زمینه، جی اف کی ساخته الیور استون است که اشاره به ماجرای ترور جان اف کندی یکی از رئیسجمهورهای آمریکا دارد.

فیلمهای «تولد یک ملت» و «لینکلن» با موضوع آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیسجمهور آمریکا ساخته شده اند و طبعا به ترور او هم اشاره میکنند. اسپایک لی، هم فیلمی براساس زندگی مالکوم ایکس، فعال مسلمان و سیاهپوست آمریکایی دارد که سال 1965 ترور شد. تام کروز فیلمی به کارگردانی برایان سینگر در کارنامه دارد به نام «والکری» که ماجرای واقعی برخی افسران ارتش نازی برای ترور هیتلر را روایت میکند؛ تروری که البته نافرجام است. فیلم «روز شغال» ساخته فرد زینهمان هم قصه شخصی با نام مستعار شغال را روایت میکند که اجیر میشود تا شارل دوگل، یکی از رئیسجمهورهای مشهور فرانسه را ترور کند. تروری که میدانیم در واقعیت ناکام میماند و طبق گفتهها چون رئیسجمهور در لحظه ترور، سرش را برای ادای احترام به یک سرباز خم میکند، گلوله از کنار سرش رد میشود! ترور تروتسکی هم اسم فیلم معروفی با بازی آلن دلون و ریچارد برتون است که به ماجرای ترور لئون تروتسکی، انقلابی بلشویک روسی در سال 1940 اشاره دارد.

بجز روایت ترورهای واقعی، سینمای جهان نمونههای فراوان شاخصی هم از ترورهای تماما خیالی و سینمایی دارد که شاید دو نمونه خیلی خوب آن را در فیلم مشهور و موفق «پدرخوانده» به یاد داریم؛ یکی ترور ناکام و سوءقصد نافرجام به دون ویتو کورلئونه (مارلون براندو) و دیگری هم ترور کاملا فرجام به سانی کورلئونه (پسر بزرگ دون ویتو با بازی جیمز کان) که در یک گیت بازرسی، غافلگیر و با رگبار پیاپی گلولههای دشمنان خاندان کورلئونه، سوراخ سوراخ میشود.

از سناتور تا ناخدا خورشید

سینمای ایران در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، فضایی سیاسی داشت و به همین دلیل گاهی صحنههای ترور هم در آنها پیدا میشد.

اما از جایی به بعد و با عبور از سالهای ملتهب اولیه، کمتر فیلمسازی سراغ این فضا و سینمای ترور میرفت، چون اگرچه سالهای امنیت و آرامش رسیده بود، اما موضوع همچنان ملتهب بود و کارگردانان و تهیهکنندهها چندان دوست نداشتند درگیر تبعات فیلمسازی در این زمینه شوند، به ویژه اگر میخواستند درباره ترورهای واقعی و حوادث سیاسی فیلم بسازند.

با این حال میتوان بصورت گذرا به چند فیلم سینمای ایران که با محوریت ترور ساخته شده یا ترور درآنها، سکانس مهمی را تشکیل داده، اشاره کرد.

«از فریاد تا ترور» ساخته منصور تهرانی یکی از این فیلمهاست که فضایی انقلابی داشت و قصه ترور یک رئیس دادرسی ارتش دوران پهلوی را روایت میکند.

فیلم «سناتور» ساخته مهدی صباغزاده و با بازی فرامرز قریبیان و بیژن امکانیان هم ماجرای ترور یک سناتور حکومت پهلوی است که توزیع هروئین را به عهده دارد.

فیلم تیرباران ساخته علیاصغر شادروان و با بازی مجید مجیدی هم قصه محمد اندرزگو را به تصویر میکشد که قصد ترور حسنعلی منصور را دارد.

فیلم ناخدا خورشید ساخته درخشان ناصر تقوایی هم بی ارتباط با این موضوع نیست و ناخدا باید چند مرد را فراری دهد که در ترور حسنعلی منصور دست داشتهاند.

در فیلم کمیته مجازات ساخته علی حاتمی هم، سکانسی به ترور متینالسلطنه اختصاص دارد.

علی رستگار

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها