در روز بازی ایران ـ مراکش در پردیس چارسو چه خبر بود؟

گزارش یک جشن

از یک ماه مانده به برگزاری جام جهانی خبرهایی درباره نمایش فوتبال در سینماها به گوش می‌رسید و این مساله موافقت‌ها و مخالفت‌هایی به دنبال داشت.
کد خبر: ۱۱۴۸۶۸۳

برخی سینماگران اعتقاد داشتند این کار به ضرر فیلمهای در حال نمایش است و در مقابل سینماداران از نمایش فوتبال در سالنهای سینما حمایت کردند. در نهایت نمایش بازیهای تیم ملی ایران، دو بازی مرحله نیمه نهایی و بازی فینال در سینماها به تصویب رسید و فروش بلیتها نیز با استقبال خوبی همراه شد. برای اینکه ببینیم نمایش بازیهای جام جهانی در سینماها چه حال و هوایی دارد، در روز بازی ایران ـ مراکش به پردیس سینمایی چارسو سر زدیم؛ بازیای که در نهایت به یک شادی ملی تبدیل شد.

فوتبال علیه غذا

از همان ورودی مجتمع چارسو در خیابان جمهوری اسلامی، هیجان فوتبال با فروش بوق و پرچم ایران توسط دستفروشها آغاز میشود و وقتی وارد پاساژ میشوید، صدایی شبیه صدای استادیوم ولی کمی آهستهتر در همه طبقات پیچیده است. از فضای پر تب و تاب طبقه پنجم پاساژ مشخص میشود که نمایش فوتبال فقط مختص سالنها نیست و در میز و صندلیهای فودکورت هم تعداد زیادی مخاطب آماده و هیجانزده جمع شدهاند. مردم از ساعتها قبل میزها را گرفتهاند تا بازی را با رفقایشان از السیدیهای غولپیکر چارسو دنبال کنند. با اینکه ساعت هنوز به شش و نیم هم نرسیده، در طبقه پنج جای سوزن انداختن نیست.

صفهای جشنوارهای در جام جهانی

در طبقه ششم همه منتظر رسیدن ساعت 7 و باز شدن در سالنها هستند. البته یکی از السیدیهای بزرگ در این طبقه هم دید دارد و بعضیها زودتر جاهای خوب را فتح کردهاند و بعضا نیمکتهای پارچهای را جابهجا میکنند و روبهروی السیدی میگذارند. به محض اینکه چند پلان از تمرینهای قبل از بازی تیم ملی به نمایش درمیآید، تماشاگران طوری به وجد میآیند که انگار بازی شروع شده. با نزدیک شدن به ساعت 7، تماشاگرانی که از قبل به صورت اینترنتی بلیت خریدهاند، صف طویلی برای ورود به سالنهای نمایشدهنده فوتبال تشکیل میدهند که دست کمی از صفهای جشنواره فجر ندارد. در همین فرصت بعضیها با بنر بزرگ جام جهانی عکس میاندازند که در صفحههایشان منتشر کنند.

طنین ایران ایران

نکته آزاردهندهای که خیلیها را درست ده دقیقه پیش از آغاز بازی عصبانی کرده، بیدقتی مجموعه چارسو در فروش بلیتهاست. یعنی موردی هست که شخص بلیت سالن یک را خریده، ولی وقتی بلیت چاپ میشود، روی آن سالن 6 ذکر شده! این اتفاق باعث بروز ناهماهنگیهایی شده که البته اعتراضها هم نتیجهای ندارد. سالن سینما لبریز از تماشاگران است و انگار خانمها به خاطر تجربه نکردن فضای استادیوم، هیجانزدهتر از آقایان هستند. پسر جوانی هم وظیفه لیدری را به عهده میگیرد تا فضا به ورزشگاه شبیهتر شود، البته با صدای کرکننده بوقها از قبل این اتفاق رخ داده است. صدای ایران ایران هماهنگ تماشاگران طنینانداز میشود و بالاخره داور در سوت آغاز بازی میدمد.

بازیکن بیتربیت

در دقایق اولیه بازی، کنترل مراکش روی بازی، بسیاری از تماشاگران را ناامید و نگران میکند و اضطراب شدیدی در سالن حکمفرماست، ولی چند نفر آرامتر هستند و با زدن به فاز بیخیالی و شوخی، وقتی تیم ملی پرتاب دستی میگیرد، خوشحالی میکنند. فضا به قدری استریل و مناسب برای خانواده ایرانی است که یکی از بانوان بعد از خطا روی بازیکن تیم ملی، به بازیکن مراکش میگوید «بیتربیت!» که حتما میدانید تفاوت زیادی با واکنش تماشاگران به فرد خطاکار در استادیوم دارد. با رسیدن بازی به ضد حمله دقیقه 20، تقریباً همه سالن نیمخیز میشوند و با گل نشدن آن، فریاد بلندی از حسرت میکشند. در طول نیم ساعت اول بازی، تماشاگران عمدتاً ساکت بازی را میبینند، شاید به خاطر انتظار بالایی که از تیم کیروش داشتهاند و هنوز برآورده نشده است.

سردار دقت کن

تک به تک آخر نیمه اول، اوج افسوس تماشاگران سالن است. موقع از دست دادن آن، چند نفری از سردار آزمون عصبانی میشوند، ولی خوشبختانه کظم غیظ میکنند و کار به فحش و توهین نمیکشد. عصبانیت از توپ لو دادنهای شجاعی هم دیگر نکته مورد اعتراض بینندگان بازی است. با پایان نیمه اول، تماشاگران از تیم ملی راضیتر از دقایق ابتدایی هستند و با سرعت سالن را به سمت بوفه و سرویس بهداشتی ترک میکنند تا استراحت کنند، استراحتی که کمی طول میکشد و تقریبا تا دقیقه 50 همه سر جاهای قبلیشان مینشینند. با ورود مهدی طارمی به بازی و شوخی فردوسیپور درباره خیریت، جمعیت میزند زیر خنده تا تجربه خنده گروهی در سالن سینما فقط در انحصار طنازیهای رضا عطاران نماند. مصدومیت پشت سر هم بازیکنان مراکش هم برای مردم بامزه است، ولی چیزی که همه را ناراحت و نگران میکند، مصدومیت امید ابراهیمی است که تا این لحظه یکی از بهترین بازیکنان ما در این بازی بوده است.

آرزوهای بزرگ

شش دقیقه وقت اضافهای که داور میگیرد، پرسپولیسیهای دو آتشه را یاد کری معروف شیشتاییها میاندازد و با صدای بلند شعار شیشتاییها را میخوانند که خوشبختانه این شوخی بیمزه ادامه پیدا نمیکند. ضربه آزاد دقیقه 94 با حساسیت زیادی دنبال میشود و نفسها را در سینه حبس میکند. همه به این ضربه امید دارند و نیمخیز هستند تا گل به خودی بازیکن مراکش جرقهای شود که انبار باروت را منفجر میکند و دیگر صدا به صدا نمیرسد. وقتی داور ترک سوت پایان بازی را میزند، صدا بیشتر هم میشود و از حالا به بعد دیگر نوبت مردم است که حلقههای شادی تشکیل دهند و از ته دل فریاد خوشحالی بکشند. در همه طبقات پاساژ شور و هیجان و سر و صدا جریان دارد بویژه جوانترها سر از پا نمیشناسند.

به دلیل تراکم جمعیت، رسیدن به طبقه همکف و خروج از پاساژ کار زمانبری است، ولی این زمان به خاطر خوشحالی جمعی زود میگذرد. خوشحالی جمعیای که به یک شادی ملی تبدیل میشود و حتی اگر به مرحله دوم جام جهانی هم صعود نکنیم، سپری شدن یک شب پرغرور و شاد در کوچهها و خیابانهای ایران، برای مردم کافی است تا چند وقتی به مشکلات فکر نکنند. شاید این جمله عادل فردوسیپور هم به جمع جملات برگزیده گزارشهای ماندگارش برود: «ما فقط با فوتبال میتونیم انقد زود به آرزوهامون برسیم.»

محمد وفایی روزنامه نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها