تعریف از دستپخت دخترخاله، زندگی مهران و سحر را به یکی از پرونده‌های دادگاه خانواده تهران تبدیل کرد.
کد خبر: ۱۱۴۸۴۴۹

این زوج که زندگی خوبی با هم داشتند، بعد از یک شب مهمانی در خانه یکی از بستگان، زندگیشان را نابود کردند. مهران وقتی از دستپخت دخترخالهاش تعریف کرد، هرگز نمیدانست که این تعریف به بهای نابودی زندگی مشترکش تمام میشود. این زن و شوهر هفته گذشته دادخواست طلاق خود را به دادگاه خانواده تهران ارائه دادند.

مرد جوان در رابطه با علت این درخواست به قاضی گفت: دو سال است که با سحر زندگی میکنم. ما زندگی عاشقانهای در کنار هم داشتیم. هیچ مشکل و اختلافی بین ما نبود. تا اینکه یک شب به خانه دخترخالهام دعوت شدیم. بعد از آن مهمانی بود که همه چیز به هم ریخت. روزگارمان خراب شد و کارمان به دادگاه خانواده کشید.

دلیلش خیلی عجیب و خندهدار است؛ تنها بهخاطر اینکه از دستپخت دخترخالهام تعریف کردم، کارمان به اینجا کشید. آن شب دخترخالهام برای شام قیمه و مرغ درست کرده بود. وقتی شام را خوردم از دستپختش تعریف کردم. بعد از آن متوجه نگاههای معنیدار و ناراحت سحر شدم. تصور میکردم یک سوءتفاهم ساده باشد و بزودی حل میشود. اما وقتی به خانه رسیدیم سحر چنان جنجالی به پا کرد که کارمان به کتککاری و قهر از خانه کشید.

الان یک ماهی میشود که سحر از خانه قهر کرده و برنگشته است. او تنها بهخاطر اینکه از دستپخت خالهام تعریف کردم زندگی را برایمان جهنم کرد. همه چیز را زیر و رو کرد و آرامش را از هردویمان گرفت. از آن شب که سحر از خانه قهر کرد، تا الان یک ماه میگذرد. ولی او هنوز به خانه برنگشته و جواب تماسهایم را هم نداده است. تنها پیغام داد که میخواهد از من جدا شود و دیگر حاضر نیست به زندگی مشترکمان ادامه دهد. من هم وقتی دیدم که او تا این اندازه اصرار به جدایی دارد، دیگر حاضر نیستم در کنارش زندگی کنم.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی مشکل من تنها تعریف از دستپخت نبود. مهران آن شب در میان بستگان و فامیلهایش، در حالی که تعداد مهمانان خیلی زیاد بود، به دخترخالهاش گفت تا به حال چنین غذای خوشمزهای نخورده است. وقتی این حرف را زد همه تعجب کردند.

مهران جوری صحبت کرد که انگار همیشه غذای بد مزه میخورده و حالا که یک غذای خوشمزه خورده، خوشحال شده است. او طوری از دستپخت دخترخالهاش صحبت کرد که همه فامیلهایش نگاهی به من کردند و لبخند زدند.

خنده بعضیهایشان نشان از تمسخر داشت. مهران آن شب مرا تحقیر کرد و وقتی به خانه رفتیم و من اعتراض کردم داد و فریاد به راه انداخت. قبول نکرد که کارش زشت بوده و حتی عذرخواهی هم نکرد. اتفاقا من هم تصور میکردم یک ناراحتی ساده باشد و بزودی حل میشود. اما مهران به من توهین کرد و کتکم زد. من هم از خانه قهر کردم و به خانه مادرم رفتم. در آن مدت مهران فقط دو بار با من تماس گرفت. حتی بهدنبالم هم نیامد و عذرخواهی هم نکرد. وقتی دیدم قهرمان طولانی شده، پیشنهاد طلاق دادم. مهران هم قبول کرد.

در پایان این جلسه قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

مشاوره راهگشا

صفارینیا، روانشناس در این رابطه میگوید: گاهی اوقات زن یا مرد در زندگی مشترکشان دچار تعارضات یا مشکلات و اختلافاتی با شریک زندگی خود میشوند.

زمانی که افراد با اینگونه از بحرانهای زندگی مواجه یا بنا به هر دلیلی دچار مسائل روانشناختی میشوند، چه این مسائل کوچک باشد چه بزرگ، وضعیت روحیشان بههممیریزد. بعد از آن است که علائم مربوط به این مسائل، در خود فرد به صورت غم و افسردگی، بیثباتی رفتاری و خشم، خود را نشان میدهد. اینگونه علایم میتواند در روابط زناشویی و ارتباط با شریک زندگی، مشکلات زیادی را ایجاد کند.

زن یا مرد دچار شک و تردیدهای دائمی میشود و دلهره و دلشورههای افراطی در او ایجاد خواهد شد. به طوری که جریان عادی زندگی مشترک دچار اختلال میشود. در این حالت، فرد اگر نتواند بر مشکلات خود و علائم روحی و روانی ناشی از این مشکلات فائق آید، به مرور آرامش زندگی مشترک را نیز از دست میدهد و ممکن است عواقب بدی در انتظار زوج باشد.

در این زمان است که بین زوج فاصله میافتد. اینگونه مشکلات و اختلافات تا زمانی که منبع و منشأ روانی آن حل و فصل نشود، ریشهکن نمیشود. برای همین است که در اینگونه شرایط، روانشناس و مشاوره خانواده میتواند کمککننده و راهگشا باشد.

توصیه ما به زوج های جوان این است که در مهمانیها مراقب رفتار خود باشند و حرکتی انجام ندهند که باعث سرخوردگی طرف مقابل شود. این رفتارها در ذهن همسر میماند و عواقب خوبی برای زندگی ندارد و زندگی مشترک را به کام هر دو طرف تلخ میکند.

سیما فراهانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها