به گزارش جامجم، صبح 3 اردیبهشت امسال یکی از ماموران کلانتری 134 شهرک غرب با سجاد منافیآذر، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و از شلیک مرگبار به مردی 65 ساله مقابل بازار میوه و ترهبار در شهرک غرب، خیابان کاج خبر داد.
بازپرس جنایی همراه تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت با حضور در آنجا مشاهده کردند این مرد بر اثر اصابت گلوله به گردنش به قتل رسیده است. ماموران جسد را کنار خودروی پرایدی یافتند که در بازرسی از داخل خودرو مدارکی به دست آوردند که هویت مقتول را از آن طریق شناسایی کردند.
همچنین ماموران در بازبینی دوربینهای اطراف محل جنایت، تصویری به دست آوردندکه نشان میداد خودروی پژویی در چند قدمی مقتول توقف کرده و بعد صدای شلیک آمده و مرد 65 ساله نقش زمین شده است.
ماموران اداره دهم پلیس آگاهی در جریان تحقیقات توانستند خانواده مقتول را شناسایی کنند. با احضار این خانواده به پلیس آگاهی، آنها مورد تحقیقات قرار گرفتند که معلوم شد، مقتول روز حادثه شیشه شکستهای را از خانه برداشته تا به سطل زباله بیندازد که دیگر بازنگشته است.
در تحقیقات بعدی معلوم شد مقتول با مردی به نام ارسطو که مستاجرشان بوده اختلاف مالی داشته است. همین سرنخ کافی بود تا ماموران به مرد مستاجر ظنین شوند. تحقیقات نشان میداد این مرد از زمانی که این جنایت رخ داده، ناپدید شده است. در مرحله بعدی معلوم شد مقتول با سلاح شکاری کشته شده است.
ارسطو به عنوان تنها مظنون جنایت تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که هشت روز پیش زمانی که او به خانه پدریاش در شهر یزد رفته بود، شناسایی و با هماهنگی قضایی بازداشت شد. ماموران در بازرسی از خانه وی، عکسهایی پیدا کردند که نشان میداد او سلاح شکاری داشته است. متهم به قتل دیروز برای ادامه تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به تشریح ماجرای قتل صاحبخانه 65سالهاش پرداخت.
ارسطو به بازپرس پرونده گفت: از بهمن 92 با پرداخت 135 میلیون تومان یکی از آپارتمانهای مقتول را در شهرک غرب رهن کرده و همراه همسر و دخترم در آنجا زندگی میکردم. بعد از یکسال او به من گفت این پول را نمیتواند مهیا کند. بناچار من تا فروردین امسال در خانه او ماندم. من برای این که مشکلی پیش نیاید، نزدیک به 30 میلیون تومان دیگر هم در قالب چند مرحله به او پرداخت کردم. او قولنامهای را به من نشان داد که بر اساس آن، باید در این مدتی که در خانهاش ماندهام اجاره بپردازم. زمانی که متوجه این کارصاحبخانه شدم گفتم پول رهنم را بدهد که نپرداخت. در شورای حل اختلاف از او شکایت کردم که معلوم شد مدارک ارائه شده او واقعی نبوده و محکوم شد پول رهن را بپردازد؛ اما پول را نمیداد.
متهم به قتل ادامه داد: روز حادثه میخواستم او را بربایم و تهدیدش کنم تا بدهیام را بدهد. زمانی که او را مقابل بازار میوه و ترهبار دیدم صدایش زدم که بازگشت. خواستم سوار ماشین شود که قبول نکرد به همین خاطر به طرفش شلیک کردم.
قتل یکدفعهای رخ داد
اختلاف تو و مقتول فقط مالی بود؟
بیشتر این اختلاف مالی بود. اما علاوه براین مقتول اذیتم میکرد. او میخواست مرا مجبور کند ماهانه شش میلیون تومان اجاره بدهم.
بعد چه شد؟
در آن پرونده قضایی حکم به نفع من صادر شد.
چرا نقشه قتل او را کشیدی؟
من در مزرعهمان در شهرستان سلاح شکاری داشتم. بیآنکه کسی با خبر شود، آن را به تهران آوردم. آن روز تصمیم داشتم او را به زور سوار خودرویم کنم و ساعاتی به گروگان بگیرم تا مرد صاحبخانه بترسد و خانوادهاش مجبور شوند پول طلبم را پس دهند. قتل یکدفعهای رخ داد.
از روز جنایت بگو؟
او را از ساعت 9 صبح تعقیب کردم تا این که مقابل بازار میوه و ترهبار شهرک غرب صدایش زدم که به طرفم آمد. سلاح را سمتش گرفتم و گفتم سوار شو قبول نکرد و لوله سلاح شکاریام را گرفت. همان موقع عصبانی شدم و بعد از مشاجره لفظی، ناگهان تیری به گردن او شلیک کردم. از ترس بسرعت فرار کردم.
بعد از قتل کجا رفتی؟
به شهر بابک و یزد رفتم. دوباره چند روز بعد به تهران آمدم و مطمئن شدم صاحبخانهام مرده است، دوباره به خانه دیگر پدرم در یزد رفتم. من چون با مقتول اختلاف داشتم در شهرمان شایعه شده بود چون او مرده پس من قاتلم. نمیتوانستم به آنجا بروم. در یزد ماندم. حتی یکبار ماموران به من زنگ زدند که تسلیم شوم اما قبول نکردم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد