ایرانیها از متوسط مردم کره زمین هم بیشتر مصرف میکنند (در همه بخش ها؛ هم آب و هم سوختهای فسیلی و...). ما باید سبک زندگی خودمان را تغییر دهیم. باید تمام تلاش مان بر این باشد که با گسترش شبکه حمل و نقل عمومی، اجازه ندهیم خودرومحوری در مبلمان شهری همچنان حرف اول را بزند. باید بکوشیم شهروندان به جای استفاده از پلاستیک و کیسههای پلاستیک از کیسههای پارچهای استفاده کنند و... و به این ترتیب به زمین و روز جهانی زمین احترام بگذاریم.
میزان مصرف پلاستیک اکنون در کشور ما سالانه 500 هزار تن است که با این میزان مصرف، یکی از پنج کشور اصلی مصرفکننده پلاستیک در جهان هستیم، در حالی که ما هفدهمین کشور به لحاظ جمعیت هستیم و این یعنی هر ایرانی بیش از سه برابر یک شهروند دیگر دنیا پلاستیک مصرف میکند. البته قرار نیست پلاستیک بهطور کامل از زندگی ما حذف شود که امکان پذیر هم نیست، اما حداقل باید یاد بگیریم به اندازه یک شهروند اروپایی پلاستیک مصرف کنیم.
اینکه ما برای آشامیدن آب از لیوانهای پلاستیکی استفاده میکنیم، غمانگیز است. این که غذاهای نذریمان را در ظروف پلاستیکی سرطانزا به عزاداران اهل بیت میدهیم و سلامت آنها را به خطر میاندازیم، یک پارادوکس جدی است و باید حوزههای علمیه و روحانیون و علما وسط بیایند و با فتواهای شفاف اجازه استفاده از ظروف پلاستیکی را ندهند. متاسفانه اخیرا هم رسم جدیدی در رستورانهای ایران باب شده که برای تمیز کردن میز مشتریان از سفرههای پلاستیکی یکبار مصرف روی میزها استفاده و باقیمانده میز را با سفرهاش جمع میکنند و دور میریزند.
این پدیده تلخی است که در هیچ کجای دنیا رواج ندارد. اکنون در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله کنیا مسافرانی که پلاستیک همراه خود دارند، اجازه ورود به کشور را ندارند، درحالی که ما هیچ اقدام بازدارندهای در این خصوص حتی برای مردممان انجام ندادهایم. ما هیچ انگیزهای در قوانین خودمان ایجاد نکردهایم تا شهروندانی که از پلاستیک کمتری استفاده میکنند، از مزایای بهتری بهرهمند شوند یا سرمایهگذارانی که پلاستیکهای تجدیدپذیر میسازند از حمایتهای ویژه برخوردار باشند تا در رقابت با پلاستیکهای معمولی بتوانند محصولشان را عرضه کنند.
اینها همه وظیفه دولت است که باید درخصوص آنها برنامهریزی و اقدام کند. البته سمنها و تشکلهای مردمی چندی است فعالیتهایی را در این خصوص آغاز کرده اند و پویشهایی در این زمینه راه افتاده، اما تا وقتی قوانین حمایتکننده در کنار این کمپینها و پویشها وجود نداشته باشد (مثلا بازگرداندن بخشی از پول یک نوشابه با برگرداندن شیشه خالی آن)، نمیتوان چندان به مثمر بودن فعالیت این کمپینها امید بست یا این که وقتی فقط 5 درصد زبالهها در تهران تفکیک میشود چه فایدهای دارد از مردم بخواهیم زبالههای خود را تفکیک کنند.
بد نیست بدانیم توکیو زبالههایش را هر دو هفته یکبار جمعآوری میکند، چون در آن کشور هر شهروند به ازای هر کیسه زبالهای که بیرون میگذارد باید مالیات بدهد، پس مردم انگیزه دارند که زباله کمتری تولید کنند، اما مردم کشور ما هیچ انگیزهای برای تولید زباله کمتر ندارند. بدتر آن که تنها قانونی که برای بیرون ریختن زباله از خودروهای درحال تردد هم تصویب شده، به اجرا در نمیآید. ما در کشورمان عملا نه قانونی و راهکاری و انگیزهای برای کاهش تولید زباله و پلاستیک ایجاد کردهایم و نه مردم را در این امر مهم مشارکت دادهایم.
محمد درویش
فعال و کارشناس محیطزیست
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد