شهرهای ایران و در صدرشان تهران، سرسبز نیستند. شهرها از فراز آسمان مشتی سیمان و آجر و شیشه و سنگاند و به خاکستری میزنند، اما انگار تا قبل از پانزدهم اسفند کسی متوجه این وضع نشده بود یا دیده و از کنارش رد شده بودند تا روز درختکاری امسال و این تلنگر.
دیروز عدهای از مسئولان شهر تهران در منطقه 5، درخت میکاشتند که مجید فراهانی، عضو شورای شهر پایتخت گفت مصوبه برج ـ باغ لغو خواهد شد، حوالهاش را نیز به جلسه هفته آینده شورا داد. او گفت هدف این مصوبه درآمدزایی از طریق ساخت برج در باغها بود که باغها را به تاراج داد. فراهانی دیروز این مصوبه را خانمان برانداز توصیف کرد.
سالها رسانهها فریاد زدند، بارها رهبری درباره از بین بردن و آسیب به محیطزیست و درختان هشدار دادند، ولی کمتر گوش شنوایی پیدا میشد.
مصوبه برج ـ باغ دستپخت شورای شهر دوم تهران است، متعلق به سال 82، به زمانی که هنوز ته مانده باغهای کهنسال تهران نفس داشتند.
ظاهر مصوبه این بود که نه سیخ بسوزد و نه کباب؛ یعنی نه باغهای شهری نابود شوند و نه مالکان آنها از ساخت و ساز در ملک خود محروم شوند.
برای همین در این مصوبه که خیلی زود به تائید شورای عالی معماری و شهرسازی رسید، نوشتند 30 درصد از مساحت باغ ساخته شود و70درصد آن بماند. ولی تجربه نشان داد اینگونه نشد، مالکان باغها لابی کردند و شهرداریها موافقتنامه صادر کردند. در این میان کمیسیون ماده 5 شهرداری نیز مزید بر علت شد تا هرکجا ولع مالکان برای ساخت و ساز در باغها بیشتر بود از حق وتوی خود استفاده کند و طرح تفصیلی شهر تهران را که نقشه راه ساخت و ساز در پایتخت است، دور بزند.
این وضع تا آنجا بالا گرفت که ابوالفضل قناعتی، از اعضای شورای شهر چهارم تهران پیشنهاد تعطیلی کمیسیون ماده 5 را مطرح کرد.
او روز گذشته در گفتوگو با ما بار دیگر بر ضرورت این تعطیلی تاکید کرد و گفت برخی فکر میکنند شورای شهر زورش به برجسازها نمیرسد، اما حقیقت این است مصوبهای را که شورای عالی معماری و شهرسازی تصویب کرده، شورای شهر نمیتواند تغییر دهد مگر این که این قانون از بیخ و بن عوض شود.
حالا اما حرف از لغو این مصوبه در میان است، اقدامی که اگر عملی شود، گرچه نمیتواند باغهای مرده را به تهران برگرداند، ولی میتواند جلوی مرگ باغهای باقیمانده را بگیرد.
برای درک عمق فاجعهای که مصوبه برج ـ باغ آفرید همین بس که گفتههای خرداد ماه پیروز حناچی، دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری ایران را مرور کنیم.
او گفته بود براساس گزارشهای واصله، با اجرای مصوبه برج ـ باغ 4000 هکتار از باغات تهران نابود شده است.
خسارتها درست خرج میشود؟
سه سال است با تصویب اصلاحیه اخذ عوارض حفظ و گسترش فضای سبز شهر تهران در شورای شهر، جریمههای قطع هر اصله درخت افزایش یافته و منطقیتر از قبل شده است. این جریمهها درختانی با محیط بُن 15 تا صد سانتیمتر را شامل میشود که مبالغی از یک میلیون تا شش میلیون تومان را پیشبینی کرده است. طبق قانون، همه این جریمهها باید به حسابی متمرکز که به نام سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری افتتاح شده، واریز شود تا فقط صرف توسعه و تامین فضای سبز شود.
این مبلغ گاهی نیز برای برخی افراد، قابل ملاحظه تعیین میشود از جمله برای شهروندی که درتماس با ما اعلام کرد برخورد او با بوتههای شمشاد و از بین رفتن آنها، منجر به جریمهای ده میلیون تومانی شده است.
در طول یک سال، جریمههای ناشی از تخریب عمدی (جریمه) یا آسیب غیرعمدی به فضای سبز(عوارض) مبالغ کلانی میشود که البته روز گذشته زهرا صدراعظم نوری، نماینده شورای شهر تهران در کمیسیون حفظ و گسترش فضای سبز، عدد دقیق آن را در ذهن نداشت.
با این حال محمد حقانی، رئیس سابق کمیسیون سلامت ومحیط زیست شورا این رقم را دراختیار ما قرار داد و به نقل از سازمان پارکها گفت درآمد شهرداری تهران از بابت خسارت ناشی از تخریب فضای سبز صد میلیارد تومان پیشبینی شده بود که امسال70 میلیارد تومان آن محقق شد.
حقانی و نوری اما در مورد نحوه هزینه کرد این درآمدها اتفاق نظر داشتند و هردو متفق القول به ما گفتند همه این پول صرف نگهداری و توسعه فضای سبز میشود.
نوری حتی گفت در بودجه 97 شهرداری تاکید کردهایم این درآمدها باید صرف تملک باغها با اولویت مناطق کم برخوردار شود، یعنی مناطق 7،9،10،11، 17 و 20.
اگر هزینه کرد بی چون و چرای جریمهها برای توسعه فضای سبز و تملک باغها را بپذیریم و حرفی از انحرافهای احتمالی در این بخش نزنیم، اما نمیتوانیم از اندک بودن این جریمهها در مقابل لطمه زیست محیطی که وارد میکنند، چشم بپوشیم.
ملاک حساب و کتاب ما گفتههای عباس علی نوبخت، معاون امور جنگل سازمان جنگل هاست که گفته هر هکتار جنگل سالانه 2.5 تن اکسیژن تولید میکند که اگر قیمت هر کیلوگرم اکسیژن را 2500 تومان در نظر بگیریم جنگلهای کشور سالانه 90 هزارمیلیارد تومان اکسیژن تولید میکنند.
او همچنین گفته است هر هکتار جنگل 68 تن گرد و غبار جذب میکند که در سال به بیش از 976 میلیون تن میرسد که ارزش این کار قابل محاسبه نیست.
حالا اگر همین اعداد را به باغهای شهری تسری دهیم، نابودی هر هکتار باغ معادل است با میلیاردها تومان خسارت زیست محیطی که البته به چشم کسی هم نمیآید. حالا اگر این اعداد را در 4000 هکتارباغی ضرب کنیم که در یک دهه اخیر در تهران نابود شدهاند، عمق فاجعه را بی چون و چرا درک خواهیم کرد.
3000 باغ در معرض فنا
با این که بیشتر شهرها از باغها تهی شدهاند، ولی باغها هنوز مزاحم عدهای هستند. زنده بودن باغها جلوی سودجویی عدهای را میگیرد و چون در عمل، ساخت وساز بر حفظ طبیعت مقدم است، منفعتطلبیها نیزجواب میدهد.
ماجرای تخریب یواشکی باغی 4000 متری در خیابان فرشته تهران و کارگرانی که در خفا چاله میکندند تا تنههای بریده درختان را چال کنند هنوز در خاطر عدهای باقی است. این ماجرا اما با اینکه لو رفت ولی پایان ماجراهای مشابه نبود و نیست و صدراعظم نوری برای ما تشریح میکند پروژه شناسنامهدار شدن باغهای تهران به مشکل خورده است.
اوگفت تاکنون 3400 باغ در تهران شناسنامهدار شده، اما مالکان حدود 3000 باغ همچنان حاضر به همکاری با شورای شهر نیستند. باغهایی که به زعم ما در خطرند و نوری میگوید در صددند از طریق مراجع قضایی امکان ورود به آنها را پیدا کنند.
اگر مصوبه برج باغ لغو شود میتوان حدس زد باغهای زنده پایتخت بیشتر در معرض خطر قرار بگیرند. به این دلیل که خشم مالکان باغها شدت میگیرد و تخریبهای عمدی افزایش مییابد بنابراین برای حفظ باغها باید استراتژی داشت، مثلا تعیین برخی مشوقها برای مالکان یا تملک هرچه زودتر باغهای باقیمانده و تبدیل آنها به تفرجگاههای عمومی.
مریم خباز - جامعه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد