دو پسر‌خاله خشن که پسران نوجوان افغان را به تله انداخته و از آنها اخاذی ‌کردند، دیروز پای میز محاکمه ایستادند.
کد خبر: ۱۱۲۲۹۲۵

به گزارش جامجم، رسیدگی به این پرونده از بهار امسال به دنبال شکایت دو پسر نوجوان در دستور کار پلیس قرار گرفت.یکی از آنها که مهدی نام دارد به مأموران پلیس پاکدشت گفت: ما افغان هستیم و پدرمان سالهاست با مجوز به ایران آمده و اینجا کار میکند. پدرمان کارت عابر بانکش را به من و برادرم داد تا با هم مبلغ ده میلیون تومان را به حساب صاحبخانهمان بریزیم. من و برادرم حوالی خاتونآباد به عنوان مسافر سوار یک پراید شدیم که دو سرنشین داشت. راننده و سرنشین پراید پس از طی مسافت کوتاهی به بیراهه رفتند و ما را به یکی از خیابانهای حاشیه پاکدشت بردند. آنها با تهدید چاقو، دست و پایمان را بستند و بشدت کتکمان زدند. مردان غریبه هر چه پول داشتیم همراه گوشیهای تلفن همراه و رمز کارت عابر بانک را هم به زور از ما گرفتند.

وی ادامه داد: آنها ما را مقابل دستگاه عابر بانک بردند، اما وقتی فهمیدند نمیتوانند بیش از 200 هزار تومان از کارت عابر بانک برداشت کنند، ما را به یک دفتر امور مشترکین تلفن همراه بردند و پس از گرفتن کارت شناسایی‌‌مان مبلغ ده میلیون تومانی را که در کارت بود، جابهجا کردند.

به دنبال شکایت دو برادر نوجوان، پلیس به ردیابی دو مرد خشن پرداخت.

دوربین مدار بسته در دفتر امور مشترکین تلفن همراه تصویر چهره دزدان خشن را ثبت کرده بود. به این ترتیب ماموران پلیس به تحقیق پرداختند و دریافتند یکی از آنها مجرم سابقهدار است. به این ترتیب امیر 25 ساله بازداشت شد و به اخاذی از دوبرادر افغان با همدستی پسر خالهاش به نام مجتبی اعتراف کرد.

متهمان دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در این جلسه که دو شاکی پرونده حضور نداشتند پدر آنها روبهروی قضات ایستاد و گفت: این ماجرا تاثیر بدی در روحیه دو پسر نوجوانم گذاشته است. متهمان، آنها را بشدت کتک زده و به زور و با تهدید چاقو، رمز کارت عابر بانکم را از آنها گرفته اند. حالا حتی پسرانم جرات ندارند به تنهایی از خانه بیرون بروند. به همین خاطر برای متهمان اشد مجازات را میخواهم.

سپس امیر به دفاع پرداخت و گفت: من و پسرخاله با هم نقشه کشیده بودیم از چند پسر افغان اخاذی کنیم. چون میدانستیم برادرها در گلفروشی پدرشان کار میکنند فکر میکردیم پول خوبی همراه دارند. ما اشتباه کردیم و حالا تقاضای بخشش داریم.

مجتبی نیز گفت: من و پسرخالهام بتازگی ازدواج کرده و هر کدام صاحب یک فرزند کوچک هستیم. ما فکر میکردیم از این راه میتوانیم پول خوبی به دست بیاوریم. به دروغ به دو برادر گفتیم چرا برای دختر خاله‌‌مان مزاحمت ایجاد کردهاند و به همین بهانه آنها را به حاشیه پاکدشت کشاندیم. ولی باور کنید جرم دیگری مرتکب نشدهایم و دو برادر تنها طعمه هایمان بودند.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها