افول قدرت یانکی‌ها در اقتصاد بین‌الملل

موسسه «پرایس واتر هاوس کوپرز» پیش‌بینی کرده است تا سال 2030 میلادی، آمریکا برتری خود را در حوزه اقتصاد جهانی از دست می‌دهد.
کد خبر: ۱۱۲۲۳۳۹
افول قدرت یانکی‌ها در اقتصاد بین‌الملل

به گزارش پژوهش خبری صداوسیما، اقتصاد بینالملل در دو دهه گذشته شاهد تحولاتی شگفتانگیز بوده و در جایگاه قدرتهای اقتصادی و پیدایش قدرتهای جدید اقتصادی موثر بوده و تاثیرات خود را بر نظام بینالملل گذاشته است. قدرتهای اقتصادی نوظهور در نقاط مختلف جهان قدرتنمایی کردند و دیگر تولید ثروت و موفقیتهای اقتصادی و البته تجاری در انحصار کشورهای شمال قرار ندارد. همان اندازه که کشورهایی چون چین، هند، کره جنوبی، برزیل، مکزیک، آفریقای جنوبی، ترکیه، اندونزی و بسیاری کشورهای دیگر در حال تبدیل شدن به بازیگران بزرگ اقتصادی هستند، به همان نسبت کشورهای بزرگی با موقعیت بیثباتی در عرصه اقتصاد بینالملل روبهرو هستند.

بدون تردید مهمترین جابهجایی در عرصه قدرت اقتصادی در جهان در سالهای آینده به خیزش اقتصادی چین بازمیگردد. وضعیتی که آمریکا را بعد از چند دهه پیشتازی، دیر یا زود به رتبه دوم اقتصاد بینالملل تنزل خواهد داد و دیگر آمریکا در افکار عمومی دنیا کشوری نیست که ادعای برتری در اقتصاد جهانی را داشته باشد. افول نظم لیبرال غربی، واقعیتی است که در نظام بینالملل در حال وقوع است و آمریکا به عنوان رهبر این نظم، خود نیز دچار ضعف شده و مؤلفههای قدرت اقتصادی آن در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. آمریکا امروز دیگر یک ابرقدرت هژمون نیست و آشکارا از سوی چین به چالش کشیده شده است.

اقدامات اقتصادی چین در سالهای گذشته نشان میدهد، این کشور برنامههای هدفمندی برای تبدیل شدن به اقتصاد برتر جهان به اجرا گذاشته است. چین با رشد اقتصادی پایدار گام به گام به عنوان قدرت اقتصادی در عرصه جهانی ظاهر شد و با حجم صادرات بالا و با عبور از کشورهای توسعهیافته از نظر حجم اقتصادی و نیز سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه و مشارکت در ایجاد مؤسسات مالی و بانکی و شرکت در پیمانهای اقتصادی و سیاسی از جمله عضویت در گروه اقتصادی جی 20، تأسیس و عضویت در کشورهای گروه شانگهای، عضویت در بریکس و در پایان با ایجاد بانک آسیایی سرمایهگذاری در توسعه زیرساختها در مسیر پرشتابی برای تبدیل شدن به رقیب آمریکا قرار گرفت.

موسسه «پرایس واتر هاوس کوپرز» پیشبینی کرده است تا سال 2030 میلادی، آمریکا برتری خود را در حوزه اقتصاد جهانی از دست میدهد و تا سال 2050 میلادی، چین فاصله خود را با آمریکا به طرز قابل توجهی افزایش میدهد؛ این در حالی است که پیشبینی میشود تولید ناخالص داخلی چین تا سال 2050 میلادی، به 58 تریلیون و 500 میلیون دلار، هند به بیش از 44 تریلیون دلار و آمریکا هم به 34 تریلیون و یکصد میلیارد دلار برسد.

نشانههای اولیه افول قدرت اقتصادی آمریکا در دهه 1970 نمایان شد. از اوایل دهه 1970 به دلیل زیر سؤال رفتن مشروعیت قدرت آمریکا در سطح نظام بینالملل، که خود دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی از جمله هزینههای جنگ ویتنام، فروپاشی نظام «برتون وودز» و شوک نفتی داشت و با کاهش نسبی توان اقتصادی آمریکا همراه بود ما شاهد بروز تضادهایی در نظام اقتصادی و بینالمللی هستیم. در سال 1971 دولت ریچارد نیکسون رابطه دلار با طلا را قطع کرد. نرخ دلار نسبت به طلا و دیگر ارزها شناور شد و این اتفاق تمام تعهدات آمریکا را که هرکسی اسکناس داشت، میتوانست به ازای آن طلا دریافت کند، یکجانبه و یکشبه از بین برد.

در اوایل دهه2000 میلادی، آمریکا بشدت با بحران اعتبار مالی روبهرو شد و در واقع بانکها آغازگر آن بودند. رکود اقتصادی سال 2008 آمریکا سختترین رکود اقتصادی بعد از رکود بزرگ 1929 بود. بحران اقتصادی آمریکا سبب شد تا بسیاری از مردم توان بازپرداخت اقساط وام خود را نداشته باشند و همین مساله نظام بانکی را با مشکل روبهرو کرد. تحلیلگران بازارهای مالی آمریکا اصلیترین عامل وقوع رکود در اقتصاد آمریکا را افزایش بیسابقه قیمت نفت و بحران اعتباری آمریکا دانستند که هر دو به تشدید تورم در این کشور دامن زد. از دیگر مظاهر رکود اقتصادی در آمریکا میتوان به کاهش مداوم نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، رکود بازار مسکن و به دنبال آن افزایش نرخ بیکاری اشاره کرد که همگی سبب تضعیف زیرساختهای اقتصادی آمریکا شد.

بعد از بحران مالی سال 2008 تغییر واحد پول جهانی از دلار به هر ارز دیگری خواست تمام اقتصادها و واحدهای پولی معتبر دنیا از یورو و یوان تا پوند و روبل شد، اما واقعیت این است که وقتی فروش هر اونس طلا تا هر بشکه نفت براساس دلار مبادله و محاسبه میشود، حذف دلار به صورت مطلق و آنی از مبادلات تجاری دنیا عملیاتی به نظر نمیرسد، با این حال در سالهای اخیر نشانههای گوناگونی در جهان نسبت به اقدام کشورها در فاصله گرفتن از دلار و کنار گذاشتن این ارز از مبادلات نمایان شده است.

آمارها نشان میدهد آمریکا در سالهای گذشته بهطور بیسابقهای با بحرانهای متعدد روبهرو بوده است. وزارت خزانهداری آمریکا، بدهیهای دولت این کشور تا پایان ریاست جمهوری باراک اوباما را نزدیک به 20 هزار میلیارد دلار اعلام کرده است که بسیاری از کارشناسان براین باورند افزایش 500 میلیارد دلاری این بدهیها میتواند خطری برای دیگر اقتصادهای جهان باشد. نگرانیهای اقتصادی درباره افزایش میزان بدهیهای خارجی این کشور زمانی بیشتر میشود که صندوق بینالمللی پول اعلام کرد: میزان بدهیهای خارجی این کشور در پایان سال 2015 معادل 108 درصد تولید ناخالص ملی آمریکا شده است. دولت اوباما اقتصادی با ده تریلیون دلار بدهی را از آقای بوش تحویل گرفت، اما هنگامیکه اقتصاد آمریکا را به چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا تحویل داد رقم بدهیهای خارجی این کشور دو برابر شده بود. این در حالی است که کل بدهی خارجی دنیا حدود 70 تریلیون دلار است؛ به عبارتی آمریکا مدام در حال اضافه کردن بدهی است.

گیدون راشمن، تحلیلگر سیاسی مجلات آمریکا، بر این نظر است که آمریکا باید به فکر سقوط خود باشد. ایالات متحده آمریکا دیگر هرگز موقعیت تسلط جهانی بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی را تجربه نخواهد کرد. آمریکا از سال 1991 تا سال 2008 که دچار بحران اقتصادی شد، 17 سال از موقعیت هژمونی جهانی برخوردار بود. اما با معضلات اجتماعی و اقتصادی ناشی از بحران سال 2008، این موقعیت خود را از دست داده و دیگر هم این موقعیت را تجربه نخواهد کرد. آن روزها دیگر تمام شد. رشد اقتصادی و نظامی چین، تهدیدی بلندمدت برای هژمونی جهانی آمریکاست. در واقع، امروزه رقابت بین چین نوظهور و آمریکای ضعیف، حول ابعاد گوناگون است. در مقابل ضعف آمریکا، قدرتهای نوظهور ازجمله چین، برزیل، ترکیه، هند و ایران هستند. هر کدام از این کشورها، اولویتهای سیاست خارجی خود را دارند که توانایی آمریکا برای شکلدهی نظام جهانی را محدود میکنند.

براساس یافتههای دانشکده تجارت هاروارد، نظام سیاسی آمریکا شکستخورده و اقتصاد آن هم در حال سقوط بوده و دستوپا میزند. رشد و رفاه اقتصادی آمریکا 20 سال پیش به پایان رسید. رویای آمریکایی در معرض خطر است. آمریکاییها به رهبران سیاسی اعتماد ندارند و قطببندی سیاسی به طرز چشمگیری افزایش یافته است. آمریکاییها از نظام سیاسی خود ناامید هستند و اعتماد کمتری به دو حزب بزرگ دارند. این شرایط اقتصادی و سیاسی، بیانگر آن است که رویای آمریکایی در خطر است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها