به گزارش جامجم، سه اعدامی بهنامهای مهدی 31 ساله ، رضا 40 ساله و آیدین 30 ساله هرکدام به اتهام جنایتهای جداگانهای بازداشت و به زندان رجاییشهر کرج منتقل شده بودند.
با تائید حکم قصاص آنها شمارش معکوس برای اجرای حکمشان آغاز شده بود. خانوادههایشان دلنگران بودند و همه تلاشهای خود را کردند تا بتوانند رضایت اولیای دم را جلب و مقدمات آزادی این سه اعدامی را فراهم کنند.
سه اعدامی، کنج اتاق قرنطینه نشسته بودند و زندگی خود را مرور میکردند. مهدی 31 ساله به دیوار اتاق قرنطینه چشم دوخته بود و نمیدانست صبح روز بعد را میبیند یا نه، که همسر و دو پسر خردسالش را دوباره ببیند. درافکارش غوطهور بود.
یاد 9مرداد سال 92 افتادکه ناخواسته دست به جنایت تلخی زد که سرنوشت او را اینچنین رقم زد و به پای چوبه دار کشاند. آن روز او در خیابان جنتآباد تهران برای پرسیدن نشانی خانه دوستش صمد در گوشهای پارک و بعد از چند دقیقه با او تلفنی صحبت کرد و دوستش را به لهجه محلی، سمند صدا کرد. همین جمله کافی بود تا پسر دانشجویی که در خیابان کنار خودروی سمندش ایستاده بود گمان کند مرد جوان قصد سرقت خودروی سمند او را دارد. بنابراین به بگو مگو با وی پرداخت.
در همین موقع با بالا گرفتن درگیری، مهدی که بشدت عصبانی بود با چاقویی که در جیبش بود به سمت پسر جوان حمله و او را زخمی کرد که منجر به قتل وی شد. متهم در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد که حکم صادره در شعبه 35 دیوان عالی کشور تائید شد. مهدی وقتی به زندان افتاد، پسر دومش بعد از چند ماه به دنیا آمد.
او در این سالها بزرگ شدن دو پسر خردسالش را ندید و حسرت در کنار آنها بودن در دلش ماند. نمیدانست فردا چه میشود و آیا دوباره چشمانش به نگاه دو پسر خردسالش گره میخورد یا نه؟
دومین اعدامی، رضا 40 ساله بود که گمان نمیکرد بعد از سرقت خودروی پرایدی مرتکب جنایت شود. سال 88 در حالی که کلتی به دست داشت راننده پرایدی را تهدیدکرد و با سرقت خودرویش فرار کرد. اما ساعاتی از فرارش نگذشته بود که ماموران در ایست و بازرسی خروجی چیتگر به سمت کرج به او ظنین شدند. او وقتی متوجه شد ماموران و سرباز گشت انتظامی در تعقیبش هستند به سمتشان شلیک کرد که باعث شهادت سرباز جوان شد. رضا بعد از این قتل فرار کرد و چند سال زندگی پنهانی داشت تا اینکه بازداشت شد. او در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم و پروندهاش در دیوان عالی کشور تائید شد.
اما سومین اعدامی، آیدین 30 ساله بود که سرنوشت زندگیاش در گرو دستان اولیای دم بود. زندگی او با دو محکوم دیگر کمی متفاوت بود. او زمانی که فقط 15 سال داشت و در یکی از شهرهای شمالی کشور به سر میبرد، یک روز با دوستانش برای تفریح به کنار ساحل دریا رفته بودند که میان او و دوستانش و چند جوان به خاطر چشم در چشم شدن درگیری رخ داد.
او پسری هم سن و سال خود را با ضربه چاقو از پای درآورد. او بعد از دستگیری چند سالی در کانون اصلاح و تربیت بود که سرانجام موفق شد رضایت اولیای دم را بگیرد و از پای چوبه دار نجات یابد. او بعد از این بخشش نزد مادرش بازگشت. سالها گذشت و مادر او با مردی ازدواج کرد و در یکی از محلههای تهران زندگی میکرد. آیدین فروردین 9 سال پیش دست به جنایت دیگری زد و جان ناپدریاش را گرفت. بررسیها نشان میداد مرد میانسال براثر خفگی به قتل رسیده و جسدش پتوپیچ در خانهاش در شمال تهران رها شده و بیش از سه هفته از مرگش میگذرد.
آیدین بعد از جنایت، همراه مادرش فرار کرد تا اینکه یک ماه بعد وقتی به حوالی تهران رفتند، شناسایی و بازداشت شد. او در جریان تحقیقات ابتدا مدعی شد چون مقتول با مادرش رفتار درستی نداشته به این جنایت دست زده، اما در تحقیقات بعدی اعتراف کرد قصد داشته اموال او را تصاحب کند که موفق نشده و همین باعث شده دست او به جنایت آلوده شود.
سه اعدامی از جنایتهایی که انجام داده بودند، خیلی پشیمان بودند. اعدامیها در زندان رجاییشهر کرج پای چوبه دار رفتند تا حکم قصاصشان اجرا شود اما زندگی برای آنها ورق دیگری خورد و مهدی و آیدین توانستند برای جلب رضایت اولیای دم مهلت بگیرند و رضا نیز از سوی اولیای دم برای رضای خدا بخشیده شد .
محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران در این باره گفت: مهدی که به اتهام قتل پسر دانشجویی در زندان بود، اوایل امسال یک بار به پای چوبه دار رفت که با کمک واحد صلح و سازش دادسرا مهلت چند ماهه گرفت. با پایان گرفتن این مهلت دوباره خانواده اولیای دم خواستار اجرای حکم او شدند که مجددا تلاشها برای گفتوگو با اولیای دم آغاز شد و آنها زمانی که قرار بود حکم مهدی برای دومین بار به مرحله اجرا در آید به خاطر دو پسر خردسال مرد اعدامی و ابراز ندامت وی، به او مهلت پنج ماهه دادند تا بتواند رضایت آنها را جلب کند، در غیر این صورت حکم اجرا میشود.
وی افزود: خانواده سرباز شهید نیز برای رضای خداوند از قاتل پسرشان گذشت کردند. آیدین که سومین اعدامی بود وقتی مادر مقتول زنده بود به پای چوبه دار رفته بود که آن موقع با تلاش هیات صلح و سازش دادسرا توانسته بود فرصت برای جلب رضایت بگیرد. این در حالی بود که مادر مقتول نیز فوت کرد و تنها ولی دم برادر مقتول بود.
سرپرست دادسرای جنایی تهران ادامه داد: با توجه به اینکه آیدین از کاری که انجام داده بشدت پشیمان بود به گفتوگو با برادر مقتول پرداختند که سرانجام او نیز اعلام کرد به جوان اعدامی پشیمان، فرصتی سه ماهه میدهد تا مطمئن شود او از کار خود پشیمان است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد