این مرد که از قبل نقشه قتل همسرش را طراحی کرده بود، پس از خفه کردن همسرش جنازه را تکهتکه و آن را در چند کارتن جاساز کرد و از تمام مراحل جنایت فیلم گرفت.
جمال که حالا 39سال دارد میگوید همسرش را به خاطر خیانتی که در حق وی کرده کشته و هرگز از این قتل ناراحت نیست. مدارکی که این مرد به دادگاه ارائه داد موجب شد قضات دادگاه اعتقاد وی به مهدورالدم بودن قربانی را بپذیرند و وی را از قصاص معاف کنند.
جمال حالا به زندان و پرداخت دیه محکوم شده امادر پرداخت دیه ناتوان و درخواست تقسیط دیه کرده است. او میگوید در صورتی که آزاد شود کار میکند و مبلغ دیه را قسطی به خانواده همسرش میپردازد.
گفتوگوی اختصاصی تپش با این متهم را میخوانید.
چند سال با همسرت زندگی کردی؟
دو سال.
همسرت چند سال داشت؟
وقتی با من ازدواج کرد 35 ساله بود، اما وقتی او را کشتم 37 سال داشت.
زندگیتان چطور بود؟
دو روز بعد از ازدواج فهمیدم همسرم با دوست صمیمیام فرشید در ارتباط بوده است. از این ماجرا شوکه شدم و تصمیم گرفتم همسرم را طلاق دهم، اما وقتی التماسهای او را دیدم منصرف شدم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
دوست صمیمیام فرشید او را به من معرفی کرد. او میگفت ساغر دختر خوبی است به همین خاطر به خواستگاریاش رفتم و با هم ازدواج کردیم.
چرا ازدواجتان در شناسنامه ثبت نشده بود؟
من عراقیالاصل هستم و شناسنامه نداشتم. به همین خاطر نتوانستم ازدواجم را با ساغر ثبت کنم. من او را به عقد دائم درآوردم. خانوادهاش هم میدانستند، چون شناسنامه ندارم نمیتوانم ازدواجم را ثبت کنم.
دو سال زندگی مشترکتان چطور گذشت؟
ما یک سال و نیم زندگی خوبی داشتیم. من همسرم را دوست داشتم و برای زندگیام از صبح تا شب کار میکردم، اما بعد از یکسال و نیم متوجه شدم فرشید و زنم با هم در ارتباط هستند.
فرزند نداری؟
نه. چون شناسنامه نداشتم و میدانستم نمیتوانم برای فرزندم شناسنامه بگیرم بچهدار نشدم.
چطور به رابطه پنهانی همسرت و دوستت پی بردی؟
فرشید دوست صمیمیام بود و به خانه ما رفتوآمد داشت. در همین رفت و آمدها متوجه شدم همسرم و فرشید بار دیگر با هم در ارتباط هستند. آنجا بود که به کلانتری رفتم و از آنها شکایت کردم.
نتیجه شکایت چه بود؟
فرشید به یک ماه زندان و 99ضربه شلاق محکوم شد، اما باز هم دست از سر همسرم برنداشت.
چرا ارتباطتت را با فرشید قطع نکردی؟
من بعد از این ماجرا رابطه دوستیام را با او تمام کردم . فکر میکردم او هم دست از سر همسرم برداشته است. با خیال راحت از صبح زود تا آخر شب سر کار بودم. همسرم هم میگفت دیگر ارتباطی با فرشید ندارد، ولی وقتی فهمیدم بار دیگر با هم در ارتباط هستند تصمیم به قتل گرفتم.
شغلت چیست؟
من سال 70 برای کار به ایران آمدم و به عنوان نظافتچی در خانه مردم یا ادارهها کار میکردم. به همین خاطر زمان زیادی سر کار بودم و شبها دیروقت به خانه میآمدم.
وضع مالی ات چطور بود؟
وضع مالی بدی نداشتم. یک خانه در مهرآباد اجاره کرده بودم و از پس مخارج زندگی بر میآمدم.
چقدر درس خواندهای؟
سیکل دارم.
چطور متوجه رابطه دوباره همسرت و دوستت شدی؟
مدتی بود فکر میکردم آرامش به زندگیام برگشته و زنم سر به راه شده است. یک روز موبایل همسرم را بررسی کردم و متوجه شدم فرشید با او تماس گرفته است. چون همسرم سر کار میرفت شک کردم. با خانه پیرزنی که همسرم در آنجا کار میکرد، تماس گرفتم.
شغل همسرت چه بود؟
او پرستار یک پیرزن بود و سه روز در هفته را به خانه نمیآمد. وقتی با پیرزنی که ساغر در خانهاش کار میکرد تماس گرفتم و شنیدم هشت ماه است که همسرم به خانه او نرفته است متوجه خیانت ساغر شدم.
از ماجرای قتل بگو؟
روز تولد 37سالگی ساغر بود. به او گفتم برای تولدش یک هدیه خریدهام و باید چشم و دستهایش را ببندم تا هدیه را به او بدهم. او هم قبول کرد. وقتی چشمان ساغر را بستم طناب را دور گردنش انداختم و خفهاش کردم.
از قبل نقشه قتل را کشیده بودی؟
بله. من چندین شب درباره کشتن همسرم فکر کرده بودم. شب تولد او طناب آبی رنگ را از سر خیابان خریدم و به خانه رفتم.
چرا جنازه را تکهتکه کردی؟
بعد از قتل میخواستم جنازه را در کارتن قرار دهم، اما وقتی دیدم در کارتن جا نمیشود ناچار شدم آن را تکه تکه کنم. جنازه را داخل کارتن گذاشتم و آن را با وانتم به حوالی نهر فیروز بهرام بردم و آنجا دفن کردم.
چرا از صحنه جنایت و کارتن پیچ کردن جنازه مثله فیلم گرفتی؟
فیلم گرفتم تا بعدها آن را تماشا کنم وبه خاطر خیانتی که ساغر و دوستم به من کرده بودند آرام شوم. ماجرای خیانت همسرم و دوست صمیمیام روان مرا به هم ریخته بود.
پدر و مادر ساغر وقتی به ماجرا پیبردند چه عکسالعملی نشان دادند؟
آنها باور نمیکردند من ساغر را کشته باشم، اما وقتی ناپدید شدن دخترشان را به پلیس گزارش دادند و پلیس فیلمهای قتل را در گوشی تلفن همراهم پیدا کرد شوکه شدند. آنها برایم قصاص خواسته بودند.
فکر نمیکردی بازداشت شوی؟
به بازداشت فکر کرده بودم، اما دلایل منطقی برای کشتن همسرم داشتم. به همین خاطر هم فیلم را در گوشی موبایلم نگه داشتم. همسرم مستحق مرگ بود. چون قبلا یکبار او را بخشیده بودم.
جنازه چطور کشف شد؟
وقتی پلیس فیلمها را در گوشی تلفن همراهم پیدا کرد به قتل اعتراف کردم و محل دفن جسد را به پلیس نشان دادم.
چطور از قصاص معاف شدی؟
وقتی دادگاه مدارکی را که نشاندهنده ارتباط پنهانی دوستم و همسرم بود بررسی کرد اعتقاد من به مهدورالدم بودن همسرم را پذیرفت. به همین خاطر به زندان و پرداخت دیه محکوم
شدم.
در این مدت از قتل همسرت پشیمان نشدی؟
نه. من باید فرشید را هم میکشتم، اما فرصت آن را پیدا نکردم. من همسرم را دوست داشتم، اما در شرایطی قرار گرفتم که چارهای جز کشتن او نداشتم.
حالا در زندان چکار میکنی؟
دوسال است که در زندانم. هیچ کسی در این مدت به ملاقاتم نیامده است. پولی هم برای پرداخت دیه ندارم. به همین خاطر از دادگاه تقاضا کردهام تا اعسار مرا بپذیرد و با تقسیط دیه موافقت کند چون تا زمانی که در زندان هستم نمیتوانم دیه را بدهم.
اگر از زندان آزاد شوی چکار میکنی؟
کار میکنم تا دیه را قسطی به اولیایدم بپردازم.
مرجان طباطبایی
ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: