کابوسی بزرگ در دنیای فرزند اولی‌ها

فرزند دوم می‌آید

فرزند دوم وارد خانواده می‌شود. بدون آن که والدین پیش‌زمینه‌های حضور او را برای خود و فرزندانشان آماده کرده باشند. هر کدام از ما ممکن است در جایگاه فرزند اول یا دوم باشیم و احتمالا مطالعه این متن بسیاری از خاطرات تلخ و شیرین را برای شما یادآوری می‌کند.
کد خبر: ۱۱۱۶۲۶۰

حتما در مواقعی حسادت، رفتارهای پرخاشگرانه، قهر کردنها و رنجشهای عمیق تاثیرگذاری را به عنوان فرزند اول یا دوم تجربه کردهاید و اصلا تمایل ندارید این احساسات ناخوشایند را فرزندتان تجربه کند. بنابراین اگر قصد بچهدار شدن دارید، الان بهترین زمان برای پیشگیری از تکرار تجربههای مشابه برای فرزندانتان است.

دکتر ماندانا سپنتا، مشاور و روانشناس کودک و نوجوان درباره راهکارهای مراقبت از سلامت روان بچههای اول و زمینهسازی برای حضور بچه دوم در خانواده از سوی والدین به نکات مهم و بسیار ارزشمندی اشاره میکند که از شما خواهش میکنیم این نکات را با دقت مطالعه کنید.

اجازه دهید فرزندتان کودک باشد

کمتوجهی به فرزند اول به دلیل فراز و نشیبهای جسمی و روحی از سوی مادر تقریبا از زمان شروع بارداری آغاز میشود و با تولد فرزند دوم گاهی این کم مهری و چه بسا بیتوجهی شدت مییابد.

از سوی دیگر، حضور عضو جدید همراه با یکسری رفتارها و انتظارات از سوی والدین برای فرزند اول است. والدین انتظار دارند بچههای اول بهعنوان خواهر یا برادر بزرگتر در مراقبت از فرزند دوم نقش دستیار آنها را ایفا کنند و به یک مراقب دائمی تبدیل شوند. این انتظار باعث میشود بچههای اول بسیار زود از فضای خردسالی محروم و وارد فضای مسئولیتپذیری و بزرگسالی شوند. آنچنان که خواستههای کودکان فرزند اول در برابر فرزند دوم رنگ میبازد و او در اغلب مواقع باید به نفع خواهر یا برادر کوچکتر خود عقبنشینی کند و از خودگذشته باشد.

فرقی نمیکند بچهها در چه فاصله سنی قرار داشته باشند، این انتظارات برای همه آنها آزاردهنده است. چرا که نه تنهای دنیای کودکی خود را از دست میدهند بلکه احساس بیارزشی و دوست داشتنی نبودن میکنند و این سرآغاز بروز مشکلات بعدی در فرد و خانواده است.

به همین دلیل متخصصان توصیه میکنند بچه بزرگتر را از تجربه لذتهای دوران کودکی و علایقشان محروم نکنند.

تداوم این وضعیت و دریافت نکردن حمایت والدین از سوی بچه اول باعث میشود آنها رفتارها و واکنشهای پرخاشگرانه و تلافیجویانه در پیش بگیرند تا از این طریق هم از خود دفاع و حمایت کند و هم نسبت به رفتار والدین خود اعتراض کند.

اضطراب، حساس و زودرنج بودن از دیگر آسیبهای مشاهده شده در بچههایی است که از توجه و حمایت والدین خود محروم میشوند. والدین با نوع رفتار خود باعث میشوند این بچهها حضور فرزند جدید در خانواده را اتفاقی ناگوار تلقی کنند و او را رقیبی برای خود بدانند؛ چون به واسطه حضور بچهای دیگر به دست فراموشی سپرده شده است.

ریشه اختلافات در بزرگسالی

ریشه بسیاری از اختلافاتی که آدمها در بزرگسالی دارند، بر اثر ضربههای ناآگاهانه والدین در دوران کودکی است. محرومیتهای دوران کودکی در ابتلای افراد به اختلالات شخصیتی و روانی تاثیر دارد.

توبیخها و تنبیههای اشتباه والدین در حمایت از فرزند دوم باعث میشود احساس خشم و نفرتی که در درونشان شکل میگیرد حتی تا بزرگسالی ادامه پیدا کند. ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی در زمینههای مختلف از جمله ارث به دوران کودکی آنها برمیگردد.

ذهن کودکتان را آماده کنید

والدین قبل از آن که بچه دوم بخواهد پا به عرصه بگذارد، باید با او صحبت کنند. باید به فرزندشان اطمینان بدهند حضور فرزند دیگر به معنای دوست نداشتن او یا کم شدن ارزش و جایگاه او نیست و در هر شرایطی او را دوست دارند.

به همین دلیل توصیه میشود والدین هنگام خرید لوازم برای فرزند جدید و آماده سازی شرایط خانه برای حضور عضو جدید، فرزند اول را نیز مشارکت دهند و حتی از او نیز نظرخواهی کنند.

والدین باید دقت داشته باشند وقتی فرزندشان به واسطه ترس، ناراحتی، اندوه گوشهنشینی یا سکوت میکند، از طریق صحبت کردن در کودک احساس امنیت ایجاد و او را مطمئن کنند او را همیشه دوست داشته و خواهند داشت و تولد فرزند جدید تاثیری بر میزان علاقه آنها ندارد.

خرید وسایل مشابه برای فرزندان اول و دوم یکی دیگر از راههای امنیت بخشی و توجه به فرزندان اول است. مثلا اگر برای فرزند دوم جوراب میخرند برای بچه اول نیز بهتر است جوراب بخرند حتی اگر نیاز نداشته باشد.

توصیه میشود وقتی بچه کوچکتر به شیرین زبانی و شیرین کاری میافتد، والدین به فرزند اول نیز یادآوری کنند چگونه او نیز با نمک و دوستداشتنی بوده است. زمانهایی که مادر مجبور به رسیدگی بیشتر به بچه دوم است، پدر باید وقت بیشتری با فرزند اول سپری کند و او را نوازش کند. انجام این کارها باعث اطمینان و امنیت خاطر کودک میشود.

در مواقعی که فرزند دوم به وسایل خواهر یا برادرش دست میزند، والدین باید خطاب به بچه دوم اخطار بدهند که او حق دست زدن به وسایل برادر یا خواهر بزرگتر را ندارد. این حمایتگری تاثیر بسیاری روی فرزند اول دارد. اگر مادر در شرایط دعوا میان دو کودک، هر دو نفر را تنبیه کند هم هیچ اشکالی ندارد؛ چراکه آنها با هم بد نمیشوند و هیچ یک از دیگری کینه به دل نمیگیرد.

افتادن بچهها در دام افراد فاسد بر اثر محرومیتهای عاطفی و باج دادن آسیب دیگر این بچه هاست. آنها برای این که محبت و توجه والدین مخصوصا مادر را دریافت کنند، سعی میکنند با گوش دادن به حرف والدین ولو برخلاف میل و علاقه آنها باشد، محبت دریافت کنند. این افراد چه بسا بعد از ازدواج هم به مادر خود باج میدهند تا مورد توجه و دوست داشته شدن قرار بگیرند.

پرورش حسادت در کودکان ممنوع

حسادت یکی از حسهای ناخوشایندی است که اغلب بچهها آن را تجربه میکنند. حس آزاردهندهای که پدر و مادرها گمان نمیکنند تا چه اندازه در حضور و تشدید آن نقش دارند.

به گفته کارشناسان بیتوجهی والدین به بچههای بزرگتر در تجربه این حس ناخوشایند نقشی مهم دارد. متاسفانه اغلب والدین گمان میکنند هرچه بچه بزرگتر میشود دیگر مانند روزهای اول بعد از تولد یا دوران کودکی نیازی به توجه ندارد، در صورتی که بزرگ شدن به معنای بینیازی بچهها به توجه و حمایتهای عاطفی والدین نیست. هر چند در مواقعی توجه زیاده از حد والدین بر اثر عوامل مختلفی مانند تکفرزندی، بیماری کودک و غیره نیز آسیبزاست. نکتهای که در برخی بچههای امروز دیده میشود که اصطلاحا به آن فرزندسالاری گفته میشود.

برخی بچهها به قدری حسادت در وجودشان لانه میکند که حتی تحمل آن را ندارند که پدر و مادرشان در کنار هم بنشینند.

سهیلا فلاحی

دانش و سلامت

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها