گزارش جام‌جم از خیابان‌ها و اتوبان‌هایی که بتازگی میزبان معتادان بی‌خانمان شده‌اند

تکثیـر پاتوق‌هـا

امسال که زمستان به تهران رخ نشان نداد نان معتادان متجاهر رفت توی روغن. دیگر لازم نیست معتادان خیابان‌گرد، سگ‌های پشمالو بخرند و شب‌ها مثل یک پتوی نرم توی بغل فشارشان دهند و گرم شوند.
کد خبر: ۱۱۱۳۲۶۷
تکثیـر پاتوق‌هـا

دیگر حتی هراس یخ زدن هم نیست. شب‌ها که هوا کمی سرد شود سوزاندن شاخه‌های خشکیده درختان توی پیت‌های حلبی می‌شود شومینه بی‌آلایش معتادان بی‌خانمان. زحمت رفتن به گرمخانه و تن دادن به هزار و یک باید و نباید هم از دوش معتادان برداشته می‌شود وقتی خیابان هم جای خواب دارد، هم مجال گپ زدن، هم خرده‌فروشی کردن و هم کشیدن تا سرحد نشئگی.

سال هاست کسی نمی‌داند معتادان متجاهر تهران دقیقا چند نفر هستند. بعد از این همه سال گفتن و نوشتن و نقد کردن فقط می‌گویند تعدادشان از 16 هزار نفر است تا 20 هزار. کسی مثل سعید صفاتیان، رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز براساس دستگیری‌های کشوری پلیس تخمین می‌زند معتادان خیابانی باید دست‌کم 120 هزار نفر باشند. با این حال، هیچ چیز قطعی نیست و همه آمارها فقط گمانه‌زنی است.

این روزها اما معتادان خیابانی آمده‌اند توی چشم، پررنگ‌تر از همیشه، در تهران حتی کوچ کرده‌اند به محلاتی که هیچ‌وقت پاتوق نبوده‌اند. ‌آنها شده‌اند همنشین شمشادهای خزان‌کرده بلوارها و اتوبان‌های خوشنام و آمده‌اند به بزرگراه سرسبز مدرس، اتوبان تقریبا تازه‌ساز امام علی(ع) و بزرگراه صیادشیرازی. هر روز صبح، ساعتش فرقی ندارد، معتادان بی‌خانمان از لای بوته‌ای، زیر درختی، سوراخی یا پایه پلی، ‌دولا و کمر خم‌کرده با موهای ژولیده و لباس‌های چرک بیرون می‌آیند و هر شب، ساعتش فرقی ندارد، در آن حوالی پرسه می‌زنند، غذایی می‌خورند، جنسی جور می‌کنند و پایپی دست می‌گیرند یا سیخ و سنگی.

عضو یکی از سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در محله شوش که خدمات سیار کاهش آسیب به معتادان ارائه می‌کند به ما می‌گوید معتادان قدیمی محله پرحاشیه هرندی پخش شده‌اند حوالی میدان قیام، زیر پل ری، چهارراه مولوی، حول و حوش امامزاده یحیی و اطراف ترمینال جنوب.

فرید براتی‌سده، رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور هم می‌گوید بنویس که معتادان انتهای دره فرحزاد آمده‌اند سرِ دره، کارتن‌خواب‌های پل مدیریت آمده‌اند سراسر بزرگراه چمران، زیر هر درخت. حتی بدنه پل‌های اتوبان یادگار امام را خالی کرده‌اند و رفته‌اند توی پل.

پاتوق‌ها تکثیر شده‌اند. پاتوق‌های سنتی زخم خورده‌اند و پاتوقک‌ها متولد شده‌اند. حالا معتادان بی‌خانمان را که یا میلی به رفتن به گرمخانه‌ها ندارند یا راه گرمخانه‌ها و سرپناه‌های دولتی و خصوصی برایشان دور است یا این‌که می‌ترسند دستگیر شوند و بروند در پروسه درمان اجباری، پناه آورده‌اند به خیابان‌های جدید، به باغچه‌های میانه بزرگراه‌های تازه و به پستوهای امن‌تر.

پاتوق‌کشی

کسانی که معتادان را بهتر از دیگران می‌شناسند همواره گفته‌اند معتادان انسان‌اند، با هوش‌اند، ‌خطر را می‌شناسند و تدبیر می‌کنند. فرید براتی‌سده هم به ما همین‌ها را می‌گوید که معتادان هوشیارند، دودو تا چهارتا می‌کنند و وقتی پاتوق‌شان با طرح‌های ضربتی جمع‌آوری می‌شود و از هم می‌پاشد، فرار می‌کنند و دنبال جای امن می‌گردند. او می‌گوید بنویس وقتی پاتوق حکیمیه به ظاهر پاکسازی شد معتادان ساکن در آن پراکنده شدند تا میدان رسالت. او تاکید دارد بنویسیم او و همکارانش بارها فریاد زده‌اند اگر در پاتوق‌ها عملیات پلیسی انجام شود، عده‌ای فرار می‌کنند و قایم می‌شوند، بعد زحماتی که برای کاهش آسیب در پاتوق‌ها کشیده شده همه نقش برآب می‌شود.

براتی‌سده اضافه می‌کند که خدمات کاهش آسیب معنایش این نیست که ارائه‌کنندگان خدمت، معتادان را دوست دارند بلکه آنها خدمات می‌دهند تا معتادان در پاتوق‌های خود باقی بمانند، دست از رفتارهای پرخطر بکشند و باعث انتقال بیماری‌ها نشوند.

اما او در کسوت ریاست مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور شهادت می‌دهد که اجرای عملیات ضربتی در پاتوق‌های اصلی فقط معتادان را به مناطق دیگر تارانده و اعتیادشان را زیرزمینی کرده است. همچنین ارائه خدمات کاهش آسیب به آنها را هم به چالش انداخته و مشکل تزریق‌های مشترک و شیوع بیماری‌های واگیر را سبب شده است.

این حقیقت وجود دارد که معتادان خطر را می‌شناسند، بوی طرح ضربتی که به مشامشان می‌رسد جل و پلاس جمع می‌کنند و می‌شوند کوچرو. راز تولد پاتوق‌های جدید هم همین است، در واقع پاتوق‌های این‌گونه تکثیر می‌شوند، مثل خمیری که در دست فشارش دهی و تاب نیاورد و از سمتی دیگر بیرون بزند.

حمایت‌های بعد از پاکی

معتادان خیابان‌خواب و پاتوق‌خواب همه‌شان چند باره دستگیر شده‌اند، به مراکز درمانی رفته‌اند، ترک کرده اند و دوباره آلوده شده‌اند، بعد هم بازگشته‌اند به پاتوق. خودشان به آلودگی بعد از پاکی می‌گویند لغزش، در واقع انگشت اتهام را به سمت خودشان می‌گیرند و اذعان می‌کنند پاکی را تاب نیاورده‌اند.

اما سعید صفاتیان، رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با میزان از حمایت‌های ضعیف و ناچیز اجتماعی در قبال معتادان گفته است. او می‌گوید: مبارزه با مواد مخدر و کاهش اعتیاد فقط با همکاری همه دستگاه‌ها ممکن است. براین اساس در آیین‌نامه حمایت پس از خروج معتادان، وظایف هر یک از سازمان‌ها تعریف شده تا با حمایت‌های اجتماعی از معتادان خیابانی، این معضل اجتماعی کاهش یابد؛ اما متأسفانه این آیین‌نامه از سال 92 تاکنون اجرایی نشده و سازمان‌های مسئول عملکردی نداشته‌اند.

محمدرضا آذرنیا، دبیر سابق شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استان تهران نیز در گفت‌وگو با ما موافق این تحلیل است و می‌گوید چون چرخه درمان اعتیاد در کشورمان ناقص است و مراقبت‌های بعد از پاکی بدرستی شکل نمی‌گیرد همواره معتادان به پاتوق‌ها باز می‌گردند.

او معتقد است زیرساخت‌ها برای مراقبت آماده نیست مثلا ایجاد سیستم رصد و کنترل دائمی فرد درمان شده و خانواده او یا ایجاد شغل برای پاک شده‌ها یا حرفه‌آموزی به آنها یا تعیین کردن یک مددکار به ازای هر صد نفر درگیر با اعتیاد. آذرنیا به تاسیس مراکز بهاران اشاره می‌کند‌؛ مراکزی که به باور او اوضاع را بهتر از قبل کرده ولی با این حال او نیز معتقد است که زیرساخت‌های مراقبتی فعلی، کفاف نیازهای موجود و جمعیت معتادان را نمی‌دهد.

آذرنیا امروز با ترک پست قبلی و با پوشیدن ردای کارشناس حوزه مبارزه با موادمخدر حالا می‌تواند آزادانه بگوید که ما درگیر یک تسلسل باطل شده‌ایم: جمع‌آوری معتادان، درمان آنها و بعد رهاسازی.

شکل‌گیری پاتوق‌های جدید را درگوشه و کنار شهرها، مخصوصا تهران که پایتخت معتادان خیابانی است، می‌توانیم در این دور باطل تفسیر کنیم. پس عجیب نیست اگر معتادی از چنگ قانونی می‌گریزد، چند صباحی مخفی می‌شود، یا حتی دوره درمان را می‌گذراند و باز هم دست از پا درازتر راهی پاتوق‌ها می‌شود، آن هم پاتوق‌های جدید، در ابعاد کوچک‌تر، مخفی‌تر و بی‌حاشیه‌تر.

مریم خباز - جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها