خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و بازگشت اسپرانتو به رسانه‌ها

«اسپرانتو کامیابی بزرگ در ایجاد رابطه مستقیم میان انسان‌ها و انقلاب سترگ در جهان رسانه‌هاست»

روزنامه بریتانیایی گاردین که از سال 1821 تاکنون با سابقه‌ای قریب به دویست سال منتشر می‌شود، در بسیاری مواقع از سیاست‌های دولت بریتانیا بشدت انتقاد کرده و حتی دولت و دولتمردان را به باد انتقاد گرفته است. گاردین، بتازگی گزارشی تحت عنوان «saluton: the surprise return of Esperanto» درباره زبان اسپرانتو منتشر کرد که برگردان آن را به فارسی می‌خوانیم.
کد خبر: ۱۱۰۳۸۲۳
«اسپرانتو کامیابی بزرگ در ایجاد رابطه مستقیم میان انسان‌ها  و انقلاب سترگ در جهان رسانه‌هاست»

به گزارش جام جم آنلاین، اسپرانتو گرچه زاییده ذهن یک پزشک لهستانی، کلید حل معمای بی‌تفاهمی‌ها و نوشداروی رهایی از آسیب سموم جدایی زبان‌ها، در «بیالیستوک» - لهستان کنونی- قرن 19 بود، لیکن بیش از آ‌ن‌زمان با شرایط قرن ما، قرن 21، عصر«جهانی شدن»، «ارتباطات» و «انقلاب رسانه‌ها» سازگار و منطبق است.

در دوره‌ای که شاهد خروج انگلستان از اتحادیه اروپا - -Brexitو روی کار آمدن ترامپ هستیم، زبان جهانی اسپرانتو در حال تجدیدحیاتی دیگرباره است؛ زبانی که دیرزمانی به‌عنوان یک سرگرمی عجیب آرمانگرایانه بدان نگریسته می‌شد؛ اینک در دهکده بارلستون واقع دراستوک-آن-ترنت شهری در مرکز انگلستان - حیاتی تازه یافته و در حال ظهور قطعی است.

اسپرانتو، زبان غریبی که اینک از بارلستون به گوش می‌رسد؛ زبانی ساده و بی‌اثر، و یا گفت‌وگوی کم‌عاطفه نظیر چانه‌زنی میان خریدار و فروشنده بر سر خرید یک کالا نیست؛ بلکه چیزی فراتر از آن، گامی بلند و راستین برای تحقق گفت‌وگوی محبت‌آمیز و پرتفاهم ناهم‌زبانان جهان در عصر «جهانی شدن» و انقلاب شگفت‌انگیز رسانه‌هاست. درست به همین دلیل بشردوستانه است که مسئولین «house Tudor»، دفتر رسمی انجمن اسپرانتوی بریتانیا (EAB)، با صمیمیتی ژرف و خستگی‌ناپذیر، مردم را به فراگیری زبان اسپرانتو تشویق می‌کنند.

نگاهی کوتاه به تاریخچه اسپرانتو در استوک

مدارس تابستانی اسپرانتو، نخستین‌بار در سال 1960 در استوک تاسیس شد. این مدارس بیش از 50 سال به‌وسیله شورای شهر اداره می‌شد. مدارس یادشده از همان بدو تاسیس تاکنون همواره مورد استقبال علاقه‌مندان به فراگیری زبان اسپرانتو بوده‌اند. بی‌تردید «سهولت یادگیری» و «قانونمندی نظام دستوری اسپرانتو»، دو عامل بسیار مهم و تاثیرگذار در استقبال بی‌نظیر علاقه‌مندان این زبان، به مدارس تابستانی اسپرانتو بودند. چه بسیار زبان‌آموزان علاقه‌مندی که پس از گذراندن دوره‌های فشرده و کوتاه اسپرانتو در این مدارس، رهسپار نقاط مختلف دنیا شدند تا منادیان منطقی‌ترین و ساده‌ترین دستاورد بشر در قلمرو زبان باشند.

امروزه، علی‌رغم گذشت چندین دهه از تاسیس این مدارس در استوک، شهر همچنان نشانه‌هایی از تاریخ اسپرانتو را، به‌مثابه یادبود و میراث نهضت فرهنگی اسپرانتو بر پیکر خویش حفظ کرده است. Smallthorne، در شمال شرقی شهر، یکی از محله‌هایی است که مسافران و گردشگران این شهر می‌توانند در «Esperanto Way» توقف کنند و به یادبود، یک ستاره سبز - نماد جنبش اسپرانتو- با افتخار به سینه بیاویزند. ردیفی از خانه‌های بالکن‌دار، در پیاده‌رویی نه‌چندان طولانی، که به احترام و پاسداشت نام مبدع این زبان محله «Zamenhof Grove» نامیده شده از دیگر نشانه‌های تاریخ اسپرانتو در این شهر است.

اینها و دست‌کم بسیاری از بناها و مکان‌های دیگر، همه یادگاران و میراث زبان اسپرانتو هستند؛ یادگارانی راکد، برخلاف خود اسپرانتو که گذر زمان بخوبی نشادن داده است که تنها یک میراث یا یادگار راکد نبوده، بلکه میراثی پویا و دائم در حال رشد و گسترش است. گرچه ارقام و آمار دقیقی درباره اشتیاق زبان‌آموزان و موج فزاینده آموزش اسپرانتو وجود ندارد که ما را از جزئیات آماری افزایش آن آگاه سازد، اما حقیقت آن است که اشتیاق به فراگیری اسپرانتو همواره در مردم وجود داشته و شعله این اشتیاق هرگز خاموش نشده است.

بنا به اظهارات ویوو اُ دان، مدیرعامل امور خیریه و رویدادهای انجمن اسپرانتو، در حال حاضر دوره‌های آموزش مبتدی اسپرانتو نسبت به سال‌های گذشته، چهاربرابر افزایش یافته است و این افزایش شاهد صادقی بر این مدعاست .

اسپرانتو، راهی برای صلح جهانی

این ادعایی بود که دکتر لودویک لازاروس زامنهوف (1917-1859) مبدع زبان اسپرانتو زمانی درباره ایده درونی این زبان ابراز داشت. زامنهوف درسال 1859 در بیالیستوک - لهستان کنونی- که آن‌زمان از جمهوری‌های تحت اشغال روسیه بود، دیده به جهان گشود. بیالیستوک جامعه‌ای چندملیتی، با زبان‌ها و ادیان مختلف: پروتستان‌های آلمان، کاتولیک‌های لهستانی، ارتودکس روسیه و یهودیان. زامنهوف که از بدو تولد در چنین اجتماعی چشم به جهان گشوده بود هر روز شاهد خشونت‌های فیزیکی و کلامی و بی‌تفاهمی‌های جانفرسایی میان گروه‌های مختلف جامعه بود. زامنهوف متاثر از این شرایط دشوار، زمانی که کودکی بیش نبود، برای رهایی از این رنج، ایده «زبان دوم» را مطرح کرد. زبانی که یادگیری‌اش برای همگان آسان باشد و درک آن به مردم اجازه دهد تا به‌جای جنگ و ستیز، با هم به گفت‌وگو بنشینند. سرانجام در سال 1887، زامنهوف ایده زبان دوم را در یک جزوه منتشر کرد. قوانین اساسی و ابتدایی این زبان تا سال 1905 توسط گروهی از سخنرانان در کنفرانسی که در پاریس بنیان نهاده شد و کم‌کم گروه‌های اسپرانتیست در سراسر جهان شروع به ظهور کردند.

تیم اوون، مدیر آموزش و پرورش انجمن اسپرانتو در تائید سهولت فراگیری و اعجاب‌انگیزی قدرت اسپرانتو در برقراری مکالمات تفاهم‌آمیز و دوستانه به ما چنین می‌گوید: زبان اسپرانتو، به فراگیران این زبان، پس از گذراندن یک دوره کوتاه و فشرده آموزشی، قدرت انفجاری حرکت رو به جلو می‌دهد. او راز این توانمندی و قدرت را در ساختار آوندی اسپرانتو می‌داند. به عبارت ساده‌تر، می‌گوید یک اسپرانتودان می‌تواند با آموختن یک واژه به مجموعه‌ای از واژه‌های هم‌خانواده آن دست یابد و این امکانی است که در هیچ زبان دیگری برای زبان‌آموزان فراهم نیست. همان‌طور که گفتیم، اسپرانتو این ویژگی را مرهون ساختار آوندی خویش است. به‌عنوان مثال شما با دانستن واژه vidi بمعنی «دیدن»، براحتی می‌توانید به انواع دستوری آن دست یابید. بدین معنی که تنها با افزودن o، vido «اسم»، با افزودن a، vida «صفت»، و با افزودن e، vide «قید» آن‌را می‌سازید. بدین ترتیب شما با دانستن یک واژه به شیوه تصاعدی شبه‌هندسی، به مجموعه‌ای از واژه‌ها دست یافته‌اید؛ امکانی که در زبان انگلیسی برای شما بدین آسانی فراهم نیست. حتی می‌توانید با افزودن پیشوند mal، به یک واژه، متضاد آن‌را بسازید. به‌عنوان مثال: از واژه Pura به معنی تمیز، malpura به معنی کثیف را می‌سازید. بدین‌سان آوندها و ساختار آوندی اسپرانتو به گویندگان این زبان کمک می‌کند تا کلمات جدید را بسرعت و سهولت فراگیرند بی‌آن‌که رنج چندانی به حافظه خویش وارد آورند. به اعتقاد اوون، این قابلیت درست مثل جادو شگفت‌انگیز است. علاوه بر این قدرت جادویی یا به زبان دقیق‌تر «تصاعد شبه هندسی» در واژه‌سازی، اسپرانتو از ویژگی‌های دیگری نیز برخوردار است که بی‌شک به سهولت فراگیری آن افزوده است. ازجمله این‌که:

- خط اسپرانتو مانند نت موسیقی «آوانگار» است. زبان‌آموز هر چه را می‌نویسد، همان را می‌خواند و هر چه را می‌شنود، همان را می‌نویسد. بدین ترتیب مشکل املا در همان نخستین گام‌های آشنایی با این زبان برای همیشه منتفی می‌شود.

- «بی‌قاعدگی در نظام دستوری اسپرانتو» وجود ندارد. قواعد اسپرانتو بسیار آسان و همه‌فهم است.

- نظم منطقی شدید و تغییرناپذیر بودن شکل افعال، بدین معنی که تنها با افزودن سه پسوند is، as وos به انتهای ریشه، سه زمان گذشته، حال و آینده یک فعل دست می‌یابیم:

- vidis گذشته / vidas حال/ vidos آینده

- نظام دستوری ملموس و دیداری اسپرانتو؛ بدین معنی که هر واژه مختوم به «o» از مقوله اسم، اسامی مختوم به «a» از مقوله صفت و حرف «e»در پایان واژه نشانه قید است؛ از دیگر ویژگی‌هایی است که مسیری آسان را پیش روی فراگیران اسپرانتو گشوده است.

- افزون بر همه این‌ها، واژگان زبان اسپرانتو از میان واژگان زبان‌های زنده دنیا انتخاب شده‌اند. کوتاه سخن آن‌که تمام این ویژگی‌ها، فراگیری اسپرانتو را، در مقایسه با سال‌های کابوس‌وار آموزش زبان در دوره‌های تحصیلی، به یک بازی ساده کودکانه مانند کرده است.

به اعتقاد ویوو اُ دان، مدیرعامل امور خیریه و رویدادهای انجمن اسپرانتو، در شرایط کنونی جهان، اسپرانتو را دیگر نمی‌توان فقط به دیده یک «سرگرمی اعجاب‌انگیز آرمانگرایانه» نگریست. «سرگرمی اعجاب‌انگیز آرمانگرایانه»، دیگر کلیشه‌ای بیش نیست؛ گرچه ممکن است رگه‌هایی از حقیقت را در این کلیشه بیابیم. اما واقعیت آن است که در سال‌های اخیر تغییرات قابل‌ملاحظه‌ای در جمعیت شرکت‌کنندگان دوره‌های آموزش اسپرانتو اتفاق افتاده است. در طول دو سه سال گذشته جوانان بیشتری با هدف تسهیل مکاتبات و یا مسافرت به خارج از مرزها، نسبت به فراگیری این زبان ابراز علاقه کرده‌اند. این نشانه‌ها به ما می‌گوید که تجدیدحیاتی در حال وقوع است.

سامی کندی، یک عکاس 19ساله‌ای است که در منچستر کار می‌کند، از اسپرانتودان‌های جوانی که در اکثر برنامه‌ها و رویدادهای انجمن اسپرانتو شرکت می‌کند و آن‌گونه که می‌گوید این روزها کاملا متوجه رفتارها و واکنش‌های مردم نسبت به اسپرانتو بوده است. وقتی از او درباره وضعیت مجلات اسپرانتو در مقایسه با مجلات رنگی و مصور موجود در قفسه‌های موسسه خیریه «خانه اسپرانتو» پرسیدیم؛ در پاسخ گفت که این روزها مردم خیلی بیشتر از قبل نسبت به اسپرانتو علاقه‌مند شده‌اند و به این مجلات مراجعه می‌کنند. در حال حاضر یک گروه جدیدی به نام «منچستر اسپرانتو» در اینجا تشکیل شده که من به‌طور ماهانه آنها را ملاقات می‌کنم. ما در این ملاقات‌ها درباره مجلات و رویدادهای اسپرانتو با هم گفت‌وگو می‌کنیم.

این روزها، به لطف سایت‌ها و نرم‌افزارهایی نظیر «lernu» و «duolingo»، دسترسی به اسپرانتو به طور قابل‌ملاحظه‌ای نسبت به گذشته افزایش یافته است. در حال حاضر دوره‌های اسپرانتو در دنیا به یک‌میلیون فراگیر رسیده است، این تعداد بسیار بیشتر از تعداد افرادی است که در حال یادگیری زبان‌های دیگر در سایت‌های اینترنتی هستند. علاوه بر نرم‌افزارها، گزینه‌های آنلاین دیگری هم در اینترنت، برای کمک به فراگیران زبان اسپرانتو وجود دارند. این وضعیت موجب شده که ما شاهد تغییرات بسیار چشمگیری درباره اسپرانتو در فضای مجازی باشیم. کلیدهای روشن در نرم‌افزار Amikumu (دوست‌ورزی) نشان می‌دهد که وقتی گروه‌های فیسبوکی در حال کمک به مبتدیان زبان‌های دیگرند، اسپرانتودان‌های محلی در حال گپ‌و‌گفت هستند. و اینها همه شواهدی است که به ما می‌گوید؛ اسپرانتو، این زبان فراساخته دکتر زامنهوف در قرن نوزدهم، بیش از هر زمان، مطابق با شرایط قرن بیستم ویکم و زمانه ماست.

سیمون دیویس به‌عنوان یک کارمند شهرسازی که اکنون یک اسپرانتودان حرفه‌ای است از تجربیات خود درباره زبان اسپرانتو چنین می‌گوید: وقتی شروع کردم به یادگیری اسپرانتو، تنها به‌عنوان یک راه‌حل برای رهایی از شرایط سخت و دردهای مزمنی بود که مدت‌ها سلامت فیزیکی‌ام را به خطر انداخته بودند. به‌طور آنلاین اسپرانتو را آموزش می‌دیدم. در مدت زمان اندکی پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای در این زبان داشتم. یادگیری این زبان به‌قدری آسان و شیرین بود که دردها را بکلی فراموش کرده بودم. کم‌کم متوجه شدم که حتی در مواقع خستگی و شدت بیماری براحتی می‌توانم با درس‌های اسپرانتو مشغول باشم و درد و خستگی هیچ تاثیری در یادگیری من ندارد. تا جایی که در مدت یک‌سال، اسپرانتو را خیلی بیشتر اززبان فرانسه که پنج سال برای یادگیری آن در کلاس‌های حضوری زمان گذاشته بودم، آموختم و با تسلط به این زبان صحبت می‌کردم.

به اعتقاد سیمون، زبان اسپرانتو سمبل و نماد حسن‌نیت بین‌المللی نسبت به گویندگان دیگر زبان‌هاست. اسپرانتو یک زبان بی‌طرف است که به هیچ کشور و ملیتی وابسته نیست. از زمان خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و روی کار آمدن ترامپ، خیلی‌ها به یادگیری زبان اسپرانتو اشتیاق نشان دادند و به این زبان روی‌آوردند. این تغییر به من یادآوری می‌کند که بادگیری زبان فقط یک سرگرمی و تفریح نیست؛ بلکه به نظرم تعهد و رویکردی جدی برای برقراری ارتباط‌های فرامرزی در یک بازی برابر است. خیلی از دوستان و آشنایان من این روزها به اسپرانتو روی‌آورده‌اند. وقتی از آنها دلیل این رویکرد را می‌پرسم، تنها یک پاسخ جدی می‌شنوم: ما برای رهایی و فرار از انزوایی که خروج انگلستان از اتحادیه اروپا این روزها به ما تحمیل می‌کند، به فراگیری اسپرانتو روی‌آوردیم.

ویوو اُ دان، مدیرعامل امور خیریه و رویدادهای انجمن اسپرانتو می‌گوید آموزش اسپرانتو ممکن است که در آغازین رویکردها به‌عنوان یک سرگرمی تلقی شود، اما اهداف و اصول بشردوستانه و اصیلی را در بلندمدت تامین می‌کند. و درست به همین دلیل است که موسسه خیریه Nojef، هزینه سفرها و شرکت در دوره‌های مختلف را برای علاقه‌مندان زیر 25 سال به بادگیری اسپرانتو پرداخت می‌کند. موسسه Pasporta Servo، که به خدمات مسافرتی اسپرانتودانان مشغول است، یک کتابچه جیبی از نام و آدرس اسپرانتودانان سراسر جهان درست کرده است. جامعه اسپرانتودانان به‌وسیله این دفترچه از امکان‌های اقامتی و خانه‌هایی که دوستان اسپرانتودان آنها بسیاری وقت‌ها رایگان در اختیارشان قرار می‌دهند، در سراسر دنیا آگاه می‌شوند. و اینها همه در راستای همان اهداف بشردوستانه‌ای است که اسپرانتو در پی آن بوده است.

مدیرموسسه Pasporta Servo جوان 26 ساله‌ای به‌نام جیمز مک‌مورای، مهندس داده و اطلاعات از Crawley است. داستان آشنایی جیمز با زبان اسپرانتو نیز داستان بسیار جالبی است. جیمز نخستین‌بار زمانی با اسپرانتو آشنا شد که در کتابخانه پدربزرگش مشغول ورق‌زدن کتاب‌ها و پرسه در میان آنها بود. جیمز درباره آشنایی پدربزرگش با اسپرانتو می‌گوید او زمانی که در هند زندگی می‌کرد، درست در دوران جنگ جهانی دوم با اسپرانتو آشنا شد. آن‌زمان، من بدون این‌که از اسپرانتو چیزی بدانم و بفهمم، فقط کتاب‌های اسپرانتوی پدربزرگ را ورق می‌زدم و آنها را نگاه می‌کردم. همان زمان شاهد مکاتبات پدربزرگ با مردم سایر نقاط جهان بودم. مردمی که زبان انگلیسی نمی‌دانستند اما براحتی به زبان اسپرانتو مکاتبه می‌کردند.

همین خاطرات موجب می‌شود که جیمز بعدها رویدادهای موسیقی اسپرانتو را در فرانسه دنبال و با آموزگاران دیگر در پراگ و مالاگا ملاقات کند. جیمز می‌گوید که حتی نخستین رابطه دوستانه جدی خود را از طریق علاقه مشترک به اسپرانتو آغاز کرده است.

به‌رغم روحیه مصمم بین‌المللی اسپرانتو، به‌سختی می‌توان تصور کرد که بسیاری از معاملات و تجارت‌های جهانی با یک «saluton» – سلام به زبان اسپرانتو – در حال انجام باشند. گرچه بعضی آرمانگرایان اسپرانتودان بر این باورند که بالاخره روزی فراخواهد رسید که اسپرانتو به‌عنوان یک زبان میانجی در تمام امور و کارهای ما مورد استفاده قرار گیرد، عده‌ای هم این امر را بعید می‌دانند. بی‌تردید بخشی از این ناباوری، زائیده مخالفت‌ها و سرسختی‌های حکومت‌های استبدادی قرن بیستم، مثل آلمان نازی و روسیه کمونیستی است که در طول جنگ جهانی دوم با هر پیام انسانی و جهانی سرسختانه می‌جنگیدند. هیتلر که در کتاب «نبرد من»، اسپرانتو را به‌عنوان زبان سری و توطئه‌گرایانه یهودیان محکوم کرده بود؛ تا آنجا پیش‌رفت که حتی یک گروه کوچک در اقلیت اسپرانتودان طرفدار فاشیست را هم تاب نیاورد و از طریق حزب نازی به آنها حمله کرد.

امروزه هرچند دیگری خبری از مخالفان فاشیست و نازیست اسپرانتو نیست؛ اما زبان انگلیسی با حضور تقریبا همه‌جایی خود، می‌کوشد تا همچنان عرصه را بر زبان اسپرانتو تنگ نگه‌دارد و آن‌را ناتوان در معاملات و ارتباطات اقتصادی دنیا جلوه دهد. و دولت انگلستان، سالانه بودجه هنگفتی را به آموزش زبان انگلیسی اختصاص می‌دهد. در سال گذشته، شورای ملی بریتانیا بیش از یک‌میلیارد پوند به آموزش زبان انگلیسی در خارج از کشور اختصاص داده است. این در حالی است که زبان اسپرانتو به‌عنوان یک زبان بی‌طرف همواره جایگاه خود را حفظ کرده است. زبان اسپرانتو بی‌طرف است زیرا وابسته به هیچ ملت و کشوری نسیت و در این بی‌طرفی سوگمندانه از هیچ پشتوانه مالی دولتی هم برای تبلیغ خود برخوردار نیست. البته شایان ذکر است که اسپرانتو به همان اندازه که درکوتاه‌مدت از این بی‌طرفی آسیب دیده، در بلندمدت این بی‌طرفی به سود او تمام شده است. بی‌طرفی بزرگ‌ترین ارزشی است که هیچ زبانی تاکنون از آن برخوردار نبوده است. کندی در این‌باره معتقد است که در چنین شرایطی انسان‌ها چاره و انتخاب دیگری ندارند جز آن‌که بپذیرند زبان انگلیسی بهترین گزینه برای فعالیت‌های مالی آنهاست. با همه این‌ها آنها می‌دانند که احساس تعلق پایدار و ارزشمند جهان‌وندی که اسپرانتو به آنها می‌دهد زبان انگلیسی هرگز قادر به ایجاد چنین احساسی نیست. بنابراین در جایی که شورای بریتانیا برای توسعه و ترویج زبان انگلیسی این‌چنین سرسام‌آور و هنگفت هزینه می‌کند، شایسته است که جامعه اسپرانتودانان نیز برای غلبه بر قلدری و گریز از تنهایی و انزوا و پیوستن به جامعه جهانی بیش از پیش بکوشند.

کندی درباره ترجیح فراگرفتن یک زبان فراساخته مانند اسپرانتو بر یک زبان ملی، بارها با دیگران به بحث و گفت‌وگو نشسته است؛ مهم‌ترین و برجسته‌ترین توصیه‌ای که از این گفت‌وگوها به ما ارزانی می‌دارد این است که اگر می‌خواهید پول داشته باشید زبان انگلیسی یاد بگیرید، اما اگر به‌دنبال رابطه‌های انسانی و دوستی‌های پرتفاهم و کلان جهانی هستید اسپرانتو بیاموزید. این یکی از واقعی‌ترین توصیه‌هایی است که تاکنون شنیده‌ایم.

گزارش: جاش سالیسبوری

برگردان: زهره رمضانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها