به گزارش جامجم، ساعت 19 چهارشنبه 17 آبان امسال، یکی از ماموران کلانتری 115 رازی با محسن مدیرروستا، کشیک قتل دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و از قتل زنی جوان در طبقه چهارم خانهای در محله گمرک خبر داد. بعداز این تماس بازپرس جنایی همراه تیم بررسی صحنه جرم پلیس و پزشکی قانونی در محل جنایت حاضر شدند. آنها با حضور در طبقه چهارم که محل جنایت بود با جسد غرق در خون زنی 32 ساله روبهرو شدند.
بررسیهای اولیه تیم جنایی نشان میداد او براثر ضربههای جسم سخت که به سرش اصابت کرده و بیش از 20 ضربه چاقو ازپای درآمده است. با هماهنگی قضایی جسد زن جوان به پزشکی قانونی منتقل و با دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت هولناک آغاز شد.
ماموران در جریان تحقیقات متوجه شدند پسر 12 ساله، خانواده اولین فردی بوده که جسد مادرش را یافته و به پلیس و اورژانس زنگ زده که تحقیق از او آغاز شد.
پسر نوجوان به افسر تحقیق گفت: بیرون از خانه بودم. حدود ساعت شش عصر به خانه بازگشتم چند بار مادرم را صدا زدم که پاسخگو نبود. وسایل خانه کمی به هم ریخته بود. روی در کمد دیواری رد خون بود. با دیدن این صحنه بیشتر ترسیدم. از پدرم خبری نبود. همینطور که اتاقها را برای یافتن مادرم جستوجو میکردم، متوجه شدم برق حمام روشن است.
وی افزود: سراسیمه به آنجا رفتم و دیدم مادرم غرق در خون داخل حمام افتاده است. شوکه شده بودم، صدایش نمیآید. به اورژانس زنگ زدم و درباره وضع مادرم به آنها گفتم که تکنیسین آنجا تلفنی از من خواست اقداماتی تا پیش از آمدن امدادگران اورژانس انجام دهم. هر کاری که آنها گفتند انجام دادم. با آمدن امدادگران زمانی که آنها وضعیت مادر را بررسی کردند، به من گفتند خیلی دیر شده و او فوت کرده است.
پسر مقتول ادامه داد: مادرم کارمند حوزه علمیه در یکی از محلههای تهران بود. او زن خوب و مهربانی بود. پدرم معتاد است و شیشه مصرف میکند. همین باعث بروز مشکلاتی میان او و مادرم شده بود. رفتار درستی با مادرم نداشت. مادرم برای تامین هزینه زندگیمان کار میکرد. پدرم از اعتیادش دست برنمیداشت و همیشه با مادرم درگیری داشت. او مادرم را به قتل رسانده است.
با بررسی کمد دیواری مشخص شد رد دست خونین روی در، متعلق به همسر مقتول بوده است.
با هماهنگی قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. با دستور بازپرس شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران، ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران جستوجو برای دستگیری مرد همسرکش را آغاز کردند. قرار شد خانواده مقتول که در شهرستان زندگی میکردند نیز برای تحقیقات به پلیس آگاهی فراخوانده شوند.
همیشه درگیری داشتند
یکی از زنان همسایه که از این جنایت هولناک بشدت شوکه شده بود، به جامجم گفت: «آذر و شوهرش همیشه با هم دعوا داشتند و بارها صدای مشاجرهشان را شنیده بودم. جعفر کار مناسبی نداشت و به گفته پسرش، بعضی وقتها تراکت پخش میکرد. او از چند سال پیش به شیشه اعتیاد داشت و آذر هم سر همین مساله با او درگیر بود تا آنجا که دو هفته پیش قهر کرد و به خانه خواهرش رفت، اما دوباره برگشت.»
زن همسایه درباره روز حادثه گفت: «ساعت 4 بعدازظهر صدای مشاجره آذر و جعفر را شنیدم. با این تصور که دعوا خانوادگی است، دخالت نکردم و چند دقیقه بعد صدای هردویشان خاموش شد. همه چیز آرام شده بود تا اینکه دو ساعت بعد، ناگهان صدای فریاد ابوالفضل بلند شد. چند دقیقه بعد امدادگران اورژانس آمدند، اما وقتی وارد خانه شدند، جسد آذر را در حمام پیدا کردند. بعد هم پلیس آمد و جسد را از خانه بیرون برد.»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: