
همچنین موضوع خروج آمریکا از معاهده پاریس در برخی مسائل زیستمحیطی بهدلیل محدودیتهای ایجادکننده این پیمان برای فعالیتهای اقتصادی و صنعتی آمریکا؛ به نظر میرسد آمریکا خواستار دستیابی به منافع بیشتر در نوع مناسباتش با اروپا بوده، بنابراین به نظر میرسد کشورهای اروپایی تا حدود زیادی به سیاستهای ترامپ نوعی سوءظن دارند. بعد از اینکه موضوع ترامپ و همچنین برگزیت با یکدیگر به یک معادله پیچیدهتری برای اروپا تبدیل شد، اروپاییها تصمیم گرفتند درخصوص معاهدات فراآتلانتیکی تلاش کنند از برخی مزایای تعامل با آمریکا استفاده کنند، در عین حال شرایطی فراهم نشود که منافع تجاری شرکتهای اروپایی در معرض خطر قرار بگیرد. در این چارچوب اروپا تاکنون تلاش کرده سیاست صبر و انتظار را پیشه کند و با تلاش برای متقاعدسازی تیم ترامپ به جای اینکه به متقاعدسازی شخص ترامپ بپردازد تلاش کرده تا حدود زیادی با هیات حاکمه جدید آمریکا و جمهوریخواهان وارد مذاکره شود تا مبادا مناسبات فراآتلانتیکی به سردی بگراید.
در عین حال به نظر میرسد ترامپ در حال حاضر گزینه دوجانبهگرایی را به جای چندجانبهگرایی اختیار کرده، یعنی ترجیح میدهد به جای مذاکره با اتحادیه اروپا، با تکتک کشورهای اروپایی در مورد انعقاد قراردادهای تجاری ـ اقتصادی وارد مذاکره شود؛ چراکه معتقد است در مناسبات دوجانبه بهتر میتواند شرایط مورد نظر خود را به کشورهای اروپایی تحمیل کند. ترامپ بر این باور است که فرانسه و آلمان تصمیمات اتحادیه اروپا را تحتتاثیر و تحتالشعاع قرار میدهند، بنابراین ترجیح میدهد خارج از چارچوب چندجانبهگرایانه اتحادیه اروپا به مذاکره با شرکای اروپایی خود بپردازد تا از این طریق به نوعی فرانسه و آلمان را در محاق و در برابر عمل انجام شده قرار بدهد. در ارتباط با اهداف منطقهای اروپا و نوع مناسباتش با کشورهای منطقه معتقدم اروپا بیشتر بر منافع تجاری خود همچنین منافع امنیتیاش در منطقه متمرکز میشود، بنابراین تلاش کرده است با تداوم فروش تسلیحات به کشورهای منطقه به همراه انعقاد قراردادهایی برای همکاری در زمینه انرژی به نوعی همکاریهای خود را با کشورهای منطقه بویژه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس گسترش بدهد.
به نظر میرسد اروپاییها احساس میکنند در معادلات تجاری و امنیتی منطقه توسط آمریکاییها کنار گذاشته شدهاند، به گونهای که به عنوان مثال بعد از روی کار آمدن ترامپ انگلستان تصور میکرد سهمی برای این قدرت بزرگ در خلیجفارس از سوی آمریکاییها درنظر گرفته میشود، این در حالی است که پس از مدتی متوجه شد آمریکاییها هم حاضر نیستند سهم خودشان را حتی با انگلستان که شریک استراتژیک آنهاست تقسیم کنند، بنابراین اروپاییها بویژه فرانسه و به طور کلی اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر چندجانبه به این نتیجه رسیدند که باید خودشان به جذب و جلب کشورهای عربی منطقه برای تعاملات اقتصادی و تجاری بپردازند. این سیاست اروپا به نوعی برای ترامپ ناخوشایند بوده، به طوری که حتی دررابطه با برخی قراردادهای تجاری به آنها گفته که منافع تجاری خودتان را از منطقه بگیرید و این نشان میدهد به نوعی از تعاملات تجاری اروپا با منطقه ناخرسند است. در عین حال اروپاییها معتقد هستند که نباید سیاستهایی اتخاذ شود که موجب بیثباتی در منطقه خاورمیانه و خلیجفارس شود، آنها معتقدند برخی از سیاستهای آمریکا بویژه در قبال برجام موجب بیثباتی در خاورمیانه میشود و نمیتواند نظم و امنیتی که یکی از آنها برپایه این است که ایران به عنوان بازیگر ثباتبخش و اجتنابناپذیر در خاورمیانه است را تامین کند. بنابراین تلاش اروپاییها بر این است نوعی توازن در منطقه خاورمیانه بین بازیگران عمده بویژه ایران، ترکیه و عربستان سعودی برقرار شود تا مبادا با نادیده گرفتن نقش یکی از این بازیگران نظم و امنیت منطقهای دچار اختلال شود.دکتر محمدرضا دهشیری/ استاد دانشگاه
دکتر محمدرضا دهشیری/ استاد دانشگاه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد