اروپا می‌داند مساله موشکی خط قرمز ماست

اروپایی‌ها وابستگی‌های بسیار زیادی به آمریکا دارند، زیرا آمریکا به عنوان فاتح جنگ دوم جهانی این‌گونه القا کرده که ناجی اروپا بوده است. این مساله با گذشت هفتاد و چند سال از این ماجرا همچنان در ذهن سیاستمداران اروپایی وجود دارد.
کد خبر: ۱۰۸۸۷۱۵

بنابراین به دلایل تاریخی و فرهنگی که اروپا از مجموعه غرب هست و همان نگرش و تحلیل غربی به مسائل را دارد نباید از او توقع داشت با آمریکا مقابله کند و در برابر خواسته‌های ایالات متحده یک نوع مقاومت بسیار کوبنده‌ از خود نشان دهد، اما دو سه تا واقعیت دیگر هم در کنار این مساله وجود دارد؛ اول این‌که در مورد برجام، اروپا آن را یکی از افتخارات خود می‌داند زیرا بعد از پیمان ماستریخ و ایجاد هویت جدید اتحادیه اروپا تنها دستاورد سیاسی موفق اروپا توافق برجام بود. قبل از این اروپا درصدد بود یکی دو حرکت سیاسی را از طرف خود انجام دهد که به وضع بعدی شکست خورد. نمونه آن ورود اروپا برای حل مساله بالکان بود که به شکست منتهی شد. در حالی که برجام یک پیمان و توافقی است که اروپایی‌ها برای خود در آن نقش قائل هستند. آنها حتی قبل از مذاکره در 1 + 5 مذاکرات u3 که پیش مقدمه‌ای بر گفت‌وگوهای هسته‌ای بود حضور پیدا کردند. به همین دلیل برای مذاکرات هسته‌ای و توافق برجام برای خود نقش قائل هستند و آن را دستاورد و شاید تنها دستاورد دیپلماسی خودشان در طول دو دهه اخیر می‌دانند. بنابراین بر این توافق و دستاوردهای آن می‌بالند و نمی‌خواهند آن را از دست بدهند.

واقعیت دیگر این‌که اروپا در مقایسه با آمریکا به لحاظ جغرافیایی به منطقه بحرانی و پیچیده غرب آسیا نزدیک‌تر است و از این نظر خودش را آسیب‌پذیرتر از آمریکا می‌داند. گروه‌های افراطی و تروریستی تاکنون بیشترین عملیات خرابکارانه خود را در اروپا انجام دادند و در آمریکا کمتر عملیات تروریستی صورت گرفت. بنابراین اروپا نسبت به امنیت و آرامش در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا احساس آسیب‌پذیری می‌کند و اصلا مایل نیست بحران پیچیده‌تر شود و به لحاظ نزدیکی جغرافیایی و سابقه تاریخی که با ایران دارند به نقش کشورمان در این منطقه در حوزه ایجاد آرامش در منطقه و توان مقابله ایران با تروریسم آگاه‌تر است و هم آن را به زبان می‌آورد. به عبارت دیگر اروپا به نسبت آمریکا به این معنا صریح‌تر اعتراف دارد.

واقعیت دیگر مسائل اقتصادی است. گرچه اروپا حجم تجارت بالایی با آمریکا به نسبت ایران یا دیگر کشورهای مقابل ایران مثل عربستان و امارات دارد، اما ایران یک شریک قدیمی تجاری در اروپاست. در تجارت صرفا اعداد و ارقام مبادلات ملاک نیست بلکه سابقه، اعتبار و توانایی‌هایی کشوری که با آن تجارت می‌کنند، مهم است. از این جهت ایران امتیاز زیادی در این زمینه دارد. از سویی دیگر اقتصاد اروپا متکی است بر فعالیت شرکت‌های کوچک و متوسط و طبعا اگر تحریمی علیه ایران صورت بگیرد آسیب‌پذیری بیشتری را متحمل می‌شوند. بنابراین اروپا به دنبال حفظ منافع در این زمینه است.

مجموعه این واقعیت‌ها نشان می‌دهد اروپا در موقعیت سختی قرار دارد. آنها باید بتوانند هم منافع خود را در ارتباط با ایران حفظ کنند و هم منافع روابط خود را با آمریکا به خطر نیندازد، این بستگی به تلقی‌ اروپا از ایران دارد. اینجا هنر دیپلماسی ماست که باید با اروپا وارد بحث‌های اقناعی شویم. بدون این‌که اجازه داده شود آنها در امور دخالت کنند که توانایی چنین کاری را ندارند اما باید این بحث‌های اقناعی شکل بگیرد تا اروپا بتواند تحلیل دقیق‌تری از منافع خود در رابطه با ایران و مقایسه آن با فشارهایی که از جانب آمریکا متحمل می‌شود، داشته باشد. این مستلزم فعال‌شدن دیپلماسی رسمی و هم مستلزم فعال شدن بیش از پیش دیپلماسی غیررسمی و دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه‌ای ماست. این روند باید به گونه‌ای شکل بگیرد تا ما روی افکار عمومی اروپاییان تاثیر بگذاریم، زیرا فراموش نکنیم که نگاه نسل جدید اروپایی‌ها به مساله توازن قدرت‌ها و موقعیت آمریکا با نسل‌های قدیم فرق کرده است. نسل جدید اروپا تمایل دارد هویت مستقل‌تری را قائل شود، اگر ما بتوانیم روی افکار عمومی اروپا اقناعی بحث کنیم و نشان دهیم خواسته‌های آمریکا غیر منطقی و از موضع استکبار است و حتی به نفع آنها هم نیست، قطعا با توجه به این‌که بالاخره حکومت‌ها در اروپا براساس آرای مردم روی کار می‌آیند، می‌تواند در رفتار حکومت‌ها تاثیر بگذارد. بویژه آن‌که رفتارهای ترامپ پس از روی کارآمدن به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا در اروپا آنها را دلزده و گله‌مند کرده و اتفاقا نسل جدید اروپا در این زمینه به حکومت‌های خودشان فشار می‌آورند و اعلام می‌کنند نباید اروپا این‌گونه در برابر آمریکا تحقیر شود.

بنابراین مجموعه‌ای از حرکت‌های دیپلماسی رسمی و عمومی و کار روی افکار عمومی و ارتباط با نخبگان موثر می‌تواند اروپا را به یک تصمیم‌گیری منطقی‌ برساند. البته باید یادمان باشد که توقعمان از اروپا باید در حد و اندازه خودش باشد. در هر حال کشورهای اروپایی تحسین کننده، متحد و یار صادق ما نیستند. آنها بر اساس منافع نگاه می‌کنند و باید اینها را به تحلیل درست رساند.

بحث دیگر در مورد توانمندی‌های موشکی ایران است. اروپا به‌هرحال نمی‌تواند صددرصد در مقابل آمریکا ایستادگی کند. کشورهای اروپایی در این مرحله در پی آن هستند که حد وسط را بگیرند و از یک سو نسبت به برجام حمایت خود را نشان بدهند و در برابر بحث موشکی اگر احساس کنند ایران از مواضع خود عقب‌نشینی می‌کند بر این موضوع اصرار بورزند.

خوشبختانه تاکنون مواضعی که خصوصا از سوی رهبر معظم انقلاب در این زمینه ابراز شده، اروپا را به این نتیجه رسانده که مساله توانمندی‌ در عرصه موشکی خط قرمز ماست و جای کوتاه آمدن برای ما در این زمینه وجود ندارد اما معتقدم می‌شود اروپایی‌ها را دراین‌باره قانع کرد که برنامه موشکی ما تهدیدی برای اروپا و کشورهای دیگر نیست و فقط تهدید برای کشوری است که به ما حمله می‌کند. این مساله در سیاست‌های اعلانی و اعلامی ما همواره بوده و یکی از کارهای دیپلماسی ما باید توضیح این مساله برای اروپاییان باشد. ما استدلا‌ل‌های قوی درباره توانمندی‌های موشکی خودمان داریم و این مساله تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه نیست.

دکتر علیرضا شیخ‌عطار

سفیر پیشین ایران در آلمان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها