در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
وحید قلیچ و مرتضی فنونیزاده به نمایندگی از قرمزها و همینطور صادق ورمزیار و ستار همدانی به نمایندگی از آبیها در روزهایی که به قول فنونیزاده روزهای داغ پیشکسوتان این دو تیم است و همه به یادشان میافتند، به دفتر روزنامه جامجم آمدند، درباره دربیهای گذشته حرف زدند، به مباحث روز فوتبال رسیدند و در آخر درباره دربی امروز گفتند. مسابقهای که نظر مشترکی دربارهاش نداشتند. پیشبینیهایی کاملا متفاوت و البته جذاب. یکی در تصوراتش پر از هیجان میدید و دیگری پر از ترس و اضطراب.
پنالتی اول
مرتضی فنونیزاده در طول تاریخ فقط یک بار دربی استقلال و پرسپولیس به ضربات پنالتی کشیده شده است؛ 19 اسفند 1367 در فینال جام حذفی. روزی که زمین بارانی بود و اتفاقا وحید قلیچ، صادق ورمزیار و مرتضی فنونیزاده در زمین حضور داشتند نقششان در ضربات پنالتی پر رنگ بود. فنونیزاده درباره آن دربی که با پیروزی 4 بر 2 پرسپولیس تمام شد، میگوید: اولین پنالتی پرسپولیس را من زدم. خودم به علی آقا گفتم من ضربه اول را میزنم. داش علی گفت مرتضی میتونی؟ گفتم خیالت راحت. رفتم پشت توپ. زمین هم گل بود. من گفتم به جای بغل پا شوت بزنم. محکم زدم، توپ جوری به تیر افقی برخورد کرد که تا وسط زمین برگشت. خلاصه کلی حرف خوردیم از علی پروین. فقط جای شکرش باقی بود آن بازی را بردیم. صادق ورمزیار در آن بازی پنالتی اش را گل کرد، اما استقلالیها با درخشش وحید قلیچ سه پنالتی را از دست دادند.
ترسناکترین دربی
صادق ورمزیار سال 62 در آن دربی معروف که پرتماشاگرترین بازی استقلال و پرسپولیس لقب دارد و گفته میشود بیش از 120 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی حاضر بود، من به عنوان بازیکن ذخیره روی نیمکت استقلال حضور داشتم. فقط 17 سال داشتم و میدانستم حتی به عنوان بازیکن جانشین هم در ترکیب قرار نخواهم گرفت. با این حال برای اولین بار وحشت حضور در دربی را با پوست و استخوانم احساس کردم. ازدحام جمعیت به گونهای بود که کنار دست من روی پیست تارتان هم هوادار نشسته بود. هنوز هم که به آن بازی فکر میکنم استرس میگیرم. خداراشکر که با گل پرویز مظلومی یک بر صفر بردیم.
عذرخواهی مرتضی
مرتضی فنونیزاده علی پروین همیشه دوست داشت استقلال و پرسپولیس بالا باشند. میگفت یا ما باید قهرمان شویم یا آنها. اصلا دوست نداشت تیم دیگری بالای جدول باشد. همیشه در زمان دربی هم، توی رختکن به ما میگفت اگر باختید سرتان را بالا بگیرید، چون به استقلال باخته اید. یک خاطره جالب هم دارم. سال 71 ما دربی را یک بر صفر به استقلال باختیم. همان دیداری که مرفاوی با سر دروازه قلیچ را باز کرد. من در جریان آن بازی بینی سرخاب را شکستم. وقتی آخر بازی وارد رختکن شدیم، علی آقا خیلی عصبانی بود. به من گفت مگر فیلم فارسی است که با کله بازیکن آنها را میزنی؟ من را مجبور کرد همان لحظه بروم توی رختکن استقلالیها و از سرخاب عذرخواهی کنم. خیلی برای من سخت بود این کار. چون ما باخته بودیم. با این حال رفتم. در رختکن استقلال را که باز کردم هنوز در حال شادی کردن بودند. عباس سرخاب هم خوابیده بود وسط رختکن با دماغ کج. رفتم پیشانی اش را بوسیدم.
ستار همدانی من الان مربی میشناسم که درست برعکس علی پروین رفتار میکند. یعنی خودش به بازیکنان خط میدهد که خشن باشند. شایدهمان مرام مسلکها بود که شخصیت بازیکنان را شکل میداد. الان میبینیم عمو نصی (نصرالله عبداللهی) و محمد نوری به عنوان دو بزرگتر و پیشکسوت نشسته اند اما بازیکنی 17 ساله مثل قائدی با دمپایی در کنار آنها روی صندلی لم داده است و آدامس هم میجود. بزرگانی چون علی پروین و منصور پورحیدری در تمرینات به ما اصول زندگی را یاد میدادند.
کری بیکری
صادق ورمزیار واقعیت این که استقلال و پرسپولیس برای ما بازیکنان، آن معنایی را نداشت که برای هواداران داشت. ما با هم رفیق بودیم و خیلی مواقع مشکلات یکدیگر را حل میکردیم. میخواهم بگویم روابط ما به زمین فوتبال خلاصه نمیشد و بیرون از زمین فوتبال هم خیلی به هم نزدیک بودیم. اتفاقا هنوز هم همان بازیکنان قدیمی کنار هم هستند و به هم کمک میکنند. اما الان متاسفانه رفاقتها کمرنگ شده است.
سرخاب 30 ثانیه
صادق ورمزیار من اولین بار سال 62 در دربی روی نیمکت نشستم، اما اولین بازی من با پیراهن استقلال مقابل پرسپولیس سال 66 بود که صفر ـ صفر کردیم. یادم میآید اول بازی کلی استرس داشتم، اما در یک صحنه بعد از آن که صاحب توپ شدم عباس کارگر و مرتضی فنونیزاده را دریبل زدم که خطای شدیدی روی من انجام شد. از همانجا ترسم از بازی در دربی ریخت و خیلیها لقب دربیباز به من دادند. البته من در چهار دربی اولم طعم پیروزی را نچشیدم، اما سال 69 این طلسم با پیروزی 2 بر یک استقلال مقابل پرسپولیس شکست. همان دیداری که سرخاب لقب 30ثانیه را گرفت. اتفاقا وحید قلیچ هم دروازهبان پرسپولیس بود.
وحید قلیچ بازی بدی بود. ما با گل نادر میراحمدیان یک بر صفر جلو افتادیم، اما استقلال با دو ضربه ایستگاهی یک شکل دو گل زد. یکی از گلها همان گل سرخاب بود. او که بین دو نیمه وارد زمین شده بود در همان دقیقه 46 گلزنی کرد. بعد از آن بازی سرخاب شد سرخاب 30 ثانیه. من هم شدم کریم شیرهای (با خنده).
چه تیمی دربی 85 را میبرد
صادق ورمزیار استقلال شروع خوبی نداشت، اما با آمدن شفر شرایط تغییر کرد. پیروزی مقابل سپیدرود، تساوی مقابل فولاد و بعد هم پیروزی مقابل نساجی در جام حذفی حکایت از روند صعودی آبیها دارد. توپگیری از تیم حریف و بالا بردن مالکیت توپ از جمله نکات مثبت استقلال در این سه بازی اخیر بوده، اما آنها هنوز در خلق موقعیت دچار ایراداتی هستند که باید ترمیم شود. با این حال سیر استقلال صعودی است. در نقطه مقابل پرسپولیس از بازی پیکان به این طرف کمی دچار افت شده است و در نتیجهگیری پرنوسان بوده است. غیبت فرشاد احمدزاده و مهدی طارمی هم مزید بر علت شده تا این تیم صلابت هفتههای آغاز فصل را نداشته باشد. دربی را تیمی میبرد که به لحاظ روحی ـ روانی شرایط بهتری نسبت به حریف دارد. نتیجه این بازی را شرایط دو تیم در جدول رقم نمیزند. در حال حاضر کفه ترازو برای هر دو تیم برابر است، اما استقلال به لحاظ روحی ـ روانی شرایط بهتری دارد.
ستار همدانی پیش بینی من از دربی 85 با توجه به حواشی اخیر در اردوی استقلال و پرسپولیس یک بازی بی کیفیت است. هر دو تیم در حال حاضر در حاشیه هستند و هر زمان شرایط این گونه بوده هر دو تیم محتاطانه بازی کردهاند. در مورد شفر هم بگویم رزومه بدی ندارد. نمیگویم خیلی مربی تاپ و درجه یکی است، اما به هر حال مربی با دانش و با تجربهای است. او در همین مدت کوتاه حواشی استقلال را به حداقل رسانده و کاری کرده تیم تا حدودی از آن بحران ابتدای فصل فاصله بگیرد.در بازی با نساجی اتفاقی خوبی را شاهد بودیم و دیدیم استقلال در یک سوم دفاعی حریف حفظ توپ میکرد. این اولین گام برای پیروزی است و استقلال با شفر این تاکتیک را بخوبی در داخل زمین اجرایی کرد و نتیجهاش را هم گرفت. بیشک شکست استقلال مقابل نساجی به اندازه شکست در دربی میتوانست اهمیت داشته باشد. چون اگر استقلال آن بازی را واگذار میکرد، هم یک جام را از دست داده بود و هم با روحیهای ضعیف وارد دربی میشد. به نظر من استقلال کمکم در مسیر پیشرفت قرار گرفته و هواداران باید کمی صبور باشند. اما در پرسپولیس حاشیهها تازه آغاز شده است. بدون شک نبود مسلمان، احمدزاده و طارمی میتواند ضربه بزرگی بر پیکر این تیم وارد کند.
مرتضی فنونیزاده جایگاه تیمها در نتیجه این بازی اصلا تاثیر گذار نیست و دربی شرایط خاص خودش را دارد. پرسپولیس چون از لیگ قهرمانان آسیا آمده، شرایط بدنی بهتری دارد، اما به لحاظ روحی کمی در افت است، چراکه همه انتظار داشتند این تیم به فینال برود. به شخصه دوست دارم یک دربی پرگل را ببینم. مساوی در این بازی به درد هیچ کدام از دو تیم نمیخورد. پرسپولیس اگر میخواهد به پارس جنوبی برسد حتما باید ببرد. استقلال هم که دیگر تکلیفش روشن است. با این حال اگر هم مساوی شد، امیدوارم حداقل 2بر2 شود که فوتبال پر هیجانی را شاهد باشیم. البته پیش بینی من این است که پرسپولیس با اختلاف یک گل میبرد.
من استقلالی بودم
مرتضی فنونیزاده من استقلالی بودم به عشق ناصر حجازی، علی جباری، منصور پورحیدری، رضا عادلخانی و حسن روشن. اتفاقا خود من یکی از تماشاگران دربی شش تاییهای معروف بودم. بعد از آن که پرسپولیس گل چهارم را زد به پدرم گفتم بریم خانه. خیلی ناراحت بودم. از بدشانسی من، آن بازی که پرسپولیس 4 بر یک استقلال را برد هم به امجدیه رفته بودم. اما بعدها سر از پرسپولیس در آوردم. داستانش هم جالب است. علی آقا که بازی من را دیده بود مستقیم از من خواست به پرسپولیس بیایم. ما هم عاشق بازی در استقلال و پرسپولیس بودیم. علی آقا گفت از پول خبری نیست. من هم گفتم حاضرم برای بازی در تیمهای بزرگی چون استقلال و پرسپولیس پول هم بدهم.
یک میلیون برای 12 سال
وحید قلیچ این روزها کسی حال ما را نمیپرسد که خوب هستید یا نه. این قصه اکثر همدورهایهای من در دهه60 است. کسی نیست دست ما را بگیرد. در کل بازیکنان نسل ما و نسلهای قبلی خیلی مظلوم بودند. من 12 سال در پرسپولیس بازی کردم، اما در جمع یک میلیون تومان از این تیم دریافت نکردم.
مرتضی فنونیزاده تا قبل از سال 70، شبهای دربی هتل نمیرفتیم. همه جمع میشدیم خانه یکی از دوستان پولدار علی آقا. روز بازی هم خبری از اتوبوس ویژه نبود. همین هوادارها و دوستان علی آقا بازیکنان را چهار تا چهار تا با ماشین میرساندند ورزشگاه.
پاداش علی آقا
وحید قلیچ در یکی از دربیها، شرایط استقلال خیلی بهتر از ما بود. شب قبل از بازی، آقای پروین به من گفت با خیال راحت برو بخواب چون دروازهبان اصلی تیم تو هستی. آن زمان بهروز سلطانی هم بود و پروین سعی میکرد به صورت یکی در میان به من و بهروز بازی بدهد. آن بازی نوبت بهروز بود، اما علی آقا ترجیح داد من گلر باشم. قبل از بازی من را کشید کنار و در حضور محمود خوردبین گفت اگر امروز خوب کار کنی به تو 50هزارتومان پاداش میدهم. با آن پاداش میتوانستم یک ماشین بخرم. با همین انگیزه بهترین بازیام را انجام دادم و دروازه را بسته نگه داشتم. آن دربی صفر ـ صفر شد. بلافاصله بعد از پایان بازی رفتم پیش علی آقا گفتم پاداشم را میخواهم، اما خیلی زود با حرکت او ناامید شدم. البته علی آقا که دید من حسابی از این بدقولی ناراحتم شدم همانجا 5000تومان به من داد که آن هم پول کمی نبود.
قراردادی ارزانتر از قیمت کفش
صادق ورمزیار سال 61 تازه به استقلال آمده بودم. در تیم جوانان بودم، اما با بزرگسالان تمرین میکردم. آن زمان قرارداد من فقط هزار تومان بود. من 400 تومان هم خودم روی آن پول گذاشتم تا یک جفت کفش فوتبالی چمپیون بخرم. یعنی قرارداد یک سال من به قیمت یک کفش فوتبال خوب هم نبود. ما در چنین اوضاعی بازی میکردیم. زمان ما عشق به پیراهن و باشگاه به گونهای بود که ما ابتدا قرارداد را امضا میکردیم، بعد مسئولان باشگاه تصمیم میگرفتند رقم و مدت آن را در قرارداد بنویسند. یعنی به معنای واقعا کلمه سفید امضا میکردیم. طبیعتا الان خیلی چیزها هست که باعث آزار ما میشود. البته به هیچ عنوان ناراحت نیستیم. ما به عشق هواداران و باشگاه بازی میکردیم و حالا هم به خاطر همان عشق است که هواداران بعد از گذشت سالها به ما احترام میگذارند و ما را دوست دارند.
سلاطین دهه 60
ستار همدانی ما همیشه به یاد دهه شصتیها فوتبالیست شدیم. هر کدام از این بزرگان برای خودشان رهبر تیم بودند. آن زمان مثل الان فوتبال تاکتیکی نبود، اما هر کدام از این بازیکنان در زمین کارشان را به نحو احسن انجام میدادند. الان برای بازیکنان در تمرین انیمیشن درست میکنیم. نمودار میکشیم، ویدئو به آنها نشان میدهیم و هزار روش دیگر برای این که به بازیکنان القا کنیم در زمین چه وظایفی دارند، اما باز تا وارد زمین میشوند همان کاری را میکنند که نباید انجام دهند.
مرتضی فنونیزاده با استقلال که بازی داشتیم علی آقا فقط سه دقیقه در رختکن با بازیکنان حرف میزد. میگفت هم شما فوتبال را خوب میفهمید هم آنها. فقط یک سری نکات را خیلی سریع به بازیکنان میگفت، آن هم فقط در حد یک جمله. خدابیامرز آقای پورحیدری هم همین طور بود. با حرف هایشان حساسیت بازی را کم میکردند. در عوض بازیکنان را تهییج میکردند که بهترین بازی خودشان را بکنند.
اعتراف پروین
مرتضی فنونیزاده: اگرچه میگویند تیمی که در دربی ضعیفتر است، شانسش هم برای بردن بیشتر است، اما این قضیه برای ما زمانی که استقلال سال 1370 از جام باشگاههای آسیا برگشته بود، صدق نکرد. ما آن سال هر دو بازی رفت و برگشت را به استقلال باختیم. من که این همه دربی بازی کرده بودم، توی آن دربیها پاهایم میلرزید وقتی استقلال را میدیدم. تا مهدی، داداشم در وسط زمین توپ را میگرفت و صادق (ورمزیار) از چپ و جواد (زرینچه) از راست فرار میکردند. هرکاری میکردیم نمیتوانستیم جلوی حملات آنها را بگیریم.
صادق ورمزیار: حق با مرتضی است. واقعا تیم خوبی داشتیم. خود علی آقا (پروین) که سرمربی تیم ملی بود در اردو به ما میگفت بین سالهای 69 تا 71 هرچه استقلال و پرسپولیس با هم بازی کنند، استقلال میبرد!
بردن دربی با تیم ضعیفتر
ستار همدانی همیشه این طور نیست که تیم قویتر برنده دربی باشد. دربی 50 یکی از همین بازیها بود. همه میگفتند پرسپولیس بازی را میبرد. البته ما خودمان اینطور فکر نمیکردیم و در رختکن میگفتیم میتوانیم برنده بازی باشیم. همین اتفاق هم افتاد و استقلال با تکگل علیرضا اکبرپور پرسپولیس را برد.
مرتضی فنونیزاده ما سال 68 چنین بازیای را تجربه کردیم. آن بازی هم میگفتند چند گل از استقلال میخوریم. پرسپولیس چند بازیکن کلیدی از جمله فرشاد پیوس را در اختیار نداشت، اما بازی را یک بر صفر با گل رضا عابدیان بردیم. آن بازی فقط دو سه بار توپ را از روی خط دروازه خارج کردیم. خاطرم هست علی آقا (پروین) که به این سادگیها به کسی باریکلا نمیگفت بعد از آن بازی سه بار به من گفت باریکلا مرتضی.
صادق ورمزیار آن سالی که ما 3 بر یک پرسپولیس را بردیم، تیم مان خیلی ضعیف بود. پرسپولیس علی دایی را داشت. فرشاد پیوس، کرمانی مقدم، حسین عبدی، بهزاد داداشزاده، افشین پیروانی و بهروز رهبریفرد را هم داشت، اما ما در همان نیمه اول سه گل به پرسپولیس زدیم و بازی را بردیم. معمولا تیم ضعیفتر استرس بیشتری دارد، اما آن استرس در تیم ما، آن روز کنترل شده بود و کمک کرد بهتر از پرسپولیس بازی کنیم.
وحید قلیچ همین بازی فصل پیش هم همه میگفتند پرسپولیس میبرد، اما استقلال 3 بر 2 برد. خود استقلالیها به خاطر شرایط تیمشان از دربی استقبال نکردند و سکوهای سمت استقلالیها اکثرا خالی بود. با این حال نتیجه بر خلاف انتظار همه رقم خورد و این استقلال بود که برنده بازی شد.
دربی 9 نفره
ستار همدانی پرسپولیسیها بعد از 9 نفره شدن غیرتی شدند و با دوندگی چند برابر بازی کردند. در نقطه مقابل ما در باد این که حتما بازی را میبریم خوابیدیم. البته بعد از آن دو اخراج با توجه به تاکتیک پرسپولیس، عبور از دفاع اتوبوسی قرمزها هم برای ما سخت شد.کاملا هم منطقی بود رفتارشان. شاید اگر ما هم دو اخراجی میدادیم همین طور بازی میکردیم. بعد از سوت پایان بازی انگار ما باخته بودیم. بازیکنان ناراحت بودند. تماشاگران هم همین طور. کلا سال 78 برای من سال خوبی نبود. آن دربی را که 11 به 9 نبردیم. چند ماه بعد هم در دربی که مارکوس مرک داور بازی بود من را مستقیم اخراج کرد و ما با 2 گل مغلوب پرسپولیس شدیم.
15دقیقه 2 گل
دربی سی و پنجم. 15 اسفند 1370. استقلال در همان 15 دقیقه اول 2 بر صفر پیش افتاد. قلیچ دروازهبان پرسپولیس بود و ورمزیار هم گل دوم آبیها را به ثمر رساند. قلیچ آن بازی را خوب به یاد دارد: یکی از قشنگترین گلهای دربی را من از ورمزیار خوردم. او از پشت محوطه جریمه چنان شوت سنگینی زد که فکر میکنم هیچ گلری قادر به مهار توپ نبود. من شیرجه ام را رفتم. توپ هم به دستم خورد، اما شدت ضربه به قدری بود که با سرعت به ته تور رفت. بعد از آن دربی، خیلیها از من خرده گرفتند، اما مهار شوتهای صادق واقعا سخت بود.
توضیحات ورمزیار هم شنیدنی است: گلی که من به وحید قلیچ زدم به جرات یکی از شیرینترین خاطرات من در دربی بود. این اولین گل من در دربیها بود. قلیچ هم به هیچ وجه تقصیری در آن گل نداشت. توپ در گوشه محوطه جریمه به سمت من آمد و من هم با تمام قدرت به آن ضربه زدم. توپ با سرعت زیاد به زاویه مخالف رفت و گل شد.
قلیچ در آن دربی کاپیتان قرمزها بود، اما تیمش در همان 15 دقیقه نخست دو گل از آبیها خورد. از او درباره حال و هوای آن لحظات پرسیدیم: انگار دنیا روی سرمان خراب شده بود. بعد از گل دوم فقط از خدا خواستم آبرویمان نریزد. میترسیدیم 6- صفر سال 52 تکرار شود. خداراشکر یکباره فشار استقلالیها فروکش کرد و به همان دو گل بسنده کردند. بعد از بازی با خودم گفتم کاش از خدا چیز دیگری میخواستم.آن بازی واقعا جا داشت پرگلتر ببازیم.
صادق ورمزیار هم درباره آن دربی گفت: زمان ما مردم از سه هفته قبل با دربی زندگی میکردند. به همین علت فشار زیادی روی بازیکنان بود. به همین علت ما حتی به برد نیم بر هیچ هم راضی بودیم چه برسد به 2 برهیچ. وقتی یک هیچ جلو بودیم آرزو میکردیم دقیقه 90 باشد و تیم برنده از زمین خارج شود. شاید به همین خاطر بود که بعد از زدن دو گل، راضی شدیم و از شدت حملات ما کاسته شد. وگرنه آن تیم خیلی خوب بود. ما 9 بازیکن ملی پوش داشتیم و خیلی سرحال بودیم.
بیچاره صمد
وحید قلیچ من خاطرهای از مرتضی فنونیزاده دارم که بی ارتباط با دربی نیست. بازی با دارایی بود که فنونیزاده برای اولین بار در ترکیب پرسپولیس بازی میکرد. آنها هم صمد مرفاوی را داشتند که خیلی گلزن بود. من مرتضی را مامور مهار صمد کردم، اما ایکاش نمیکردم. روی یک ارسال هوایی مرتضی چنان روی پای مرفاوی فرود آمد که بنده خدا پایش شکست و هشت ماه خانهنشین شد.
رضا پورعالی
ورزش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: