بریتانیا، خلیج فارس و راهبرد تاسیس دولت‌های کوچک

خلیج فارس به عنوان یکی از مهم‌ترین آبراه‌های استراتژیک جهان در طی قرون متمادی از اهمیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی بسیاری برخوردار بوده است.
کد خبر: ۱۰۸۵۸۵۹

وجود این اهمیت و منافع سرشار در گذشته تاریخی، طمع کشورهای جهان را نسبت به آن برانگیخت و در این راستا اروپاییان، نخستین سوداگرانی بودند که در نیمه دوم قرن 15 میلادی به آن راه یافتند.

آغاز ورود بریتانیایی‌ها در خلیج فارس به حضور کمپانی هند شرقی در سال 1616 میلادی بازمی‌گردد. این کمپانی اگر چه شرکت دولتی نبود، اما از حمایت دولت بریتانیا برخوردار بود. این کمپانی پس از شروع به کار، ناوگان تجاری خود را به هندوستان اعزام داشت و در زمان شاه عباس صفوی توانست اجازه تجارت در داخل ایران و بنادر را به دست آورد و بویژه پس از اخراج پرتغالی‌ها از خلیج فارس در 1622 میلادی، زمینه مساعدتری برای حضور آنها فراهم گردید. با سقوط صفویه و خلأ قدرت مرکزی، بتدریج از قدرت ایران در خلیج فارس کاسته شد. گرچه ظهور نادرشاه و تلاش او برای احیای قدرت ایران در خلیج فارس، مانع کوتاه مدتی بر سر راه توسعه‌طلبی بریتانیایی‌ها در خلیج فارس بود، اما با ظهور کریم‌خان و علاقه وی به روابط بازرگانی و همچنین کنار رفتن قدرت‌های رقیبی چون هلند، کمپانی هند شرقی انگلیس توانست قدرت خود را در خلیج فارس و بنادر آن افزایش دهد.

بریتانیایی‌ها طی این دوران در تلاش برای گسترش نفوذ خود در منطقه خلیج‌فارس و حفظ هندوستان به اقدامات بسیاری مبادرت ورزیدند که ازجمله آن می‌توان به تصرف جزایری چون خارک، قشم، ایجاد پایگاه‌هایی به عنوان مراکز تجاری، سیاسی و نظامی در بحرین، قطر، ابوظبی، شارجه، عمان و...، ایجاد اختلاف مابین ایران، عثمانی و مسقط و عدم کمک به آنها در زمان مقتضی با وجود امضای توافق‌نامه‌ها، غلبه بر قواسم و همچنین امضای قرارداد صلح عمومی با شیوخ و قبایل عرب سال 1820 میلادی اشاره کرد. با امضای قرارداد صلح عمومی که به دنبال خود زمینه ایجاد قراردادهای بعدی را فراهم کرد، بریتانیا توانست سیاست و تجارت منطقه را تحت انقیاد خود درآورد و ضمن حمایت از قبایل و طوایف تحت‌الحمایه، از نفوذ ایران و عثمانی در بین آنها جلوگیری کند. این عمل طی سالیان بعد با حمایت این کشور، منجر به ایجاد دولت‌های کوچک عربی در سواحل جنوبی خلیج فارس و در نتیجه ایجاد اختلافات ارضی و مرزی با کشورهای منطقه منجر شد که از ویژگی‌های سیاست بریتانیا طی حضور در منطقه خلیج‌فارس به شمار می‌آید. علاوه بر این در این دوران بریتانیا با حمایت از خاندان آل‌سعود در خلیج فارس و استفاده ابزاری از آن به عنوان وزن تعادل قدرت علیه ایران، عثمانی و مسقط، از آن سود برد.

کشف نفت در منطقه خلیج فارس و اهمیت فراوان آن ـ که برای کشتیرانی و نیروی دریایی بریتانیا منبعی حیاتی به شمار می‌رفت ـ موجب تداوم انگیزه بریتانیا برای ادامه حضور در منطقه خلیج‌فارس شد، ضمن آن که پس از پایان جنگ جهانی اول، تهدیدات استراتژیک نسبت به سلطه و نفوذ بریتانیا در منطقه خلیج‌فارس از سوی قدرت‌هایی چون آلمان، عثمانی، فرانسه و روسیه تا حد زیادی از بین رفت. علاوه بر این رکود ناشی از جنگ و تاثیر آن بر اقتصاد بریتانیا، لزوم توجه بیشتر به منابع منطقه خلیج فارس و سیاست داخلی کشورهای این حوزه و در نتیجه تغییر سیاست منطقه‌ای این کشور را طلب می‌کرد.

اما پس از جنگ دوم جهانی دوران تزلزل و سراشیبی حضور بریتانیا در خلیج‌فارس آغاز شد. برهم خوردن توازن موجود در قوای نیروهای مختلف بین‌المللی و ورود قدرت جدیدی چون آمریکا به صحنه رقابت در خلیج فارس و در کنار آن مسائلی چون بروز قیام‌ها علیه استعمار انگلستان، استقلال هندوستان، ملی شدن نفت و کانال سوئز و رشد افکار ناسیونالیستی در کشورهای تازه استقلال‌یافته، همچنین خطر کمونیسم و... موجب شد بریتانیا با از دست دادن هندوستان و در نتیجه مشکلات روی داده، با تغییر سیاست خود اعلام کند سال 1968 میلادی از شرق کانال سوئز خارج خواهد شد. اگرچه در ظاهر بریتانیا با اعلام این خبر نظارت مستقیم خود را از خلیج فارس کاهش داد، اما به دلیل منافع سرشار این منطقه، نظارت غیرمستقیم خود را همچنان از طریق شیوخ این منطقه حفظ کرد و ضمن حمایت از استقلال خاندان‌های عربی منطقه چون کویت، قطر، بحرین و تشکیل فدراسیون امارات عربی متحده، جای پایی برای حضور غیرمستقیم خود در منطقه خلیج فارس برجای گذاشت. این کشور اگرچه بخشی از نیروهای خود را در زمان پیش‌بینی شده از این منطقه خارج کرد، اما به واسطه سیاست‌های خود، بانی مشکلات و اختلافاتی مابین کشورهای حاشیه خلیج فارس شد که تبعات آن تا به امروز بر فضای سیاسی این منطقه سایه افکنده است.

فاطمه امیری پری/ دانشجوی دکتری تاریخ

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سیمرغ شعر معاصر

علی‌اصغر شعردوست معتقد است شهریار با آفرینش غزل‌های نو، تحولی بی‌سابقه در شعر فارسی ایجاد کرده است

سیمرغ شعر معاصر

نیازمندی ها