به گزارش جامجم، 8 اسفند 89، مردی با پلیس بومهن تماس گرفت و از قتل دو عضو خانوادهاش خبر داد. او گفت: «امروز خواهرزاده 10 سالهام زنگ زد و گفت برادر ناتنیاش رحمان با شلیک گلوله پدر و مادر او را کشته و جسدشان را در حیاط دفن کرده است.»
با حضور پلیس، اجساد کشف و چند روز بعد رحمان 35 ساله نیز در حالیکه به دلیل اصابت گلوله در یکی از بیمارستانهای تهران بستری بود، دستگیر شد.
او در بازجوییها به هر دو قتل اعتراف کرد و گفت: «مدتی قبل از همسرم طلاق گرفتم و از محل کارم بیرون آمدم. به خاطر این که افسرده شده بودم، پدرم از من خواست به روستایشان بروم و با او، نامادری و سه برادر ناتنیام زندگی کنم. روز حادثه، از شکار برگشته بودم، پدرم که مردی تندخو بود، ناگهان با داس به سمتم حملهور شد و من هم با شلیک گلوله او را کشتم. نامادریام با دیدن این صحنه با چوبدستی به طرفم حمله کرد. با قنداق تفنگ ضربهای به سرش کوبیدم، اما ناگهان تیری شلیک شد و به پایم خورد. از فرط عصبانیت، نامادریام را هم کشتم و برای این که اجسادشان جلوی چشم برادرانم نباشد آنها را در حیاط خانه دفن کردم. سپس گوسفندها را فروختم و به بیمارستانی در تهران رفتم تا پایم را درمان کنم.»
با ثبت این اعترافات، کیفرخواست پرونده صادر شد، اما به دلیل صغیر بودن اولیای دم، برگزاری محاکمه هفت سال زمان برد. سرانجام صبح دیروز، جلسه رسیدگی در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. اولیای دم غیر از خواهران مقتول درخواست قصاص کردند سپس متهم با اظهار بیگناهی گفت: «روز حادثه به شکار رفته بودم و تیر خوردم. وقتی برگشتم ناگهان فردی ناشناس از پشت به سرم کوبید و بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، خودم را به بیمارستان رساندم. من هیچ قتلی مرتکب نشدهام.» حکم دادگاه بزودی صادر میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد