دختر 3 ساله کرجی که در پی آزار و اذیت های مادرش روانه بیمارستان شده بود ، در یک قدمی مرگ قرار گرفت.
کد خبر: ۱۰۸۳۰۸

به گزارش خبرنگار جام جم ، ساعت 4 بامداد ششم شهریور امسال زنی همراه یکی از اقوامش دختر 3 ساله ای را برای درمان به بیمارستان قائم کرج منتقل و ادعا کرد که کودک وی از سوی شوهرش مورد آزار و اذیت شدید جسمی قرار گرفته است.

کودکان در به دنیا آمدن خود هیچ اراده و اختیاری ندارند و هنگامی که قدم در عرصه خاکی می گذارند ، لبخندشان نویدبخش زندگی والدین است اما هستند والدینی که تنها به صرف اندیشه های پوچ خود و شاید در اوج جنون برای رهایی از مشکلات ، به کودک آزاری روی می آورند و شرایط بسیار وخیمی را که در باورها جایی ندارد ، رقم می زنند.
امروز ماجرای آزارهای یک دختر 3 ساله نقشی از درد و احساس را به عنوان ردپایی از خود بر جای می گذارد و در این میان جایگاه حمایت از حقوق کودکان هنوز در پیچ و خم اداری ، قربانی کاغذبازی و بوروکراسی اداری شده است.
نرگس 3 ساله اکنون پس از ماهها آزار و اذیت با پیکر نحیف به جدال نابرابر با مرگ برخاسته است و کمی آن سوتر از وی پدری معتاد که شاید هیچ گاه «نرگس» را در کنار خود حس نکرده و به فاصله کمی از او «زنی» درمانده که تصور می کرده با آزارهای کودک 3 ساله شوهرش را وادار می کند تا عطای زندگی مشترک با وی را به لقایش بخشیده و او را رها خواهد کرد. براستی چه کسی برای نرگس خواهد گریست؛!

با توجه به وضعیت جسمی نامناسب کودک ، پزشکان بیمارستان تلاش برای نجات وی را آغاز کردند اما دختر کوچولو بر اثر ضربه مغزی به حالت کما رفت . یکی از مسوولان بیمارستان که به وضعیت کودک مشکوک شده بود ، بلافاصله با مرکز فوریت های پلیسی 110 کرج تماس گرفت و ماجرا را اطلاع داد. به دنبال این تماس ، ماموران کلانتری 17 مهرویلا به بیمارستان اعزام و تحقیق از مادر کودک را شروع کردند. مادر کودک خود را زهرا 27 ساله معرفی و اظهار کرد: دخترم «نرگس» را شوهرم به این روز انداخته است. شوهرم محمدعلی معتاد است. ما با هم اختلاف شدید داشتیم و من می خواستم از او جدا شوم اما او قبول نمی کرد و مدام من و کودکم را تهدید می کرد. وی ادامه داد: اختلافاتم با او ادامه یافت تا این که 3 روز پیش وقتی دخترم در حال بازی کردن با اسباب بازی هایش بود ، شوهرم به سمت او حمله کرد و نرگس را مورد اذیت و آزار قرار داد. هر کار کردم تا دخترم را نجات دهم ، بی فایده بود. مادر کودک افزود: شوهرم نرگس را بشدت کتک زد و سپس با سیگار روشن دست و پایش را سوزاند تا این که خسته شد و او را رها کرد. دخترم را به درمانگاه بردم تا کمی حالش بهتر شد اما چند ساعت پیش نرگس حالش بد شد و یکباره تشنج کرد. این زن در بازجویی های مقدماتی پلیس دچار تناقض گویی های متعدد شد و شک کارآگاهان را به یقین تبدیل کرد که او در این ماجرای دلخراش نقش دارد. به این ترتیب زن جوان بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت تا این که وقتی فهمید پلیس به راز پنهان وی پی برده است ، اعتراف کرد که با دستان خود ، دخترش را مورد اذیت و آزار قرار داده است.

اعترافات زن سنگدل به اذیت و آزار دختر 3 ساله اش

زن سنگدل در اظهاراتش گفت : وقتی شوهرم حاضر به جدایی نشد ، اخلاق و رفتارم تغییر کرد. مدام عصبانی می شدم ، کنترل خود را از دست داده بودم و فقط دنبال راه نجات بودم . دیگر حال و حوصله دخترم (نرگس) را هم نداشتم. انگار جنون به سرم زده بود ، بی اختیار دخترم را مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار می دادم تا شاید کمی عقده هایم خالی و شوهرم مجبور به جدایی از من شود. پس از اعترافات تکان دهنده این مادر سنگدل ، پدر نرگس برای تحقیقات احضار شد. روز گذشته خبرنگار ما برای پیگیری وضعیت جسمی این کودک در بیمارستان قائم کرج حضور یافت.

نرگس کوچولو در جدال با مرگ

نرگس 3 ساله روی تخت بخش آی.سی.یو بیمارستان به کما فرو رفته بود.آثار سوختگی و مصدومیت در صورت و دست و پایش دیده می شد. تمام اعضای بدنش بی حرکت شده بود و فقط قلب کوچکش به آرامی می تپید. کودک 3 ساله به جای آن که با همسن و سال های خود بازیهای کودکانه بکند و صدای خنده هایش شنیده شود، روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کند. یکی از مسوولان بیمارستان به خبرنگار ما گفت : متاسفانه نرگس دچار ضربه مغزی شده و امیدی به زنده ماندن وی نیست اما پزشکان تلاش خود را برای زنده ماندن وی به کار بسته اند. حال کودک آنچنان وخیم است که فقط از طریق دستگاه تنفسی می تواند نفس بکشد و سطح ضریب هوشیاری وی یا «جی.سی.اس.او 3» است و این روند خیلی خطرناک است . متاسفانه این کودک چنان مورد اذیت و آزار قرار گرفته است که دل هر فردی را به درد می آورد ، چرا که روی دست و پاهای وی آثار کوفتگی و سوختگی با سیگار بوضوح نمایان است.

دیدگاه های یک کارشناس

دکتر سیدهادی معتمدی ، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی تهران درخصوص این پرونده می گوید: کودک آزاری را از دو دیدگاه می توان بررسی کرد یکی دیدگاه جامعه شناسی و دیگری دیدگاه روان شناسی. افرادی که در کودکی مورد اذیت و آزار قرار گرفته باشند ، بیشتر به کودک آزاری روی می آورند و همین امر ریشه در خانواده های نابسامان دارد. دکتر معتمدی ، معتقد است : جدایی والدین و پدیده طلاق ، فرار دختران از خانه و همسرانی که مدام مورد خشونت مرد خانواده قرار می گیرند ، عواملی هستند که باعث می شوند این قبیل افراد بیشتر به کودک آزاری و خودکشی گرایش پیدا کنند. در بیشتر خانواده هایی که پدر خانواده معتاد است و یا همسر دومی را اختیار می کند مادر خانواده بیش از دیگران دچار مشکلات روحی و روانی می شود. این روانپزشک افزود: در این پرونده آشنا نبودن مادر با فنون تربیت کودک ، داشتن همسر معتاد و نیاموختن مهارت های مادری و مشکلات روحی و روانی مادر ، موجبات این کودک آزاری را فراهم آورده است . عضو هیات علمی دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی تهران تصریح کرد: روان پریشی افراد توام با هذیان گفتن و حالت تهاجمی است چرا که این گونه افراد دچار افسردگی شدید هستند و خشم خود را با تهاجم به سوی خود (خودکشی) و یا تهاجم به سمت دیگران حتی کوچک ترین عضو خانواده (کودک آزاری) بروز می دهند. این گونه افراد، یک شخصیت ضداجتماعی دارند و قادر به کنترل رفتارهای خود نیستند، بنابراین به یک مکانیزم دفاعی روی می آورند که یکی از بدترین آنها کودک آزاری است که خود این اذیت و آزار هم به 4 قسم کودک آزاری جنسی ، جسمی ، روانی و سهل انگاری تقسیم می شود که بدترین آنها کودک آزاری روانی است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها