فیلم‌های پلیسی در همه جای دنیا مخاطبان خود را دارد. تعلیق، رازآلودگی و غافلگیری‌ همان عناصری است که جوهره آثار پلیسی را تشکیل می‌دهد و مخاطب هم همواره به آن روی خوش نشان داده است.
کد خبر: ۱۰۸۲۰۷۳

بهترین نمونه‌های آثار پلیسی البته از دنیای ادبیات می‌آیند و این پشتوانه قوی آنچنان کارآمد بوده که مجموعه‌ای از بهترین شخصیت‌ها و داستان‌های پلیسی را در قالب تصویر ارائه کرده است. در واقع هر چه آثار داستانی پلیسی قوی بوده‌اند این انسجام در کار تصویر هم دیده شده است. از آن گذشته میل به دیدن شخصیت‌های به ظاهر معمولی که هر بار با مسائل پیچیده‌ای روبه‌رو شده و سرانجام موفق به حل آن می‌شوند، در بین مخاطبان وجود داشته و این میل با گذشت زمان و ادوار مختلف نه‌تنها فروکش نکرده بلکه به شکل‌های دیگری خود را بروز داد. حالا علاوه بر آن خصوصیات گذشته، مخاطب دوست داشت چهره‌ تازه‌ای از قهرمانان آثار پلیسی ببیند. به همین دلیل نباید خیلی عجیب باشد که شرلوک هلمزی که می‌شناختیم یکباره در آثار تازه‌ای که براساس این شخصیت قدیمی ساخته شده‌، به چنان ورزیدگی و چالاکی ‌برسد که هیچ یک از ابرقهرمانان آثار تخیلی ندارند. حتی چنین شخصیت‌هایی هم به تنهایی نمی‌توانند همه بار «جذابیت» اثر را بر دوش بکشند و حتما باید در کنار عوامل دیگر که مهم‌ترین‌شان «داستان پرافت و خیز و منطقی» و «کارگردانی حساب شده» است، قرار گیرند تا مخاطب به آن روی خوش نشان دهد.

آثار پلیسی در سینما و تلویزیون تفاوت چشمگیری با آثار سال‌ها قبل کرده است. اگر فیلم‌هایی چون مظنون همیشگی، هفت، زودیاک و... می‌توانند مخاطب را با خود درگیر کنند شاید به این دلیل باشد که سازندگان این آثار توانسته‌اند بخوبی ارتباط منطقی و کارآمد بین ساختار محتوایی و فرم روایی اثر را پیدا کنند و بر همان اساس داستانشان را پیش ببرند.

پرواضح است که هر اثری فرم و محتوای خودش را می‌طلبد و البته استفاده مکرر از فرمول‌های امتحان پس داده می‌تواند یک اثر را معمولی و گاه حتی پیش‌پاافتاده جلوه دهد. همین جا تفاوت کارگردان‌های خلاق و پیش رو با کارگردان‌هایی که تنها براساس محفوظات‌شان یک اثر تصویری می‌سازند آشکار می‌شود. سرگیجه و پنجره عقبی مثال‌های خوبی از حضور یک کارگردان خلاق است که توانسته فیلم‌هایی جنایی بسازد، اما در عین جذابیت کمتر شباهتی بین آنها می‌توان یافت. چراکه کارگردان در مواجهه با داستان هر اثر ساختار مناسب آن‌را به کار گرفته است.

در تلویزیون ما هم آثار مختلفی با مضامین گوناگون ساخته شده‌اند. اگر فیلم‌ها و سریال‌های پلیسی ما قهرمان‌های ملموس و قابل باوری داشته و داستان‌ها هم از پیرنگ‌های منسجمی برخوردار باشند، می‌توانند در رده پرمخاطب‌ترین آثار تلویزیونی قرار گیرند.

با نگاهی گذرا به آثار پرمخاطب در سال‌های گذشته می‌توان فهمید بیشتر آثار پرمخاطب ما یا اساسا آثار پلیسی بوده‌اند یا رگه‌هایی قابل اعتنا از عناصر پلیسی را در خود دارند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها