به گزارش جامجم، 29 اردیبهشت 92، ماموران آتشنشانی برای اطفای حریق یک کارخانه متروک به ورامین اعزام شدند.
پس از خاموش کردن آتش، جسد سوخته نگهبان کارخانه به نام رحیم کشف شد. با محرز شدن عمدی بودن حریق و قتل، تحقیقات پلیس آغاز و مشخص شد یکی از همسایهها به نام داوود، ساعاتی قبل از حادثه پیش مقتول بوده است.
او دستگیر شد و با اعتراف به قتل گفت: «برای کشیدن مواد مخدر به اتاقک نگهبانی رحیم رفتم. او هر شب دوستانش را در محله جمع میکرد و با کلی سر و صدا والیبال بازی میکردند. سر همین موضوع اعتراض کردم، اما رحیم با دست ضربهای به چانهام زد. عصبانی شدم و با چاقو او را کشتم. بعد از فرار، چاقوی خونی و دستهایم را در خانه یکی از همسایهها شستم و پیش او به قتل اعتراف کردم، اما گفتم در اینباره به کسی حرف نزند.»
با ثبت این اعترافات، پرونده برای صدور حکم به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی فرستاده شد. در نخستین جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند، اما متهم برخلاف اعترافاتش در بازجوییها خود را بیگناه دانست.
این درحالی بود که یکی از دوستان قاتل مدعی شد متهم در روز حادثه، پیش او به قتل اعتراف کرده و او هم با تلفن همراهش، صدای متهم را ضبط کرده است.
این فایل صوتی در اختیار قضات قرار گرفت و در دومین جلسه دادگاه پخش شد. متهم پس از شنیدن صدا بار دیگر اظهار بیگناهی کرد و گفت: «این صدا متعلق به من نیست.»
در پایان دادگاه، قضات وارد شور شدند و با استناد به اینکه صدای داخل فایل صوتی متعلق به متهم است، او را به جرم قتل عمد به قصاص محکوم کردند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد