در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
بازیکن برق و ذوبآهن که عمر فوتبالش در سالهای بعد با استقلال گذشت و پس از آن جذب تیمهای پولدار قطری شد. گفتوگو با عبدالعلی چنگیز راحتتر از آنچه تصورش را میکردیم جور شد. او مهمان تلفنی رادیو ورزش بود و بلافاصله بعد از گفتوگوی رادیویی پیشکسوت استقلال، این گفتوگو انجام شد.
آقای چنگیز؟
بفرمایید. خودم هستم.
چرا چنگیز؟
اسم آبا و اجدادی ماست. بخواهم ریشه یابی کنم میرسم به آدم و حوا که الان حسش نیست. فعلا در حد بچه چهارباغ پایین اصفهان رضایت بدهید.
زمینهای فوتبال ؟
عشق دوران بچگی. اطراف خانه ما پُر بود از زمینهای فوتبال که صبح تا شب مان با بازی در این زمینها میگذشت. قدیما میگفتند باغ همایون یا باغ تختی.
کجا رشد کردید؟
در منزل.
منظورم فوتبال بود.
آهان! در همان زمینها. بعد در مدرسه ادب. کلاس هفتم یا هشتم بودم که برای تیم برق اصفهان بازی میکردم. آن موقع حسین فرخی و حسن آقاجان مامور کشف استعداد در فوتبال اصفهان
بودند.
فوتبال میدیدید؟
همیشه برای تماشای بازی تیم کلنی اصفهان به ورزشگاه میرفتم. در 11 سالگی یکبار میخواستم قاچاقی وارد ورزشگاه شوم. از فنسها بالا رفتم، اما سیم خاردار داشت که دستم را از کف تا آرنج پاره کرد. بعد از آن تصمیم گرفتم اگر فوتبالیست بزرگی شوم هر بچهای را که برای تماشای فوتبال پشت در میماند به ورزشگاه ببرم که این کار را کردم.
خانواده موافق بود؟
پدرم میگفت اول دیپلم بعد فوتبال. من هم درس خواندم و دیپلم گرفتم تا موافقت پدرم را برای ادامه فوتبال جلب کنم.
برای کجا؟
ذوبآهن. اواسط دهه 50. ولادیمیر لیادین، مربی روسی تیم ذوبآهن بود. بعد از 5 دقیقه تماشای بازی من در برق اصفهان پایش را توی یک کفش کرد که چنگیز را میخواهم من هم با حدود 17 سال سن در حضور بزرگان فوتبال اصفهان رفتم ذوبآهن.
کم نیاوردید؟
راستش در آن سن و سال بازی کردن با بزرگان اصفهان برای من خیلی سخت بود، اما لیادین یک روز به من گفت خودم را باور کنم. او با اینکه پنج دقیقه بازی مرا دیده بود همان موقع اعتقاد داشت یکی از بهترین فوتبالیستهای ایران میشوم. اساس فوتبالم با لیادین شکل گرفت.
استقلال؟
من با تیم جوانان ایران با تیمهای برزیل و ایتالیا بازی کردم و با تیم امید، مقابل فرانسه به میدان رفتم که این بازیها سبب بیشتر دیده شدنم شده بود. دوران دانشجویی یک روز با اصغر حاجیلو که در استقلال بازی میکرد به محل تمرین این تیم رفتیم و از همان روز استقلالی
شدم.
هوای پرسپولیسی شدن؟
وقتی در ذوبآهن بودم یک بار یکی میخواست مرا به پرسپولیس ببرد، اما مدیران وقت ذوبآهن نگذاشتند. بعد از حضورم در استقلال درست نبود به پرسپولیس بروم. آن موقع نگاه بازیکنان دو تیم وقتی یک نفر بین استقلال و پرسپولیس جابهجا میشد به آن بازیکن بد میشد.
ناصر محمدخانی؟
او همتای من در پرسپولیس بود و استقلالیها با حفظ من میگفتند جواب محکمی برای ناصر محمدخانی هستم. چون ما میتوانستیم هر لحظه موقعیت گل ایجاد کنیم و دو سه مدافع را سمت خودمان بکشیم.
آقای گل؟
آن وقتها رسانهها به این القاب و عناوین مثل امروز نمیپرداختند، اما میگویند چنگیز در استقلال 47 گل برای این تیم زده است. من در رده هشتمین گلزن تاریخ این باشگاه قرار دارم و یکبار قهرمانی جام باشگاههای آسیا را با آبیها تجربه کردم.
دوران لژیونری؟
من از تیمهای هانوفر و بایرنمونیخ و حتی آثمیلان پیشنهاد داشتم. آنها بعد از بازیهای آسیایی 1986 مرا میخواستند، اما در ایران تشکیلات منظمی برای انتقال بازیکن وجود نداشت و من هم این موقعیتها را از دست دادم. بعدها به همراه ناصر محمدخانی، شاهین و شاهرخ بیانی، ابراهیم قاسمپور و امیر قلعهنویی به لیگ قطر رفتیم و با ادامه فوتبالمان پول خوبی هم گرفتیم.
عبدالعلی کلینزمن؟
شعارهای زیادی در حمایت و علیه خودم میشنیدم، اما تمرکزم بیشتر روی بازیام بود. یادم میآید یک بار یکی از گلهای حساس ذوبآهن را در جام تخت جمشید به ثمر رساندم که مجله دنیای ورزش تیتر زد چنگیز عصای دست ذوبآهن. بعد از خواندن آن مطلب پارهاش کردم مبادا مغرور شوم.
بهترینهای دوره شما؟
آن روزها فوتبالیست خوب زیاد داشتیم، اما به نظرم مثلث من، حمید علیدوستی و ناصر محمدخانی بهترین مثلثی بود که در زمین قرار میگرفتیم و نظیرش هنوز در فوتبال ایران تکرار نشده است. ما عضو تیمهای مختلف بودیم، اما در تیم ملی هم فرصت نشد زیاد کنار هم بازی کنیم.
این روزها چه میکنید؟
همچنان با فوتبال هستم و آکادمی دارم و به فکر یک آکادمی خوب برای فوتبال ایران هستم؛ آکادمیای به صورت ساختارمند و الگوبرداری شده از فوتبال اروپا. این روش را در فوتبال امارات پیاده کردیم و با کشف استعدادهای فوتبال، بازیکنان را به کمپهای اروپایی میفرستادیم.
حال و هوای این روزهای استقلال
عبدالعلی چنگیز میگوید استقلالی نبود، اما بعد از بازی برای آبیهای پایتخت استقلالی شد. مهاجم سالهای پیشین استقلال مانند همه پیشکسوتان آبیها از نتایج این تیم ناراضی است. او درباره مشکل گلزنی استقلال حرفهای جالبی دارد و میگوید: تیمهای پرطرفدار باید بازیکنانی را در خط حمله به خدمت بگیرند که گلزن اختصاصی باشند. بیشتر تیمهای عربی گلزن اروپایی میگیرند. دو پست دروازهبان و گلزن ارزش بسیار بالایی دارد و همیشه نتیجه را برای تیم عوض میکند. روی بازیکن گلزن سالها کار میشود زیرا بازیکنی است که میتواند در شرایط سخت به تیم کمک کند.
استقلال بازیکن گلزن ندارد. اگر مهاجمان استقلال گلزن بودند در هر بازی حداقل یک گل را تا پایان هفته ششم شاهد بودیم. تیمهایی مثل استقلال یا پرسپولیس، تیمهایی نیستند که روی بازیکنی بخواهند تازه شروع به کار کنند. بازیکن گلزن علاوه بر داشتن استعداد، در مدارس فوتبال پرورش مییابد اما این دو تیم از داشتن چنین شرایطی دور هستند.
شناسنامه عبدالعلی چنگیز
متولد 1336 اصفهان
بازیکن تیمهای پایهای برق و دارایی اصفهان
بازیکن تیم فوتبال جوانان ایران در رقابتهای جوانان جهان در تونس، سال 1356
بازیکن ذوبآهن در لیگ تختجمشید
بازیکن ابومسلم، بوتان، شاهین و استقلال در سال 1360
بازیکن الاهلی و العربی قطر در سال 1368
بازیکن تیم ملی فوتبال به مدت هشت سال و انجام 45 بازی ملی
مربیگری در تیم العین امارات به مدت چهار سال و سه سال در مدارس این کشور
مربی استقلال در سال 1372
محمد رضاپور - روزنامه نگار
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد