گفت‌وگوی جام‌جم با اکبر رحمتی، بازیگر سریال «گمشدگان »

نسل ما را به فراموشی نسپارید

اکبر رحمتی، بازیگر پیشکسوت تئاتر و تلویزیون، خاطرات خوشی در دهه 70 برای تماشاگران قاب کوچک رقم زده است. اگرچه او معمولا در نقش آدم‌هایی از طبقه پایین جامعه ظاهر شده، اما معمولا مهربانی، مرام و معرفتی در کارهایش به نمایش گذاشته که گویی از دل می‌آید که همیشه بر دل مخاطب نشسته و باورپذیر بوده است.
کد خبر: ۱۰۷۰۷۰۱
نسل ما را به فراموشی نسپارید

رحمتی که در سریال‌هایی مانند محله بهداشت، گرگ‌ها، عطر گل یاس، مش خیرالله و صندوقچه اسرار، ورثه آقای نیک‌بخت و هتل پیاده‌رو حضور داشت، آخرین بار در سریال کلاه پهلوی دیده شد تا این شب‌ها که سریال گمشدگان به کارگردانی رضا کریمی از شبکه دو پخش می‌شود. اکبر رحتمی در این سریال، نقش آقا محمود را بازی می‌کند که یک فروشنده مهربان و منصف است. درباره این سریال، گفت‌وگوی کوتاهی با این بازیگر پیشکسوت داشته‌ایم.

آخرین بار در سریال کلاه‌پهلوی بازی داشتید و اگر اشتباه نکنم، بعد از آن یک فیلم و یک تئاتر بازی کردید. این کم‌کاری بخصوص در تلویزیون و در مقایسه با دهه 60 که فعال بودید، به چه چیزهایی ربط دارد؟

در این مدت آماده کار بودم، ولی کم‌‌لطفی دوستان به من و هم‌نسلانم باعث شد، کم‌کار شوم. متاسفانه نسل ما کمتر دیده می‌شود و از خانه خودمان که تلویزیون است، دور افتاده‌ایم. مردم هم سراغ آن روزها را می‌گیرند و انتظار دارند که ما را بیشتر ببینند، اما نمی‌دانم چه سیاستی است که از بازیگرانی مثل من و هم‌نسلانم، آن طور که باید، استفاده نمی‌شود.

همکاری با سریال گمشدگان چطور اتفاق افتاد و چه شد که آقای کریمی سراغ شما آمدند؟

چندی پیش قرار بود،‌ آقای کریمی فیلمی بسازند و به من پیشنهاد کردند، در فیلمشان بازی کنم، اما من مشغول بازی در تئاتر بودم و نتوانستم در خدمت ایشان باشم. این بار هم برای سریال گمشدگان از من دعوت کردند و با این که نقشم خیلی کوتاه است،‌ اما آنقدر برخورد محبت‌آمیزی داشت که نقش را پذیرفتم. از همکاری با ایشان خوشحالم و نتیجه خوبی داشته است.

پس معتقدید سریال خوبی شده است. از مخاطبان هم بازخوردی گرفته‌اید؟

بله. به نظرم سریال خوبی شده است. ریتم مناسبی دارد و به مشکلات روز جامعه می‌پردازد؛ مشکلاتی که جوانان درگیر آن هستند و دردها و آلام جامعه امروز ماست. از قصه‌های عاشقانه که معمولا در ملودرام‌ها می‌بینیم، فاصله دارد و در فضایی جدید یک قصه ملموس را روایت می‌کند. سریال ریتم آرامی دارد، ساختارش سلامت است و محتوای صادقانه به نمایش گذاشته است. در واقع موضوعاتی را مطرح می‌کند که برای خانواده‌ها بسیار آموزنده است و برای جوان‌ها زنگ هشدار.

نقش آقای محمودی خیلی کوتاه است اما در یک بزنگاه، کمک بزرگی به شخصیت اصلی قصه می‌کند. احساس شما درباره این نقش چیست؟

سعی کردم با توافق آقای کریمی، چیزی را در این نقش به نمایش بگذاریم که امروز در جامعه بسیار کم شده است. آقای محمودی، جوانمردی و گذشت دارد و مهربان است. این خصوصیات را در نسل‌های قدیمی بیشتر دیده‌ایم و سعی کردیم در این نقش آنها را یادآوری کنیم؛ این که چقدر یک کار کوچک می‌تواند روی زندگی آدم‌های دور و برمان تاثیرات بزرگی بگذارد. این نقش می‌تواند الگویی باشد برای همه ما، چون گاهی می‌شود با یک کار کوچک، قدم بزرگی برای دیگران برداشت و حتی مسیر زندگی آنها را تغییر داد.

در واقع منظور شما این است که اگر آقای محمودی دوربین ترنج را می‌فروخت و برایش نگه نمی‌داشت، ممکن بود او برای همیشه مسیر دیگری در پیش بگیرد. درست است؟

بله، آقای محمودی در جایی از سریال می‌گوید: می‌دانی من چرا این کار را کردم، چون وقتی بچه بودم، آمیرزعبداللهی بود که مادرم 10 بار قندان نقره را نزد او گرو گذاشت تا من از درس و مدرسه جا نمانم. آقای محمودی که خودش الگوی جوانمردی است، الگویی به نام آمیرزعبدالله داشت. در واقع جوانمردی، خوبی، مهربانی و گذشت می‌تواند در کارهای ساده و کوچک ما نسل به نسل تکرار شود و همچنان ادامه پیدا کند.

این بخش از ماجرا در فیلمنامه آمده بود؟

قصه آمیرزعبدالله را من پیشنهاد کردم، اما بقیه ماجراها در فیلمنامه نوشته شده بود.

هنوز در تئاتر هم فعالیت می‌کنید؟

تا حدی. قصد دارم یکی از آثار آقای بهروز‌نسب را به صحنه ببریم که یک نمایش سنتی و سیاه‌بازی است. البته من همچنان مشتاق هستم که در تلویزیون فعالیت کنم، اما پیشنهادی دریافت نمی‌کنم. امیدوارم نسل ما را به فراموشی نسپارند.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها