سه‌شنبه‌های شعر

ای خفته در توس

کد خبر: ۱۰۵۷۴۶۷

افشین علاء

یا ضامن آه و آهو مضمون ناب غزل‌ها

شور تو آهنگ اشعار مضراب ضرب‌المثل‌ها

صیاد وقتی تو باشی از دام رستن نشاید

مدهوش فهمت مفاهیم، صیدت غزال غزل‌ها

پابوست ای خفته در توس مهریه نوعروسان

دیدارت ای جان شیرین آغاز ماه عسل‌ها

با آرزوهای بسیار سوی تو آرند زوار

بسیار پیران که بر دوش بس کودکان در بغل‌ها

گیرند تا مشهدت را یک بار دیگر در آغوش

در بستر مرگ خواهند، افتد به تاخیر اجل‌ها

تنها تو شاهی در این ملک دل‌های ما پایتختت

سلطان، تویی گرچه تاریخ بسیار بیند بدل‌ها

عهدی که بستیم با تو زان صبحدم در نشابور

باقی است تا صبح محشر عهدی مصون از خلل‌ها

با ما مدارا کن ای شاه وقتی می‌آییم، از راه

تنها به آمال بنگر! شرمنده‌ایم از عمل‌ها

***

پرده حسن

مصطفی محدثی خراسانی

عقل اگر راهزن کوچه دیدار نبود

تا کنار تو مرا فاصله بسیار نبود

لیلی این‌سوی به خواب است و در آن‌سو مجنون

عشق در هیچ زمان این همه بیکار نبود

روز وصل ار به طوافت دورانی می‌کرد

در فراق تو چنین حال زمین زار نبود

اختیار پر و پرواز، در آفاق قفس

اختیاری‌ است که جز آن روی اجبار نبود

حسن در پرده به از جلوه در آیینه زنگ

وجه یوسف کف بازار و خریدار نبود

بی‌قرارانه رسیدی و پریشان چون باد

ورنه ما را به تسلای تو اصرار نبود

هرچه در نفی دل از دست برآمد کردی

آخرالامر ولی چاره جز اقرار نبود

آنچه ما را به زبان است تو در دل داری

درد سر دادم و محتاج به اظهار نبود

***

گل‌ها

دکتر احمد کنجوری

تصویر موهومی از زیبایی تواند

آن گاه که می‌خندی.

من اما بارها شب را سرکشیده‌ام

و گِل‌های تیره هرجایی

تجسمِ روشن‌ترینِ احوالِ منند.

پروانگانِ نحیفِ کم‌رونق

دخترانِ منند

و مدام روز مرا می‌گریند.

آفتابا

پیش از دل کندنِ آخرین برگِ زخمی تاک

از مهرِ مادرانه شاخه

پیش از قطع امیدِ شاخه از تنه

تنه از ریشه / ریشه از خاک و خاک از انسان

حریرِ زربفتِ گیسوانت را بیفشان

تا در سایه‌سار آن

بلوط‌زار کهنسال

سورِ «هیرو»* را نظاره کند

تا در سایه‌سار آن

این شهرِ ترس خورده

هم‌دهان با من...

با من که دیوانه‌وار فریاد... فریاد... فریاد سر می‌دهم

که ما زخمی نیم‌بسملی هستیم

که دوایمان قرصِ خورشید است.

خورشید اگر نباشد

ماه دلش قرص نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها