افراد به دلایل و انگیزههای مختلف نقشه ربوده شدن خود را طراحی میکنند و مدعی میشوند که آنها را ربودهاند و درخواست پول میکنند، اما راز این آدمرباییهای دروغین خیلی زود برملا میشود. گزارشی که میخوانید، نمونهای از این موارد است.
نابغه دروغین
عجیبترین انگیزه برای طراحی آدمربایی ساختگی، شاید متعلق به پسری 19 ساله باشد که خانوادهاش تصور میکردند او یک نابغه است.
پسر جوان که خود را شاگرد اول معرفی کرده بود، میدانست بعد از کنکور و اعلام نتایج دانشگاه دستش رو میشود.
به همین دلیل تصمیم گرفت با آدمربایی ساختگی سر جلسه کنکور حاضر نشود و راز این دروغ را برای همیشه در دل نگه دارد.
او درست روز کنکور نقشه ربوده شدن خود را کشید و با ارسال پیامکی به خانوادهاش درخواست 100 میلیون تومان برای آزادیاش کرد. خانواده پسر نابغه که از ماجرا بیخبر بودند بهدنبال این تماس، ماجرا را به پلیس اعلام کردند و به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری آدمرباها و آزادی نابغه جوان آغاز شد.
در تحقیقات پلیسی، کارآگاهان مدارکی را به دست آوردند که نشان میداد آدمربایی در کار نیست، چرا که همکلاسیهای پسر جوان مدعی شدند او شاگرد زرنگ نبوده و بدترین نمرات را داشته است.
از سویی امتحان 12 شروع میشد، اما پسر نابغه ساعت ربوده شدنش را ساعت 13 عنوان کرده بود. از سویی مشخص شد که پسر جوان همان روز ناپدید شدنش به ترمینال رفته و با نام جعلی برای خود بلیت به مقصد مشهد گرفته است.
درحالی که دست پسر جوان رو شده بود، او خودش را به یکی از کلانتریهای تهران رساند و مدعی شد از دست آدمربایان متواری شده است، اما پسر جوان زمانی که متوجه شد ماموران واقعیت را میدانند به آدمربایی ساختگی و دروغهایی که گفته بود اعتراف کرد.
چقدر دوستم داری؟
این بار انگیزه این سناریوی ساختگی ارزشیابی میزان عشق و علاقه بود. زن جوان برای اینکه بفهمد همسرش چقدر او را دوست دارد و حاضر است برای او چقدر پول پرداخت کند نقشه ربوده شدن خود را طراحی کرد. ماجرا با شکایت مرد جوان به پلیس آغاز شد.
او گفت راننده آژانس، بستهای را در مقابل منزل به او تحویل داده که وقتی در بسته را باز کرده با عکس خونآلود همسرش مواجه شده است، البته از مدتی قبل هم فرد ناشناسی با تلفن همراهم تماس میگرفت و تهدید میکرد اگر 20 میلیون تومان به او ندهم همسرم را خواهد کشت. لحظاتی بعد از دریافت این تصاویر فرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت میتوانم جنازه همسرم را در پارک پیدا کنم. به آدرسی که داده بودند رفتم و با بدن خونآلود همسرم مواجه شدم. به دنبال اظهارات مرد جوان تحقیقات از همسر او صورت گرفت و زن جوان گفت: ساعت 12ظهر منتظر تاکسی بودم که خودرویی مقابلم نگه داشت و سرنشینان خودرو به زور مرا سوار کرده و بعد از ضرب و شتم داخل پارک رها کردند. اما تحقیقات نشان میداد زن جوان واقعیت را نمیگوید و جراحات او سطحی است؛ همین مساله باعث شد تا او واقعیت ماجرا را برملا کند.
به خاطر انتقام
اما گاهی اوقات انگیزه در این آدمرباییها بیشتر میشود و آدمربایی ساختگی بهخاطر انتقام صورت میگیرد.
یکی از این آدمرباییهای ساختگی مربوط میشود به زن جوانی که برای انتقام از شوهرش چنین سناریویی را طراحی کرد. مدتی قبل زن جوانی به اداره پلیس رفت و مدعی شد که افرادی همسرش را ربوده و شرط آزادیاش را 50 میلیون تومان عنوان کردهاند.
گزارش زن جوان باعث شد کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی وارد عمل شوند. ماموران با انجام اقدامات وسیع اطلاعاتی، توانستند پس از هشت ساعت، مرد ربوده شده را در ویلایی روستایی پیدا کنند.
باتوجه به اینکه مرد جوان در ویلای روستایی آزاد بود و همه چیز نشان میداد آدمربایی در کار نبوده است، وی دستگیر شد و در بازجوییها به طرح نقشه گروگانگیری ساختگی اعتراف کرد و گفت: با همسرم مدتها اختلاف داشتم و همه مرا مقصر این ماجرا میدانستند. مدتی قبل با زن جوانی آشنا شدم و باهم به ویلای آنها آمدیم. در اینجا نقشه انتقام از همسرم و آدمربایی 50 میلیونی را طراحی کردم.
برای فرار از تنبیه
فرار از تنبیه والدین، یکی از انگیزههای دیگر برای طراحی آدمرباییهای ساختگی بود. یکی از این ماجراها به نقشه پسر نوجوانی برمیگردد که برای تفریح با دوستانش به خارج از شهر رفته بود، اما برای فرار از تنبیه والدینش، نقشه آدمربایی ساختگی را طراحی کرد. او در تماس با خانوادهاش گفت که گروگان گرفته شده و در دام پنج مرد خطرناک گرفتار شده است.
وقتی پدرش این خبر را شنید، پلیس را در جریان قرار داد و بلافاصله اکیپی از ماموران مبارزه با آدمربایی وارد عمل شدند، اما تحقیقات اولیه حکایت از آن داشت که آدمربایی صورت نگرفته است.
هنوز چند ساعتی از اعلام این گروگانگیری نگذشته بود که مرد میانسال همراه پسر ربوده شدهاش به آگاهی رفت و مدعی شد پسرش از دست آدمرباها فرار کرده است.
پسر نوجوان مدعی بود که توسط سرنشینان خودروی پراید و پیکانی گروگان گرفته شده و در مسیر از دست آنها فرار کرده است، اما تناقضگوییهای پسر نوجوان دست او را رو کرد و لب به حقیقت گشود.
او گفت: زمانی که با دوستانم به تفریح رفتم چون زمان زیادی طول کشید و میدانستم خانوادهام به خاطر تاخیر با من برخورد میکنند و تنبیه میشوم به همین دلیل چنین سناریویی را طراحی کردم.
ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد