او آخرین بار در تلویزیون با نقش مهدی در سریال «همه چیز آنجاست» دیده شد و البته در یکی از اپیزودهای سریال «چرخ فلک» نیز حضور داشت که هر چند کوتاه اما نقشی بسیار تاثیرگذار را به نمایش گذاشت. حالا مدتی است امین زندگانی نقش یک وکیل جوان به نام رضا را در سریال «پرستاران» بازی میکند. درباره این سریال و نقش رضا گفتوگویی با این بازیگر داشتهایم که در ادامه میخوانید:
بازی در سریالی که فیلمنامهاش همزمان با تصویربرداری نوشته میشود، کار سادهای نیست؛ از این بابت برای بازی در نقش رضا مشکلی نداشتید؟
فیلمنامه تقریبا همزمان با تصویربرداری بازنویسی شد اما به نظرم حساسیت و دقت لازم در این باره صورت گرفته است. وارد شدن به حیطه آثاری که زندگی شخصی و حرفهای یک صنف خاص را روایت میکند، نیازمند احتیاط و دقت زیادی است. با توجه به گروهی که تولید اثر را برعهده گرفته، از تهیهکننده تا بازیگران، از همان بدو امر با اعتماد و اطمینان وارد سریال شدم و بازی در نقش رضا را پذیرفتم. من یک بار تقریبا با همین گروه در سریال «همه چیز آنجاست» همکاری داشتم و از سابقه تهیهکننده، نویسنده و کارگردان با خبر بودم.
نقشی که شما برعهده دارید، یک وکیل است و البته بسیار نجیب، سر به زیر، اخلاقمدار و مثبت. چنین چیزی در دنیای واقعی چقدر ما به ازای بیرونی دارد؟
نجابت از ویژگیهای ایرانیان قدیم بوده و امیدوارم بتوانیم در سریالها نماینده فرهنگ ایران باشیم. شاید برخی چیزها مثلا بعضی ویژگیهای اخلاقی در سرعت سرسامآور زندگی امروزی کمرنگ شده باشد، اما نمیتوان آنها را ندیده گرفت. قبول دارم که این روزها توانایی مالی و اقتصادی به ارزش بدل شده و خیلیها پول درآوردن را به بسیاری از ویژگیهای انسانی ترجیح میدهند اما این درباره همه صدق نمیکند.
یعنی قرار نیست شخصیتهای یک سریال عمومیت داشته باشند و میتوانند جزو دسته خاصی از مردم باشند؟
با خبرهایی که درباره اختلاسها و فسادهای مالی و کسانی که یک شبه ره صد ساله میروند، میشنویم و بدتر اینکه مردم جامعه به چنین آدمهایی لقب زرنگ میدهند، شاید سریالهای تلویزیونی بتوانند کمی مخاطب را به تعمق وادار کنند و نشان بدهند که الزاما جایگاه اجتماعی و موفقیت اقتصادی هدف نهایی یک انسان نیست. ما اشرف مخلوقات هستیم، آمدهایم که انسان کاملی بشویم و نزد پروردگارمان در روز محشر سرمان را بالا بگیریم اما با چیزهایی که میبینم و میشنوم گاهی از خودم میپرسم: به عنوان یک مسئول، هنرمند، ورزشکار یا در هر جایگاه دیگری، چقدر میتوانیم پاسخگو باشیم!
برای همین است که معمولا نقش مثبت بازی میکنید؟
دوست دارم نقش منفی هم بازی کنم، اما این نقشها از نظر من استانداردهای خاص خودشان را دارند و اکثر نقشهای منفی در فیلمنامه طوری نوشته میشوند که اصلا نمیتوان آنها را باور کرد. شخصیتهای منفی در فیلمها و سریالها اصلا در جامعه ما آشنا نیستند و من معمولا از دوستان نویسنده و کارگردان پرسیدهام که اگر آدمهای منفی جامعه شبیه به همین نقشهای منفی سریالها باشند، آمار زندانیان چک، کلاهبرداری، قتل، آدمربایی و امثال آن باید نصف یا حتی یک سوم رقم فعلی باشد، چون هیچ وقت، هیچ کس موقع انجام یک کار خلاف، غیرقانونی یا غیراخلاقی به اندازهای که ما در سریالها شاهدیم، رفتار و گفتارش نشاندهنده نیت و شخصیتش نیست. اگر یک کلاهبردار، دزد یا هر شخصیت منفی دیگری به اندازه نقشهای منفی در سریالهای تلویزیونی، نمود بیرونی داشته باشد و شخصیتش در گریم و گفتار و رفتارش به نمایش گذاشته شود که آدمها فریب نمیخورند!
در دنیای واقعی دزدها، کلاهبردارها و دیگر شخصیتهای منفی، ظاهری معقول و پسندیده دارند تا حدی که آدم احساس میکند آنها قابل اعتماد هستند. برای همین است که من نقشهای منفی کمتر بازی کردهام. برایم بیشتر از هر چیز تفکر پشت یک اثر و نگاه سازندگان آن مهم است.
یعنی هیچ وقت نقشی خارج از استاندارد بازی نکردهاید؟
شاید گاهی در معذوراتی قرار گرفته و نقشهایی را پذیرفتهام که در ابتدا خوب بوده، اما در پروسه تولید به نقصان برخورده باشد. بنابراین همیشه موفق نشدهام، اما معمولا سعی کردهام در حیطهای که هنر من میتواند جایی برای ارائه داشته باشد، حداکثر توانم را بگذارم.
از آن دسته بازیگران هستید که به نویسنده و کارگردان درباره نقش خودتان پیشنهاد بدهید یا به نقش و موقعیتها انتقاد کنید؟
اگر چیزی به ذهنم برسد که به نقش کمک بکند حتما آن را مطرح خواهم کرد. گاهی نقش درست و کامل است و بازیگر فقط باید بتواند در اجرا آن را درست و کامل برای مخاطب ترجمه کند. کارگردان به عنوان اولین خواننده متن و اولین ویراستار ممکن است به بازیگر کلمات یا لحن مشابهی را پیشنهاد کند، اما این بازیگر است که نقش را خلق میکند و این هنرنمایی اوست که باید به نقطه درست و استاندارد برسد. من همیشه به کارگردان به عنوان چشم سومی که پای مانیتور مینشیند، اعتماد دارم و قبل از شروع بازی نیز به گروه تولید اعتماد میکنم. اصلا وقتی بتوانم اعتماد کنم،وارد فاز عقد قرارداد میشوم.
فکر میکنم یکی از بهترین نقشهایی که بازی کردهاید در سریال «چرخ فلک» بوده است. نظر خودتان چیست؟
بله. این نقش برایم جزو نقشهای خیلی خاص بود و از من همانقدر انرژی گرفت که یک سریال 28 یا 30 قسمتی. کار کردن با آقای احسان عبدیپور برایم باعث افتخار بود. ایشان از کارگردانها و نویسندگان خوب سینما و تلویزیون هستند. امیرمحمد زند هم واقعا بینظیر ظاهر شد. با این که زمان نقش کوتاه بود، اما درست نوشته شده و کارگردان نگاه صحیحی به نقش داشت. هنگام بازنویسی، تغییرات درستی ایجاد شده و طراحی نقش دقیق بود، در نتیجه خروجی مناسبی به دست آمد.
چرا از این دست اتفاقها کمتر در سریالهای تلویزیونی میبینیم؟
چون معمولا ارتباطات و دوستیها منجر به انتخاب بازیگر شده و به همین دلیل یک بازیگر بارها در نقشهای مشابه و تکراری ظاهر میشود. البته شاید اقتصاد تولید آثار نمایشی اینطور ایجاب میکند و احتمالا دوستان رعایت حال همدیگر را میکنند، چون به هر حال سینما و تلویزیون باید نفس بکشند و تولید داشته باشند. با همه اینها باید حواسمان باشد که آیا ده یا 20 سال دیگر، میتوانیم جوابگوی اشتباهات فرهنگی امروزمان باشیم؟ اشتباه در اموراتی که به روح و فرهنگ یک جامعه ارتباط دارد، شاید قرنها زمان ببرد تا جبران شود!
آذر مهاجر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد