فصل بهار برای شبکه‌های تلویزیونی فصل خاصی است، چرا که از یک سو برنامه‌های مختلفی را برای تعطیلات نوروزی تدارک دیده و روی آنتن برده‌اند و از سوی دیگر باید برای دو ماه و نیم باقیمانده نیز فکری کنند تا آنتن بدون خوراک نماند.
کد خبر: ۱۰۴۴۱۵۵

برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در آخرین جمعه اردیبهشت ماه، بخش مهمی از برنامه‌های تولیدی را به این سمت و سو کشانده و ساعات زیادی را به آن اختصاص داد که با توجه به اهمیت انتخابات، کاملا طبیعی و منطقی به نظر می‌رسید. حال در هفته نخست تیرماه و در آستانه عید سعید فطر، نگاهی گذرا به برخی از شبکه‌های تلویزیونی و برنامه‌های آنها در این فصل می‌اندازیم.

شبکه یک

این شبکه در ایام نوروز، مجموعه تلویزیونی «علی‌البدل» ساخته سیروس مقدم را روی آنتن برد که با توجه به فضای طنزآمیزش از یک سو و نبود رقیبی قدرتمند در سایر شبکه‌ها از سوی دیگر مورد توجه مخاطبان زیادی قرار گرفت. همچنین بهره‌گیری از فضای یک روستای سرسبز و خوش آب هوا نیز در دیده شدن هرچه بیشتر سریال موثر بوده است. از سوی دیگر حضور مهدی فخیم‌زاده و مهدی هاشمی در نقش دو خان ده نیز نقشی کلیدی در جذب هر چه بیشتر مخاطبان داشت که در عین حال مکمل‌های خوبی همچون محسن تنابنده، حسین محب‌اهری، هادی کاظمی و احمد مهرانفر در کنارشان قرار گرفتند. با این حال قشر مخاطبان خاص از کارگردانی همچون سیروس مقدم که سری پایتخت‌ها را در کارنامه دارد انتظار بیشتری داشتند که تا حدودی برآورده نشد.

«روزهای بهتر» به تهیه‌کنندگی احمد زالی، دیگر سریال این شبکه در فصل بهار است که از ساختاری اپیزودیک با داستان‌های مجزا برخوردار است. در هر اپیزود یک داستان روایت شده و طی سه قسمت به پایان می‌رسد که تنها یک عامل مشترک یعنی عنصری به نام مادر آنها را به یکدیگر متصل می‌سازد. از میان سه اپیزود پخش شده، «گذر از مه» جذاب‌تر از کار درآمده و از ریتم پرشتابی بهره گرفته که در میان سریال‌های تلویزیونی کمیاب به نظر می‌رسد. نکته مهم درباره این اپیزود، حضور قهرمانی به نام اسفندیار است که برای رسیدن به هدف خود که چیزی جز فوتبالیست شدن نیست، همه موانع را از سر راه خود برمی‌دارد. در عین حال این سه بخش با وجود برخورداری از سه کارگردان دچار تشتت ساختاری نشده و از انسجام خوبی برخوردار هستند.

از دیگر برنامه‌های جذاب این فصل می‌توان به مناظره‌های زنده تلویزیونی شبکه یک سیما با اجرای قابل قبول مرتضی حیدری با حضور تمامی نامزدهای ریاست‌جمهوری اشاره کرد که هر یک در مدت زمان مشخص به ارائه برنامه‌های خود پرداخته و مناظره جذابی را شکل دادند و میلیون‌ها مخاطب را پای تلویزیون‌ها نشاندند.

شبکه دو

این شبکه دیرپا نیز در ایام نوروز سریال «مرز خوشبختی» به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده و به قلم علی خودسیانی را روی آنتن برد که با استقبال نسبی مخاطبان مواجه شد. خودسیانی که تجربه زیادی در نگارش فیلمنامه تلویزیونی برای کودکان و نوجوانان دارد، «مرز خوشبختی» را براساس قواعد کمدی کلاسیک با رگه‌هایی از فانتزی نوشته است. امیر، جوان تحصیلکرده با معدل بالا اما بیکاری است که مدتی قبل با بهار، خواهر دوست قدیمی‌اش(حمید) نامزد کرده و حال در وضعیت بغرنجی به لحاظ مالی گرفتار شده است. حمید که نقشه سرقت از طلافروشی مظفر را کشیده با همکاری امیر 20 کیلو طلا را سرقت می‌کنند که در ادامه با ماجراهای مختلفی روبه‌رو می‌شوند. گسترش بخشیدن داستان در عرض یکی از نقاط قوت مرز خوشبختی است که بخوبی صورت گرفته و مخاطب را با قهرمان داستان همراه می‌کند. از طرف دیگر بخش مهمی از کار در شهرستان محلات می‌گذرد که فضای بصری مناسبی را بر بخش مهمی از آن حاکم کرده که برای مخاطب هم تازگی دارد. امیرحسین آرمان برای ایفای نقش اصلی کار انتخاب نسبتا مناسبی بوده اما در بخش‌هایی از سریال میزان اغراقش بیش از اندازه لازم به نظر می‌رسد. همین‌طور سروش جمشیدی که همچنان در حال و هوای قطعات نمایشی برنامه «دورهمی» به سر می‌برد و اغراق فراوانش بخصوص در میمیک چهره، مخاطب را آزار می‌دهد. در کنار این مجموعه باید به سریال «برادر» ساخته جواد افشار هم اشاره کنیم که اردیبهشت ماه امسال شاهد بازپخش آن از شبکه دو سیما بودیم. داستان بازاری خوشنام و تاجر برنجی که براساس اصول اخلاقی خود کار و زندگی کرده و حال پسر کوچکش با گام برداشتن خلاف این مسیر چوب حراج به آبروی چندساله پدر زده است.

شبکه سه

سریال «دیوار به دیوار» به کارگردانی سامان مقدم و «نفس» ساخته جلیل سامان در بهار امسال روی آنتن شبکه سه سیما رفته که هر دو نیز مخاطبان زیادی را به خود اختصاص داده است. اولی درباره چند خانوار از طبقه متوسط جامعه است که به اجبار در یک خانه ویلایی قدیمی و بزرگ ساکن شده و در هر قسمت با ماجرایی مواجه می‌شوند. «دیوار به دیوار» در قسمت‌های نخست خوب و پرنفس پیش رفته اما از نیمه دوم به بعد از ریتم افتاده و قصه‌های فرعی کشش لازم برای راضی نگه داشتن مخاطب را ندارند. «نفس» را می‌توان آخرین بخش از سه‌گانه سیاسی جلیل سامان با محوریت گروه‌های سیاسی اواسط دهه 50 تا اوایل دهه 60 به حساب آورد که داستانی آشنا برای مخاطب دارد. داستان ناهید دختر جوانی که اصلا ذهنیت سیاسی نداشته و به مرور به واسطه علاقه‌اش به روزبه وارد مبارزات سیاسی ضد حکومت پهلوی می‌شود. کندی ریتم را می‌توان مهم‌ترین نقطه ضعف کار به حساب آورد که در وهله بعد می‌توان به نحوه انتخاب بازیگرانش نیز اشاره کرد.

کسری همایونی افشار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها