عبور از ترامپیسم

در فاصله سال‌های 1618 تا 1648 جنگ‌های 30 ساله در اروپا به‌وقوع پیوست. این جنگ‌ها واکنشی قومی در برابر هژمونی پادشاهی مقدس رومی ـ آلمانی بود. در پایان این دوره 30‌ساله نشان‌دهنده این واقعیت بود که هیچ‌یک از دولت‌های اروپایی نمی‌توانست همچون نقش قدرت برتر را در عرصه سیاست این قاره بازی کند.
کد خبر: ۱۰۲۳۲۵۷
عبور از ترامپیسم

در نتیجه طرف‌های درگیر پذیرفتند که برای خاتمه دادن به این جنگ چاره‌ای جز انعقاد یک پیمان‌نامه صلح از موضعی برابر ندارند و پیمان‌نامه صلح وستفالیا منعقد شد. این پیمان‌نامه با قرار دادن کشورها در عرض یکدیگر، زمینه ایجاد صلحی نسبتا پایدار را میان ملت‌های اروپایی ایجاد کرد.

اما بتدریج جان‌مایه نظم سابق از نو پدیدار شد و با وقوع انقلاب فرانسه و جهانگشایی ناپلئون، رفته رفته «قدرت» و سازوکارهای تنظیم آن به عنصری کلیدی در روابط بین‌الملل نوین تبدیل شد. در این دوران واقعگرایان ظهور کردند و مدعی شدند که برای تداوم صلح باید میان کشورها، در قدم اول ساز و کاری برای توزیع قدرت ایجاد کرد.

تجلی اعمال چنین روشی نیز از «کنگره وین» آغاز شد و با «کنسرت اروپا» ادامه یافت. رعایت اصل توازن قوا توانست به مدت چهار دهه صلحی نسبتا پایدار، در میان ملت‌های اروپایی ایجاد کند که تا شروع جنگ جهانی اول تداوم داشت. در این نظم غالبا انگلستان نقش موازنه‌گر را به عهده داشت.

گردش دو تئوری رئالیسم و اید‌ه آلیسم

جنگ جهانی اول با به هم خوردن توازن به وقوع پیوست و در نتیجه رفته رفته نظریات آرمانگرایانه صلح نیز وارد ادبیات روابط بین‌الملل شد تا با ارائه یک نظم جایگزین، نواقص نظری موجود در ادبیات واقع‌گرایی را برطرف سازد.

تاکید بر مفاهیم صلح دموکراتیک و وابستگی متقابل از جمله محورهای اصلی در ادبیات آرمانگرایی این دوره به‌شمار می‌رود. از این رو برای تحقق این صلح، پی‌ریزی نهادی به نام جامعه ملل (1946ـ1920م) مطرح شد. با بر هم خوردن توازن قوا به نفع آلمان در جنگ جهانی دوم مجددا زمینه حمایت از نظریات ایده‌آلیستی فراهم ‌آمد که موجب شد در فاصله سال‌های 1946-1945 نهاد تازه تأسیس سازمان ملل کنونی جانشین جامعه ملل شود و برای رفع نواقص پیشین، جایگاه کشورها به‌طور همزمان در طول و عرض یکدیگر یعنی لحاظ کردن حاکمیت برابر برای همه در مجمع عمومی و جایگاه برتر برای دارندگان سلاح‌های هسته‌ای با اعطای حق وتو در شورای امنیت، تعریف ‌شود.

جنگ سرد نیز متاثر از نظریات تحول یافته رئالیستی، با محوریت «توازن وحشت» به جای توازن قوا مانع از برخورد نظامی ابرقدرت‌ها شد و همزمان که نظریات ایده‌آلیستی در صحنه بین‌المللی جلوه‌ای پررنگ‌تر به خود می‌گرفت، ایده صلح جهانی در قالب نظریات وابستگی متقابل ظاهر شد. با این تفاسیر مشاهده می‌شود که تقریبا از زمان جنگ جهانی دوم به بعد رئالیسم و ایده‌آلیسم در نزاعی برابر و دائمی به‌سر برده و به‌صورت مکمل پدیده‌ای بین‌المللی را توجیه یا هدایت کرده‌اند. البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که بتدریج این نظریه‌ها دچار تحول شده‌اند و در روندی اجتناب‌ناپذیر در بعضی از حوزه‌ها به وحدتی ضمنی رسیده‌اند. به عنوان نمونه وابستگی متقابل کشورها در دوران معاصر به عنوان عنصری واقع‌بینانه مدنظر قرار می‌گیرد و به‌گونه‌ای ظاهر می‌شود که گویا کشورها ناگزیر از پذیرش آن هستند و برای ادامه بقا همانند قدرت نظامی بدان محتاجند.

آمریکا و بازگشت به قدرت سخت

انتخاب دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید در آمریکا زمینه تقابل نظری مذکور را یک بار دیگر فراهم کرد. به‌گونه‌ای که انگار آمریکا در دوران جدید، در صدد بازگشت به رویه رئالیسم با محوریت قدرت سخت در عرصه بین‌المللی است. چراکه باز از نو همانند دوران نبردهای 30ساله از اعمال قدرت و سلطه‌جویی یاد می‌شود که در صورت‌بندی جدید آن، در بستن مرزها به‌روی مهاجران و انتقال فعالیت شرکت‌های آمریکایی از خارج به داخل و تقویت قوای نظامی جلوه‌گر شده است.

آنچه این روزها در آمریکا از آن به‌عنوان رئالیسم قدرت یاد می‌شود در واقع برداشتی عوامانه از ملی‌گرایی افراطی‌ است که حتی اعتراض جدی صاحب‌نظران رئالسیتی را نیز در پی داشته و پر مخاطره و پر هزینه توصیف می‌شود. شاید بتوان برای سادگی درک مطلب، جامعه آمریکا را به دو بخش خردگرا یا فرهیخته که تمرکزشان بیشتر در غرب و شرق این کشور است و بخش توده‌گرا که عمدتا در مرکز و جنوب آمریکا هستند، تقسیم کرد.

تا قبل از انتخاب ترامپ، نظام غالب در آمریکا همواره در اختیار فرهیختگان معتقد به حفظ وضع موجود بوده است، اما حاکمیت جدید به‌نوعی در قامت اپوزیسیون نظام غالب ظاهر شده و جمعیت‌های ناهمگون با خواسته‌های متفاوت را نمایندگی می‌کند. لذا شاهد حضور طیفی از مشاوران در اطراف رئیس‌جمهور هستیم که از افراد ضدیهود (مانند استفان بنن، دستیار سابق ترامپ) تا طرفداران پر و پا قرص صهیونیسم (جراد کوشنر) را دربرمی‌گیرد.

نتیجه این‌که جامعه آمریکا بشدت در حال دو قطبی شدن است و این می‌تواند روی سیاست خارجی این کشور نیز اثر گذار باشد. اگر جمهوریخواهان به‌طور سنتی در صدد ایجاد روابط با متحدان جهانی و منطقه‌ای براساس اصول ژئوپلتیک بوده اند و دموکرات‌ها نیز روابط خود را با دیگران براساس اصول ارزشی تعریف می‌کنند، دولت جدید در آمریکا احتمالا به رویکردی التقاطی و غیر قابل پیش بینی روی خواهد آورد. با توجه به تجارب و موارد مشابه در گذشته، امکان تسری وضعیت پیش آمده در آمریکا به اروپا نیز وجود دارد و شواهدی از آن ‌را می‌توان بسادگی در رقابت‌های انتخاباتی در کشورهای اروپایی مشاهده کرد. اگر چنین شود، شدت سردرگمی و پیچیدگی در تعاملات بین‌المللی برای همه کشورها افزایش خواهد یافت.

تاثیر گفتمان افراطی در سپهر سیاسی ایران

بی‌شک ایران نیز تحت تاثیر تحولات بین‌المللی است و تسری گفتمان‌های لجام گسیخته، افراطی و التقاطی همانند آنچه در آمریکا ظاهر شده می‌تواند بیشترین تهدید را برای ما در پی داشته باشد. در عین حال، مدیریت محیط پیرامونی با استفاده از سردرگمی استراتژیک غرب در نتیجه تحولات اخیر می‌تواند بهترین فرصت را برای بهره برداری در اختیار ما بگذارد. از این‌رو نباید اجازه رسوخ اندیشه‌های نا سالم به حوزه سیاست داخلی و ایجاد شکاف در حاکمیت را داد. یکی از راهکارهای دشمن در چنین شرایطی ایجاد یاس و سردرگمی برای ملت است که در نتیجه القای ناامنی، فساد گسترده و القای حس رواج بی عدالتی در اکثر شئونات زندگی به‌وجود می‌آید و ‌باید به‌طور جدی و واقع‌بینانه با آن مقابله کرد. متقابلا باید از تسری ابراز احساساتمان به حوزه‌های سیاسی نیز جلوگیری کنیم.

ذوق‌زدگی و انتظار فروپاشی سریع آمریکا در نتیجه تحولات اخیر یکی از این موارد است.به جای آن باید به فکر تقویت بیش از پیش انسجام داخلی حول محور رهبری و دقت در اظهارات و شعارها بود. توجه به شرایط حساس انتخابات پیش رو و تعدیل رفتارها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است به‌گونه‌ای که موضعگیری‌های سیاسی داخلی بیشتر حول محور منافع ملی باشد تا منافع حزبی.‌ در صحنه بین‌المللی فرصتی فراهم آمده تا آنچه مدت‌هاست به آن معترض بودیم مورد اجماع جهانی قرارگیرد. لذا ‌باید هماهنگ با ملت‌های معترض جهان پیش برویم و از اختلاف نظر موجود میان کشورها بخصوص کشورهای غربی، به‌عنوان مثال درخصوص برجام، بهره‌مند شویم.

دکتر علی اکبر صالحی

رئیس سازمان انرژی اتمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
روایت اول، شرط پیروزی

در گفت‌وگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانه‌های داخلی و معاند را بررسی کرده‌ایم

روایت اول، شرط پیروزی

مجرمان در قاب شوک

در گفت‌وگو با تهیه‌کننده مستند معروف شبکه سه اولویت‌های موضوعی فصل جدید بررسی شد

مجرمان در قاب شوک

نیازمندی ها