به گزارش جام جم آنلاین به نقل از رکنا، المیرا که از این پسر می ترسید و به خاطر شرارت هایش جواب رد به خواستگاری وی داده بود این بار نیز از ترس و با اصرارهای امیر سوار بر خودروی وی شد تا حرف های این جوان را بشنود.
امیر که همراه دوستش بود المیرا را سوار بر خودرو کرد و به سرعت شروع به حرکت کرد و دختر جوان وقتی به خودش آمد دید که در جاده های شمال است.
المیرا التماس می کرد که به تهران بازگردد و او را نزد خانواده اش ببرند اما امیر گوش شنوایی برای التماس های دختر مورد علاقه اش نداشت و با لحنی آرام می گفت که چند روز دیگر با پدرت حرف می زنم و به ازدواج تو و من رضایت می دهد.
دختر جوان اشک می ریخت و این درحالی بود که پدر نگران به موبایل دخترش زنگ می زد اما پسر شرور اجازه جواب دادن به دختر را نمی داد تا اینکه پدر امیر که متوجه اقدام عجیب پسرش شده بود با امیر تماس گرفت و از او خواست تا به تهران بازگردند تا ماجرا را حل کنند.
در همین لحظه پدر المیرا نیز وقتی فهمید دخترش از سوی خواستگارش ربوده شده با امیر تماس گرفت و توانست با حرف زدن با این جوان شرور، او را راضی کند که به تهران بازگردد.
امیر که نمی خواست دختر مورد علاقه اش را از دست بدهد به تهران بازگشت و به خانه زوج جوانی که از آشنایانش بود رفت.
این زوج جوان نیز از ترس امیر هر چه او می خواست در اختیارش قرار دادند و دختر جوان در خانه آنها محبوس شد.
پدر المیرا نزد پلیس رفت و از ماجرای ربوده شدن دخترش توسط خواستگار شرور پرده برداشت و تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای رهایی دختر جوان وارد عمل شدند.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات پی بردند که امیر یک شرور خطرناک است که سابقه کتک کاری، ضرب و جرح با چاقو و حمل مواد مخدر دارد و امیر پیامکی به پدر المیرا ارسال کرده و آنها را تهدید کرده اگر راضی به ازدواج با دخترشان نشود خون به پا می کند.
این سناریو 3 روز طول کشید و المیرا از ترس حاضر به فرار از خانه زوج جوان نشد تا اینکه پدر المیرا با راهنمایی های پلیس با امیر تماس گرفت و ادعا کرد که راضی به ازدواج آنها است.
پدر نگران در مرحله بعدی از امیر خواست تا دخترش را رها کند تا در مراسم خواستگاری جواب مثبت به ازدواج آنها بدهد و با چرب زبانی موفق شد تا خواستگار شرور را آرام کند و دختر جوان از اسارت پسر جوان نجات یافت.
کارآگاهان وقتی دختر جوان از خانه زوج جوان خارج شد در عملیاتی غافلگیرانه پای در خانه گذاشتند و امیر را که شرور سابقه دار است دستگیر کردند.
المیرا پس از نجات از دست خواستگار شرور به ماموران گفت: امیر از آشنایان خانوادگی مان است و همه می دانند که وی خطرناک و شرور است اما او مدتی بود که به من ابراز علاقه می کرد و به خواستگاری ام آمد اما جواب منفی به این خواستگاری دادیم ولی امیر دست بردار نبود و همیشه به مرا تهدید می کرد که باید راضی به ازدواج با او شوم.
وی افزود: همیشه از ترس به تماس هایش جواب می دادم تا اینکه 3 روز قبل جلوی پایم توقف کرد و با اصرار مرا سوار بر خودرویش کرد و به سمت شمال رفت که پدرم و پدر امیر در تماس با او توانستند خواستگارم را راضی به برگشت به سمت تهران کنند.
المیرا ادامه داد: زمانیکه به خانه زوج جوان رفتیم آنها از ترس امیر حاضر به همکاری با او شدند و ترس از امیر آنقدر نمایان بود که یک شب تصمیم به فرار از خانه آنها گرفتم که زوج جوان گفتند اگر فرار کنم معلوم نیست امیر چه بلایی سر من در می آورد و از ترس جان خودم و آنها از فرار پشیمان شدم تا اینکه پدرم گفت حاضر به ازدواج من با امیر است و همین باعث رهایی من شد.
امیر در این مرحله که ادعا می کرد جنون دارد به دستور بازپرس پرونده دراختیار کارشناسان پزشکی قانونی قرار گرفت و تیم پزشکی پس از بررسی های دقیق جنون این جوان را رد کردند.
بنا به این گزارش، امیر به دستور بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم