در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی در کتاب «آثار الباقیه» ضمن اشاره به دهها عید و جشن ایرانی در طول روزهای هر ماه از سال خورشیدی کهن ایرانی، نوروز را برجستهترین آن اعیاد میخواند.
نوروز چه پیش از اسلام و چه بعد از آن نوعی قدیسیت دینی داشت. زرتشتیان به نوروز حرمت دینی مینهادند. پس از اسلام نیزبه عقیده ایرانیان شیعه، چون روز جلوس حضرت علیبن ابیطالب روز اول سال بود و نیز گفته میشد حضرت رسول اکرم(ص) در روز اول سال شمسی علیبن ابیطالب را به جانشینی خود انتخاب فرمودهاند، ایرانیان شیعه به نوروز جنبه حرمت دینی داده بودند.
جشن 2500ساله
برگزاری جشن نوروز از بیش از 2500 سال پیش در ایران متداول بوده است.
داریوش اول هخامنشی در نوروز هر سال به معبد ربالنوع بابل میرفت. پس از ساخته شدن تختجمشید او و خشایار شاه دیگر فرمانروایان هخامنشی هر نوروز در تالار آپادانا نمایندگان ایالات ایران و ممالک انیران یعنی وابسته به ایران را به حضور میپذیرفتند و هدایای مردم آن همه سرزمینها را که تصاویرشان در سنگنقشهای تختجمشید نشان داده شده، دریافت میکردند. در قصرها ستونهای بزرگی از محصولات کشاورزی مانند گندم و جو و دیگر محصولات و حبوبات برپا میشد که تعدادشان به 12 میرسید و اکنون نماد آن به شکل بشقاب سبزی که از هفتهها پیش از رسیدن بهار سبز میکنند و در سفره هفتسین مینهند، باقی مانده است.
در عصر ساسانی نیز نوروز تا یک ماه به طول میانجامید، رسومی چون عیددیدنی، عیدی دادن، سفره شب عید گستردن، جشن گرفتن، مهمانی دادن، روزی به دامان طبیعت پناه بردن همه از آن زمانهای کهن سرچشمه گرفته است.
موسیقیدانان عصر ساسانی چون باربد و بامشاد و نکیسا در باب نوروز آهنگها و سرودهای ویژهای ساختهاند که در ایام نوروز نواخته میشد.
«نوروز بزرگ»، «نوروز کیقباد»، «نوروز خردک»، «ساز نوروز»، «باد نوروز»، «آوازهای بهاری»، «آخرین»، «راههای خسروانی» و «راههای مازندرانی» از این نواها و نغمات بود.
فردوسی بزرگ درباره نوروز میفرماید:
به جمشید پرگوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسود از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
بمانده است از آن خسروان یادگار
اعراب ونوروز
خلفای ضدایرانی بنیامیه نیز زمانی عزم کردند که این جشن را براندازند، اما در فرجام خود بدان راغب شدند و عید نوروز به نام «عید النیروز» وارد جامعه عربان شد.
از ابوریحان بیرونی منقول است که در عید نوروز سالی برای رسول اکرم کاسهای پر از معجون شیرین و گوارا آوردند (سمنو). مناسبت آن را پرسیدند. ایرانیان که در کنار پیامبر بودند چون «مهبد بودخشان مورسلان» یا همان سلمان پارسی فرارسیدن سال نو را شرح دادند. پیامبر با شادکامی قدری از آن مایع شیرین را خوردند و مابقی را میان صحابه تقسیم کردند و آمدن عید سال نو و جوانی طبیعت را به مرگ قوم عسکری و تجدید حیات آنان در سال نو تشبیه کردند.
خلفای عباسی رسم نوروز را با شکوه تمام تجدید کردند و در تمام قرون پس از اسلام، این عید با شکوه تمام برگزار میشد که در قصیده معروف فرخی سیستانی سخنران چیرهدست و گشادهزبان عصر سلطان محمود غزنوی بدان اشارتها رفته بود.
در عصر صفویه نیزنوروز با تمام جزئیات برگزار میشد و از آن زمان تاکنون به صورت یک جشن رسمی دولتی درآمد.
چهارشنبه سوری وحاجی فیروز
مراسم چهارشنبه سوری ـ مسیر نوروزی، آتشافروز و حاجیفیروز، پیشاهنگان شادیآفرین عید سال نو بودند. از دو هفته به عید مانده آثار فرارسیدن سال جدید در شهرها و روستاهای ایران بوضوح دیده و احساس میشد. پیرمردان خارکن به صحراها میرفتند و بوتههای خار را برای فراهم آوردن بساط آتشبازی آخرین سهشنبه سال یا شب چهارشنبهسوزی آماده کرده و بر شانههای فرتوت خود یا بار الاغ به شهرها میآوردند.
حاجیفیروز، آتشافروز و میرنوروز چند روز مانده به عید در کوچه و برزن نمایان میشدند. میرنوروز سرکرده حاجیفیروز و آتشافروز بود. میرنوروز از سوی محتسب یا رئیس بلدیه شهر تعیین میشد. گاهی سوار بر اسب یا شتر یا حتی فیل هندی با خدم و حشم از دروازه شهر وارد شده، عیاران و لوطیها و داشمشدیها در اطراف او با سرور و شادی و هلهله و دایره و تنبک حرکت میکردند. حاجیفیروز با چهره سیاهکرده ، جامه رنگین، کلاه بوقی و آتشافروز در کنار او از شب چهارشنبهسوری جشنهای سال نو را آغاز میکردند.
البته ایرانیان هرگز آتشپرست نبودند، بلکه آتش را گرامی میدانستند. حاجیفیروز و آتشافروز با نغمه و ترانه و نوای کمانچه و تنبور و دایره و تنبک به کوی و برزن میآمدند. آتشافروز چهره خود را سیاه نمیکرد بلکه نقاب مخصوصی روی صورتش میگذاشت. از دهان شعله آتش بیرون میفرستاد. پشتک و وارو میزد. به مردم شادی آمدن فصل بهار را مژده میداد.
حاجیفیروز و آتشافروز در کوچهها و بازارچهها و میدانها میرقصیدند و میچرخیدند و عده زیادی با کلاههای بوقی و چهرههای رنگکرده در اطراف آنان گرد میآمدند.
آتشافروز از جامه خود پولکهایی میآویخت. دور خود میچرخید و میخواند:
آتشافروزآمده
سالی یک روز آمده
آتشافروزم یتیمم
سالی یک روز فقیرم
میر نوروز بر این دو تن ریاست میکرد. هرجا که فرود میآمد صاحبخانه مجاور که معمولا از بزرگان و توانگران بود باید صبحانه و ناهار و شام او و همراهان را تا چند شبانهروز فراهم میآورد و سرانجام با تقدیم یک کیسه کوچک پول روانهاش میکرد.
رسوم چهارشنبه سوری
در شب چهارشنبهسوری دختران دمبخت را به آبانبار خانه میبردند و گرهای به پیراهنشان میزدند. ضمن عبور میر نوروز اهل خانه بیرون ریخته، پسربچهای را که پشت سر میر نوروز میدوید و ادا و اطوار درمیآورد گرفته به خانه میآوردند و وادارش میکردند گرهای را که دور کمر دختر دمبخت بسته بودند بگشاید و انعامی به او میدادند و به این ترتیب امیدوار بودند سال نو خواستگاری برای دختر پیدا شود.
نواختن نقاره و دهل در نقارهخانه، عبور دختران از زیر لوله توپ مروارید در میدان مشق برای شگون و باز شدن بخت، از دیگر مراسم شب چهارشنبهسوری بود که گاهی شب حلول سال نو نیز تکرار میشد. اگر عید به شب میافتاد شام حتما باید رشتهپلو میخوردند تا رشته کارها تا پایان سال در دستشان باشد. سبزیپلو با ماهی دودی باید میبود والبته کوکوسبزی هم لازم بود.
سال تحویل
در لحظه اول پس از تحویل سال که شلیک گلوله توپ در چهار میدان شهر آن را اعلام میداشت ،بلافاصله نقارهخانه سردر میدان مشق تهران با به صدا درآوردن نقارهها حلول سال نو را به مردم مژده میداد .دراین زمان ،صاحبخانه یا آقا یا خانمی که به خوشقدمی معروف بود از خانه بیرون میرفت و در را میبستند و او دقالباب کرده درخواست ورود میکرد.
اهل خانه پشت در میرفتند و میپرسیدند کیستی و چه با خود آوردهای. صاحبخانه پاسخ میداد: من هستم. خوشخبر هستم، پیک خوشبختی هستم. برای شما تندرستی و سعادت و عیدی و خوشی آوردهام.
پس در را میگشودند و او را در بر میگرفتند و میبوسیدند و به هم تبریک میگفتند.
در کتاب اسفند دریایی و جناتالخلوه آورده شده در لحظه تحویل سال اگر تخممرغی روی آینه بگذارند یا نارنجی داخل کاسه آب قرار دهند در لحظه تحویل سال هر دو تکان میخورند. علت این اتقاد این بود که عوامالناس فکر میکردند در لحظه تحویل سال گاوی که زمین را روی دو شاخ خود نگه داشته است برای رفع خستگی زمین را از این شاخ به آن شاخ میاندازد و به همین دلیل نارنج داخل کاسه آب و تخممرغ روی آینه تکان میخورد.
خسرو معتضد - روزنامه نگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد