در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
دکتر عطاالله عبدی، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با جام سیاست به بیان ویژگیهای مشارکت سیاسی در ایران میپردازد.
در مقایسه میان ایران و سایر کشورهای دنیا نقش مشارکت سیاسی در کشورمان به چه شکل ارزیابی میشود؟
مشارکت سیاسی و نحوه مشارکت در هر کشوری متناسب با قوانین آن است. اصل قضیه این است که در دموکراسیها و نظامهای مردمسالار انتخابات اصلیترین و بارزترین سازوکاری است که از طریق آن نقش و اراده مردم به حکومت، حاکمیت و دولت منتقل میشود و از طریق آن نظر مردم دوباره به عرصه زندگی آنان و اداره کشور برمیگردد. در هر کشوری سازوکار انتخاباتی و نحوه مشارکت مردم در عرصه انتخابات چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم یک امری مشخص و بدیعی است.
برخی میگویند که مشارکت سیاسی در انتخابات ایران بالاتر از کشورهای دیگر است. آیا شما هم همین نظر را دارید؟
مشارکت در ایران جدا از اینکه تحت تاثیر بحثهای صرف سیاسی است، در نظامهای ایالات متحده و اروپایی و دموکراسیهای شرقی و غربی هم با چنین پدیدهای مواجه هستید. ولی در ایران چند مساله باعث بالا رفتن مشارکت و حضور بیشتر مردم میشود. یکی از دلایل آن، نگاه اعتقادی و ایدئولوژیک نسبت به مقوله و موضوع انتخابات است. بخش مهمی از مردم ایران، به مشارکت در انتخابات یک نگاه صرف سیاسی ندارند بلکه بسیاری از آنها این حضور را یک فریضه مذهبی میدانند. در عین حال بخشی از مشارکت هم میتواند تحت تاثیر عوامل محلی و طایفهای نیز قرار بگیرد.
نگاه محلی و طایفهای عمدتا به انتخابات شوراها و مجلس برمیگردد. آیا اینطور نیست؟
بالاخره هر رئیسجمهوری برخواسته از یکی از شهرها و استانهای کشور است که موقع رایگیری، در محل تولد خود بیشترین آرا را به خود اختصاص میدهد. ولی این موضوع در انتخابات مجلس و شوراها نمود بیشتری دارد.
طبعا مشارکت بالای سیاسی یکی از خصوصیات و ویژگیهای مهم برگزاری انتخابات در ایران است. این مشارکت بالا را به عنوان سرمایههای مهم اجتماعی تلقی میکنند. آیا استفاده از این سرمایه صرفا منوط و معطوف به مقوله برگزاری انتخابات است یا اینکه در زمان روی کار آمدن دولت مستقر هم میشود از این سرمایه اجتماعی در جهت یاریرسانی به دولت یا مطالبهگری از سوی مردم استفاده کرد؟
واقعیت امر این است که یکی از مشکلات ما در عرصه انتخابات نبود احزاب شناسنامهدار و بنیادی است. البته حزب براساس قانون و آییننامه زیاد داریم، ولی حزبی که برگرفته از متن و بطن جامعه باشد کمتر است. به همین خاطر است که برخی احزاب صرفا به مثابه یک جریان یا جناح در عرصههای سیاسی ازجمله انتخابات حضور پیدا میکنند. این مساله پاسخگو بودن این احزاب را کمرنگ میکند. معمولا دوره دوم هر رئیسجمهوری برخی از این جریانها و گروهها سعی میکنند که انشعاباتی را پیدا کنند و این مساله باعث عدم شفافیت در پاسخگویی را در پی خواهد داشت. چون دولت مستقر شفافیتی به لحاظ حزبی ندارد، کمتر پاسخگوی شعارها و نیازهای مردمی است که به آن رای دادند. به نظر میرسد که سیستم رسانهای ما هم چندان به اصل مطالبهگری توجه ندارد، در صورتی که رسانهها باید واسطه میان مردم و دولتها باشند. بهطور معمول رسانههای مستقل هم کمتر در این عرصه حضور پیدا میکنند. ما رسانه مستقلی به آن مفهوم که به صورت واقعی دولتها را به چالش بکشد و آنها را مجبور به حساب پس دادن بکند و زبان گویای مردم باشد و دغدغههای آنان را مطرح کند کمتر داریم. از سویی دیگر به نظر میرسد که مشارکت مردم در مقطع انتخابات بیشتر از زمانی است که دولت مستقر شده و مشغول برنامهریزی و مدیریت سیاسی کشور است.
انتخابات گذشته نشان داد که فضاهای مجازی هم میتوانند بهعنوان ابزاری برای ارائه برنامههای نامزدها و کاهش هزینههای انتخاباتی به کار آیند. فرصتها و تهدیدهای استفاده از چنین فضاهایی در راستای انتخابات چیست؟
فضای مجازی، هم جنبههای مثبت دارد و هم منفی. جنبههای مثبت استفاده از چنین ابزاری آن است که نقش پول در انتخابات گذشته و جلوههای انتخاباتی کمرنگتر شود. فضای مجازی تریبونی است برای نامزدهایی که میتوانند با حداقل امکانات پیام خود را به مردم برسانند. افزایش آگاهی، ارتباط مستقیم نامزدها با مردم و صرفهجویی در هزینهها، ازجمله ویژگیهای مثبت بهرهگیری از فضاهای مجازی در دوران انتخاباتی است، اما از جنبههای دیگر باید به این نکته اشاره کرد که در فضای مجازی معمولا راست و دروغ درهم آمیخته است و تمیز دادن این دو در ایام شور و هیجان انتخاباتی کار دشواری است. از سوی دیگر محتمل است که فضای مجازی به پوپولیسم دامن بزند. البته بستگی به این دارد که چگونه میتوان بهرهگیری از رسانههای اجتماعی و فرهنگ درست استفاده از آن را عمومیت بخشید.
در انتخابات ایران به نمونهها از بداخلاقیهای انتخاباتی برخوردیم. بروز چنین رویههایی ممکن است میان جریانهای سیاسی شکاف ایجاد کند و فاصله ایجاد شده بعد از فردای انتخابات و روزهای بعد هم ترمیم نشود. آیا زمینهای برای برخورد با چنین پدیدهای قبل از شکلگیری وجود دارد که جامعه بعدها به تبعات و آثار سوء بعدی آن دچار نشود؟
بخشی از این جریان ممکن است در میان گروههای سیاسی اعم از هوادار و رقیب بروز و ظهور پیدا کند. این جریانها وقتی وارد کارزار انتخاباتی میشوند، سعی در به قدرت رسیدن دارند. ماهیت حزب و جناح، تلاش برای رسیدن به قدرت است، ولی با چه ابراز و روشهایی میتوان به این هدف رسید موضوعی قابل بحث است. اینکه تا چه اندازه جریانها میتوانند در رقابتهای انتخاباتی خود ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه را حفظ کنند نکته بسیار مهمی است. ادعای بسیاری از این گروهها این است که در راستای منافع مردم اقدام میکنند. صداقت گروهها زمانی آشکار میشود که در فضای انتخاباتی و بعد از آن اگر قصد نقد همدیگر را دارند از روشهای اخلاقی استفاده کنند، ولی به نظر من از آن مهمتر بحث رعایت امنیت و همبستگی ملی است. ما بعضا برای اینکه به رای برسیم و قدرت را در دست بگیریم، متاسفانه از همبستگی ملی هزینه میکنیم و طرح و شعارهایی را مطرح میکنیم که با منافع ملی سازگار نیست. به نظر من این بزرگترین بداخلاقی انتخاباتی است که گروههایی که مدعی تلاش برای آبادانی و برقراری امنیت در ایران هستند، خواسته و ناخواسته به طرح مطالباتی دست مییازند که با فلسفه حضور و مشارکت مردم و گروههای سیاسی در انتخابات همخوانی ندارند. واقعیت امر این است ما در کشوری زندگی میکنیم که شرایط ژئوپولتیکی خاصی دارد و امنیت ملی در راس همه منافع کشور قرار دارد. محیط پیرامونی ما ناامن است و همه جناحهای سیاسی و نهادهای مجری و ناظر باید هوشیار باشند کشور را به عرصهای نکشانند که امنیت ما تحت تاثیر دامن زدن به مطالبات ناصواب قرار بگیرد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد