هرچند او از ارائه آمار در اینباره خودداری میکند اما براساس آمارهایی که جامجم بهدست آورده، هر سال بهطور میانگین بیش از حدود 17 هزار هکتار از اراضی جنگلی طعمه اجرای طرحهای عمرانی میشوند، به عبارت دیگر هرسال بیش از دو میلیون و 500 هزار اصله درخت قربانی توسعه ناپایدار میشود.
جاده، معدن و سد تبر میشوند، پتک میشوند، بر سر جنگل فرود میآیند و درختان را یکی پس از دیگری از ریشه در میآورند تا از جنگلهای سرسبز چیزی جز بیابان باقی نماند، زیرا توسعه ناپایدار همچنان گوی سبقت را از آتشسوزیهای مهیب جنگل دزدیده و لقب قاتل سریالی جنگل را به کسی نمیدهد.
طرحهای عمرانی را باید بلای جان جنگلها دانست، زیرا مثل خوره به جان جنگل افتادهاند تا از آن چیزی باقی نگذارند. یک روز سد میشوند، روز دیگر جاده و روز دیگر تبر. این حکایت تلخی است که تا زمانی که به پایان نرسد نمیتوان به حفظ منابع طبیعی کشور امیدوار بود، زیرا بسیاری از نمایندگان مجلس و مدیران همچنان بر طبل توسعه ناپایدار میکوبند و تصور میکنند که میتوان با کاشت درخت این مصیبت را جبران کرد.
درخت میکاریم جنگل میکشیم
قرار است 10 میلیون اصله درخت کاشته شود تا مرهمی باشد بر زخمهای زمین، زخمهایی که به دست خود آنهایی که برای کاشت درخت شعار میدهند، ایجاد شده است.
اما اگر این آمار درختکاری چند برابر هم شود، نمیتواند جایگزین جنگلهای از دست رفته باشد، زیرا جنگل اکوسیستمی است که طی هزاران سال ایجاد شده و درختکاری نمیتواند جایگزین مناسبی برای آن باشد.
بنابراین وقتی هنوز طرحهای عمرانی بیشتر از آتشسوزی به جنگلهای کشور خسارت میزند نمیتوان امید داشت که مراسمهای نمادینی چون روز درختکاری و یا هفته منابع طبیعی اندکی این شرایط موجود را بهبود بخشد.
وقتی میزان تخریبهایی را که اجرای طرحهای عمرانی به جنگل تحمیل میکند از خداکرم جلالی،رئیس سازمان جنگلها میپرسیم، او ادعا میکند آمار دقیقی دراینباره ندارد و همین قدر میداند که اجرای طرحهای عمرانی خسارت زیادی به جنگلها میزند، آنقدر که از میزان آتشسوزیها بیشتر است.
این در حالی است که براساس پاسخ اختصاصی سال گذشته مسعود منصور، معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگلها به جامجم در 9 ماهه سال 94 طرحهایی سبب از بین رفتن حدود 17 هزار هکتار از اراضی جنگلی شد. نگرانکنندهتر اینکه تعداد درختان در هر هکتار از این اراضی حدود150 اصله برآورد میشود، یعنی در خوشبینانه ترین حالت و به شکل میانگین هر سال بیش از دو میلیون و 550 هزار اصله درخت جنگلی به دلیل عملیات عمرانی سربریده میشود.
اما این همه واقعیت تلخ نیست،زیرا خسارتی که طرحهای عمرانی به محیطزیست کشور میزند خیلی بیشتر و سالی 300 هزار هکتار نیز گزارش شده است. برای نمونه سال گذشته طرحهای عمرانی مانند ایجاد دکل برق و خطوط لوله حدود 195 هزار هکتار از عرصههای منابع طبیعی کشور را تخریب کرد. بنابراین تازمانی که اجرای طرحهای توسعه ناپایدار در اولویت مسئولان و نمایندگان مجلس است، نمیتوان به حفظ جنگلهای کشور امیدوار بود، در واقع باید در چنین شرایطی از هفته منابع طبیعی که از یکشنبه آینده در کشورمان شروع میشود به عنوان هفته سوگواری برای منابع طبیعی یاد کرد،زیرا تمامی سازمانها تمام سال به اشکال مختلف به قتل عام جنگل میپردازند و هفته پایانی سال از اهمیت حفظ منابع طبیعی دم میزنند.
بریدههای خبر
دیروز نشست خبری خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور به مناسبت هفته منابع طبیعی و آبخیزداری برگزار شد، قسمتهای مهم این نشست را در اینجا بخوانید:
اعتبار بیابان زدایی 14 برابر شده است.
80 درصد منابع گرد و غبار خوزستان خارجی است.
امسال ده میلیون اصله نهال در سطح صد هزار هکتار از عرصههای طبیعی با مشارکت سازمانهای مردم نهاد، مردم و علاقهمندان کاشته میشود.
بودجه منابع طبیعی برای سال آینده رشد 191 درصدی دارد.
طی 15 سال گذشته یک میلیون هکتار از تالابهای کشور بهدلیل کم آبی خشک شده است.
در خوزستان یک میلیون و 200 هزار هکتار بیابان وجود دارد که 800 هزار هکتار آن کانون بحرانی است.
طرح تنفس جنگلهای کشور تاکنون در 150 هزار هکتار از مناطق جنگلی شمال اجرا شده است.
اجرای طرح تنفس جنگل سالانه به حدود 80 میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد.
«همیار طبیعت باشیم» به عنوان شعار امسال هفته منابع طبیعی (15 تا 21 اسفند) انتخاب شده است.
مهدی آیینی - جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
آقای آیینی بسیار زیبا فرمودید. از توجه همیشگی شما به این موضوع بسیار سپاسگزارم.
متاسفانه سازمان جنگلها از موقعیت سازمانی ضعیف و مدیرانی منفعل و بی تاثیر رنج میبره!