
بیانیه اخیر جریان موسوم به اصلاحطلب شامل موضع جدیدی نیست. این موضع درباره طیف گسترده مسائل داخلی و خارجی، از اوایل دهه ۸۰ تاکنون، توسط بخش عمدهای از اعضا با برخی نوسانات پیگیری شده است. مهمترین محور این بیانیه، یعنی تاکید بر عدم حمایت از محور مقاومت در عراق، یمن و لبنان و مخالفت با حضور ایران برای مبارزه با داعش و تکفیریها در سوریه، در بیانیهها و مصاحبههای اعضای فعال اصلاحات بهوفور یافت میشود.
در طول نزدیک به دو سال گذشته، هرگاه موضوع مذاکره برای آتشبس و تعیین تکلیف آینده غزه مطرح شده، اولین طرفی که آمادگی خود را برای این گفتوگو اعلام کرده حماس بوده است. در دوره اخیر نیز_ همانطور که در گذشته بارها دیده شده_ حماس همواره نسبت به عدم ترک میز مذاکره برای آتشبس و تعیین تکلیف آینده غزه، آمادگی خود را اعلام کرده و همراه با طرحهایی عادلانه و مورد نظر مردم غزه، این تمایل را نشان داده است.
سفر تعدادی از رهبران اروپایی همراه با نمایندگانی از آمریکا و دیگر کشورها به کاخسفید به دعوت دونالد ترامپ، در ادامه تحولات پرفرازونشیب جنگ اوکراین پس از بازگشت او به ریاستجمهوری در ژانویه گذشته، نیازمند تحلیل و ارزیابی دقیق است.
دیدار اخیر دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در آلاسکا، هرچند خروجی ملموسی در سطح توافقات رسمی نداشت، اما از منظر نمادین یک گام رو به جلو تلقی میشود. پس از سه سال انزوای سیاسی و رسانهای روسیه در غرب ملاقات رئیسجمهور آمریکا با او ــ آنهم در خاک آمریکا ــ نشان داد که سد اولیه در روابط شکسته شده است.
در شرایطی که فشارهای متعدد نظام سلطه، بهویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی بر برخی دولتهای منطقه وارد میشود تا فضای تحدیدی را به جریانهای مقاومتی ساطع کنند، بدون شک نزدیککردن مواضع کشورهای مقاومت میتواند تأثیر بسزایی در مقابله با این فشارها داشته باشد.
طرح اشغال کامل نوار غزه درحالی شب گذشته توسط کابینه رژیم اسرائیل به تصویب رسید که این رژیم با گذشت بیش از ۶۰۰ روز از حمله نظامی گسترده هوایی و سپس زمینی خود به غزه و اجرای طراحیهای مختلف عملیات نظامی، نتوانست به اهداف اعلامشده در شروع عملیات که همانا آزادی اسرای خود، کشف تونلها و نابودی تسلیحات و تشکیلات حماس بود دست یابد، مضافا اینکه هنوز مقاومت مسلحانه در نوار غزه توسط حماس و نیروهای مقاومت ادامه دارد و اتفاقا تلفات نظامی ارتش صهیونیستی روزبهروز بیشتر و دردناکتر میشود.
با توجه به اینکه شورای عالی امنیت ملی بالاترین نهاد کشور در ارتباط با تصمیمگیریهای راهبردی در عرصه امنیت ملی است، کاملا طبیعی بهنظر میرسد که در شرایط ویژه کشور پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که هنوز کشور در وضعیت جنگی قرار دارد، ابتکار تشکیل شورای دفاع در زیر مجموعه شورای عالی امنیت ملی بهمنظور تمرکز مجموعه تصمیمگیریها در مسائل دفاعی و نظامی صورت گیرد.
در طول سالهای اخیر، بهویژه پس از انفجار بندر بیروت، تلاش جریانهای غربگرا در داخل لبنان و همچنین دخالت برخی کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و آمریکا در امور داخلی این کشور بهشدت افزایش یافته است.
«حزبالله باید بدون قید و شرط، خلع سلاح شود.» این، محور اصل دستورالعمل نماینده ویژه آمریکا در امور لبنان است که در هفتههای اخیر به دولت لبنان ابلاغ شده و با فشارهای سیاسی و امنیتی، تلاش میشود بیروت اقداماتی را در این زمینه صورت دهد تا بازوی قدرتمند نظامی این کشور در برابر اسرائیل از میان برداشته شود.
اعلامیهها و مواضع دولتهای اروپایی در قبال رژیمصهیونیستی و جنایات این رژیم در نوار غزه، عمدتا دوگانه، مبهم و در عینحال سیاسی هستند. سیاست پایدار اروپاییها همواره حمایت حداکثری از رژیمصهیونیستی تحت هر شرایطی بوده است.
کشورهای اروپایی و برخی دولتهای آسیایی از همان ابتدا نگرانی و مخالفت خود را با گسترش جنگ اعلام کردند. اتحادیه اروپا خواستار خویشتنداری شدوچندین قدرت اروپایی ازجمله فرانسه و آلمان،اسرائیل را به ماجراجویی خطرناک متهم کردند که میتواند کل منطقه را بیثبات کند.
روسیه طی دو دهه گذشته تلاش کرده است جایگاه خود را بهعنوان بازیگری تأثیرگذار در خاورمیانه بازسازی کند. نزدیکی با ایران، مشارکت در جنگ سوریه، حمایت از محور مقاومت و مخالفت با هژمونی آمریکا، مؤلفههای اصلی سیاست منطقهای کرملین بوده است. بااینحال، حمله آمریکا به ایران با واکنشی سرد، محتاطانه و مبهم از سوی روسیه مواجه شد؛ موضوعی که ناظران بینالمللی آن را نشانهای از تعارض منافع پنهان میان تهران و مسکو ارزیابی کردند.
رژیمصهیونیستی بر این باور است که باید عوامل تضعیفکننده قدرت اسرائیل در محیط منطقهای بهگونهای اطمینانبخش فلج و از دور خارج شود. این استراتژی اسرائیل است که در مواجهه با مصر پس از جنگ ۱۹۷۳ این سیاست به اینگونه دنبال شد که مصریها باپیوستن به کمپدیوید و تخلیه نظامی صحرای سینا ومنطقه تابا،عملا محیط مصر را از فضای تقابل با اسرائیل بهسوی صلح و همزیستی با این رژیم تغییر دادند.
در تحلیل ابعاد مختلف حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، ارزیابی واکنش چین بهعنوان بازیگر جهانی و شریک راهبردی تهران حائز اهمیت است. دولت چین از یکسو تلاش کرد موضعی محتاطانه و غیرمداخلهگرانه اتخاذ کند و از سوی دیگر در رسانههای رسمی خود، نارضایتی از اقدام آمریکا را با الفاظی دیپلماتیک بیان کرد.
هم آمریکاییها و هم رژیمصهیونیستی دچار این توهم شده بودند که فرصت مناسبی برای ضربهزدن به انقلاب اسلامی ایران بهوجود آمده، که به نظر میرسد دستکم در تجاوز ۱۲روزه تا حدی به میزان خطای محاسباتیشان پی بردهاند اما ممکن است این خطا ادامه داشته باشد و همچنان به این فکر کنند برای سرنگونی انقلاب اسلامی ایران فرصت هست، اگرچه این بیشتر یک آرزوی دیرینه است تا نقشهای با قابلیت اجرا.
۱ ــ رژیم جعلی اسرائیل که به تعبیر امام (ره) غدهای سرطانی در منطقه است، این روزها گویا بدل به یک سرطان متاستازیک شده و پیکره وجودی آن رو به نابودی قرار گرفته است. مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۴ فرمودند: «اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید.»، اما این رژیم علیالظاهر دست به یک اتانازی (خودکشی اختیاری) نظامی زده که قهرا، مرگ زودرسی را برای آن درپی خواهد داشت و این تعجیل حتما مرهون انبوه عقوبت خونهای بهناحق ریخته کودکان و زنان فلسطینی است.
جنگ را صهیونیستها آغاز کردند اما آخر آن با پیروزی ایران تمام میشود. امنیت پایدار رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی تمام شد. دهها هزار نفر دنبال راههای فرار از سرزمینهای اشغالی هستند.فرودگاههای اسراییل غیرقابل استفاده است.تحولات روزهای آینده بسیار سرنوشتساز است وشاهد آغازِ پایان رژیم اشغالی هستیم.
میگویند در قدیم «لات هرزهگویی» بود که در کوچه و بازار میگشت و هرچه را خلاف میل خود میدید یا هرکس را که دل خوشی از او نداشت، به باد فحش و ریشخند میگرفت. تا این که روزی فردی از درشکه پایین آمد و بر سرش فریاد کشید: «هیچ معلوم است تو چه کارهای؟ مستبدی؟ دموکراتی؟ جمهوریخواهی؟ آزادیطلبی؟ لطفا تکلیف خود را مشخص کن.»
وضعیت انسانی در غزه از منظر حقوق بشر فراتر از یک فاجعه انسانی است. دلیل اصلی بحران در باریکه غزه، حول محور دو نکته است: اول اینکه صهیونیستها به هیچ قاعده و قانونی پایبند نیستند و دوم مربوط به سکوت جهانی در مقابل این نسلکشی و جنایت است.
مسأله رژیم صهیونیستی حماس نیست و هدف اسرائیل حذف همه مردم این سرزمین؛ چه در غزه و چه در کرانه باختری است. در واقع رژیم صهیونیستی همواره به دنبال رویای نیل تا فرات بوده و بسیار پیشتر از اینکه حماس تشکیل شود سران این رژیم بارها و بارها اقدام به کشتار دستهجمعی فلسطینیها کردهاند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد