سعیدی که در روز حمله به ساختمان شیشهای در نوبت کاری خود مشغول کار و نظارت بر پخش اخبار بود، آن روزهای سخت را بازگو میکند؛ داستان روزهایی که نهتنها وظیفه حرفهای بلکه احساس مسئولیت ملی برایش معنایی فراتر از کار صرف داشت.
به گزارش روابط عمومی سازمان صداوسیما، وی عنوان کرد: به ما گفتند احتمال حمله وجود دارد و اجباری برای ماندن نیست؛ میتوانید ساختمان را ترک کنید اما هیچیک از ما که در استودیوی شبکه خبر بودیم، از جایمان تکان نخوردیم و با ادامه کار به هم قوت قلب دادیم. با خودم گفتم اگر بروم آنتن چه میشود. اگر اتفاقی برای همکارانم بیفتد، هیچوقت خودم را نخواهم بخشید.
سعیدی ادامه داد: آن زمان دقیقا وقتی بود که باید میماندیم و آنتن را ترک نمیکردیم. همه ما از صدابردار و تصویربردار و نورپرداز و... همگی در این حس مشترک بودیم و انگارنهانگار که قرار است حمله شود. ما ماندیم چون در نقطه عطف زندگی حرفهایمان قرار گرفته بودیم. انگار که باید این اتفاق رخ میداد و ما هم در حفظ آنتن شریک میشدیم.
منشی صحنه شبکه خبر که کارش را از سال ۱۳۷۹ با راهاندازی شبکه خبر شروع کرده گفت: از اولین روز جنگ همه مرخصیها لغو شده بود و ما بهصورت آمادهباش و اغلب در سه نوبت سر کار بودیم. مهمترین کار ما مهیا کردن استودیوی جایگزین بود. از روز قبل از حمله نیز چند بخش خبری را از این استودیو روی آنتن بردیم تا آماده باشیم.
وی با اشاره به لحظات پیش از حمله تصریح کرد: آن روز حدود ۳۰۰نفر از همکاران در ساختمان شیشهای مشغول بودند که تا ساعت ۱۶ تقریبا همه ساختمان را ترک کرده بودند و فقط همکاران شبکه خبر مانده بودند. حدود ساعت ۱۸ دکتر جبلی برای گفتن خسته نباشید به استودیو آمد و پس از آن مدیر شبکه خبر گفت که دکتر تأکید کرده اجباری برای ماندن نیست و همکاران ساختمان را ترک کنند. منشی صحنه شبکه خبر تأکید کرد: ارزش برخی اتفاقات را زمان مشخص میکند. اکنون که به آن زمان فکر میکنم میفهمم همه ما میخواستیم به یکدیگر قوت قلب بدهیم و برای همین حتی یک نفر از همکاران پخش از جایش بلند نشد. این روحیه در رژی پخش به مجری هم منتقل شده بود. از این رو زمانی که اولین حمله صورت گرفت، همگی اللهاکبرگویان کارشان را ادامه دادند.
وی با اشاره به نحوه مجروحیتش گفت: دقایقی قبل از حمله، به هومن خلیلی مدیر پخش گفتم همکاران رزرو خستهاند و من میروم استودیو رزرو تا برای اخبار ۱۹ و ۲۱ استودیو را آماده کنم و به همین منظور از شبکه بیرون آمدم و میخواستم از ضلع غربی ساختمان شیشهای خارج شوم که اولین حمله رخ داد. صدای مهیبی ساختمان را فراگرفت و شدت انفجار بارانی از شیشه و ترکش را باریدن گرفت. سعیدی عنوان کرد: در همین هنگام موج انفجار مرا که درست زیر طاقی بودم و میخواستم با سرعت خودم را به فضای سبز مقابل ساختمان برسانم، گرفت و به زمین پرتاب کرد. ریههایم پر از دود بود و امکان تنفس نداشتم. سرم را که بالا گرفتم، شاهد اصابت موشکهای بعدی به ساختمان بودم.
مطمئن بودم همکارانم سالم هستند و میدیدم که همه بهسرعت در حال خروج از ساختمانند. میخواستم بلند شوم که حس کردم پهلویم خنک است. دست زدم دیدم خونریزی کرده است. همکاران با دیدن من در میان درختان به کمکم آمدند و بهسرعت با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدم. ناظر پخش شبکه خبر گفت: همان شب در عمل جراحی ترکشها را از پهلویم درآوردند و پس از شش روز بستری بودن در بیمارستان، به خانه برگشتم اما اکنون بهدلیل موج انفجار و دود ناشی از انفجار سردردهای شدید دارم و ریههایم نیز آسیب دیده است.
وی یادآور شد: دوست داشتم به سازمان برگردم اما هنوز بهبود نیافتهام و بخشی از مسئولیتم را از خانه انجام میدهم.