برچسب ها - خاطرات کاغذی

کد خبر: ۱۳۸۷۳۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۸

کد خبر: ۱۳۸۷۰۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۵

کد خبر: ۱۳۸۶۹۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۴

تابستان سال 1860، بندر اکلند واقع در زلاندنو. برایان و 14 پسر دیگرقصد داشتند برای تعطیلات تابستانی به جزایر اطراف اقیانوس آرام سفرکنند،یک شب قبل از آغاز سفر،در حالی که کاپیتان و خدمه کشتی در رستوران بودند،به دلیل شل شدن طناب لنگر،کشتی از بندر جداشد(البته بعدها فهمیدیم این دست گل را برادر کوچک برایان به آب داده)طوفان عظیم جنوب اقیانوس آرام آنها را به جزیره ای غیر مسکونی هدایت کرد وتعطیلات تابستانه آنها به تعطیلات دو ساله پرخطری در سرزمینی ناشناخته و غیرمسکونی تبدیل شد!
کد خبر: ۱۳۸۶۶۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۲

موش کوردماغ خوکی سیاه رنگی به نام “مول” که هر بار از زیر خاک سرش را بیرون می آورد در محیطی تازه اعم از جنگل یا پارک های داخل شهر خود را می دید و تبعا با موضوعاتی ناشناخته ویا وسایلی که نماد تکنولوژی بود، روبرو می شد. مثلا گرامافون،دوربین عکاسی،رادیو،ماشین،تلویزیون،ساعت دیواری، تلفن و... همان طور که بچه ها در مواجه با این وسایل دوست دارند از داخل آن سر در آورند این موش کور بانمک هم طوری از آنها استفاده می کرد که عمرشان به سر آمده و درواقع تجزیه می شدند!
کد خبر: ۱۳۸۶۵۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۱

یک فانوس دریایی بر فراز صخره ساحلی گیله‌موت در نزدیکی روستای خیالی مک‌گیلی‌کادی؛ صاحب فانوس، یعنی بیل با دوستانش کرومارتی، راس و البته سگش داگر آنجا را اداره می کرد. مشخصه کرومارتی ریش پروفسوری اش بود
کد خبر: ۱۳۸۶۴۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۰

عید تا عید چشممان به جمال کارتون “رابین هود” روشن می شد. یک روباه خوش‌ سیما، مهربان و فداکار که به مدد تبحری که در تیراندازی با کمان داشت به دنبال نجات حیوانات مظلوم جنگل‌ "شِروود" از دست داروغۀ بدجنس ناتینگهام(گرگ)وپرنس جان (شیر) بود،رابین هود از اغنیا می دزدید واموال مسروقه را به فقرا می‌بخشد و این گونه درپی شاد کردن حیوانات و القای روحیه امید به آنها بود.هدیه رابین هود(تیر وکمان) برای روز تولد خرگوش کوچولو را یادتان هست؟
کد خبر: ۱۳۸۶۲۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۸

دختری به نام" آلیس" درپی تعقیب خرگوشی سفید رنگ، با ورود به یک حفره‌ خود را دردنیایی ناشناخته وغریب به نام سرزمین عجایب می بیند.
کد خبر: ۱۳۸۵۶۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۳

قسمت های اولیه که با بیماری و بعد مرگ مادراسترلینگ همراه شد، خیلی برایمان تلخ بود.
کد خبر: ۱۳۸۵۲۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹

میشا (بچه خرس) و خانواده اش با قطار به دهکده حیوانات می آیند، چون دهکده سال ها مسافری نداشته خطوط فلزی خط آهن را آقای ببر جمع کرده!
کد خبر: ۱۳۸۵۰۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۸

داستان هر قسمت توسط دخترده ساله خانواده “فلون”، با صدای ناهید امیریان تعریف می شد. ماجرا از روزی آغاز شد که پدر خانواده که پزشک بود از همکارش دکتر الیوت در استرالیا نامه ای دریافت کرد مبنی بر این که مهاجران ساکن دراسترالیا، با کمبود پزشک مواجه هستند.
کد خبر: ۱۳۸۴۹۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۷

نیازمندی ها