ماهرخ از زندگی در شهرستانهای مختلف خسته شده بود. او به خاطر ماموریتهای بیش از حد شوهرش عصبانی بود. برای همین وقتی دید شوهرش حاضر نیست شغلش را عوض کند، تصمیم گرفت برای همیشه به زندگی مشترکش پایان دهد. او طلاق را به تحمل زندگی در شهرستانهای مختلف ترجیح داد.