برچسب ها - کافه‌ میرداماد
پاییز از نگاه شاعر، هواشناس و روان‌شناس
بیشتر ما یا بهتر بگویم بیشتر کسانی که این صفحه را می‌خوانند و مشتری کافه میرداماد هستند، پادکست رادیوچهررازی را گوش داده‌اند حالا نه همه قسمت‌هایش اما بخش‌هایی از آن را شنیده‌اند و الان که چند روزی است پاییز آمده و هوا به یکباره سرد شده، با خود این دیالوگ جمشید را زمزمه می‌کنند: «پاییز یهویی می‌آد...».
کد خبر: ۱۳۴۱۸۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۲۰

۱۴ تیر تولدش بود. زنگ زدیم و کلی خوش و بش کردیم. حرف به خیلی جاها رفت؛ به فوتبال، به سینما، به زندگی و البته به مرگ. و چه سر راست جواب‌هایمان را می‌داد این پسر. چیه این زندگی. به ساعت و دقیقه ۷ ماه بعد از آن روز قرار بود علی انصاریان زیر دستگاه ونتیلاتور به خواب برود، اما کسی چه می‌دانست که آن ۱۴ تیر، آخرین ۱۴ تیر زندگی‌اش خواهد بود، آخرین سالروز تولدش. زندگی پرفراز و نشیب چهره دوست‌داشتنی فوتبال و سینمای ایران ۱۵‌بهمن ۱۳۹۹ بغض خیلی‌ها را ترکاند .
کد خبر: ۱۳۰۳۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۶

گفت‌وگو با محمد حسین حیدری، عکاس دفاع مقدس
پیشنهاد می‌دهم برای کافه میرداماد امروز برویم سراغ یک عکاس که سا‌ل‌های دفاع مقدس را قاب گرفته و حالا ما با دیدن فریم‌هایی که او ثبت کرده می‌رویم به سال‌هایی که 1400 کیلومتر از مرزهای کشورمان پر بود از رزمنده‌‌هایی که از کشورشان دفاع می‌کردند و حفظ حتی یک وجب از خاک وطن برایشان مساله بود.
کد خبر: ۱۲۲۹۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۲

گفت‌وگوی کافه میرداماد با مرضیه برومند به مناسبت روز جهانی عروسک
می‌دانم همه آنهایی که مرضیه برومند را از نزدیک می‌شناسند و یا آثار او را پیگیری می‌کنند، باور دارند که او یکی از دوست‌‌داشتنی‌ترین آدم‌هایی است که دغدغه‌‌های خاص خودش را دارد و پای همه آنها ایستاده.از روابط بین آدم‌ها بگیر تا اخلاق‌مداری و حفظ محیط زیست و بقیه تفکراتی که باعث می‌شود حال آدم‌ها و جامعه بهتر شود.همه آن‌هایی که برومند را می‌شناسند، می‌دانند آدم رُک و صادقی است.می‌توان برای استفاده از نظرات او درباره یک موضوع به برومند تلفن کرد اگر بداند که حرفش درباره آن موضوع موثر خواهد بود صحبت خواهد کرد و گرنه خیلی دوستانه مثلا می‌گوید: آشیانی خداحافظ... و بوق ممتد..
کد خبر: ۱۲۱۰۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۹

مروری بر دو گفت‌وگوی کافه میرداماد با زنده‌یاد خشایار الوند
او چند روز است رفته تا ببیند آن طرف دنیا چه خبر است و احتمالا الان به بخشی از جواب‌هایش رسیده و ما هنوز گیج از این رفتن نابهنگام از خودمان و دیگران می‌پرسیم چرا اینقدر زود رفت؟ جواب را خودمان می‌دانیم اما به روی خودمان نمی‌آوریم تا همچنان گیج بخوریم و ندانیم چگونه باید زندگی کنیم تا وقتی رفتیم همه گریه کنند و اما خودمان خوشحال باشیم. آدم‌ها معمولا به یک دلیل زود می‌روند؛ وقتی جایی باشند که به آنها خوش نگذرد و اذیت شوند. مگر آدمیزاد چقدر توان جسمی و روحی دارد که مدام خودش را شارژ کند، به هرحال یک روزی کم می‌آورد و می‌رود. گاهی جغرافیا و سرزمینش را عوض می‌کند و گاه دری را باز می‌کند و به دنیای دیگر می‌رود؛ دنیایی که ما به آن دسترسی نداریم.
کد خبر: ۱۱۹۵۱۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۱

الیوم خشایار علی‌الطلوع دق‌الباب کرد. اذن ورود دادیم. بشکن و بالا می‌انداخت و خوشحال بود. فرمودیم چه مرگت است. عارض شد مشتلق بدهید تصدق که خبر خوش داریم. فرمودیم بنال عارض شد از مطبوعه فخیمه جام‌جم کاغذ رسیده خواستار شدند اذن دهید به تحریریه مشرف شوید به جهت بازدید و گپ و‌گفت با ژورنالیست‌ها.
کد خبر: ۱۱۳۸۸۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱

اگر اهل فوتبال باشید، حتما سوپرگل علیرضا جهانبخش یا آنطور که هلندی‌ها تلفظ می‌کنند، یاهان بخش، بازیکن تیم فوتبال آلکمار در لیگ باشگاهی هلند و مقابل تیم ویلم تیلبورگ را به خاطر دارید. جهانبخش امروز یکی از بهترین بازیکن‌های ایران در سطح اول فوتبال جهان است و یکی از امیدهای درخشش تیم فوتبال کشورمان در جام جهانی روسیه به حساب می‌آید.
کد خبر: ۱۱۳۸۷۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱

الیوم خشایار علی‌الطلوع دق‌الباب کرد. اذن ورود دادیم. بشکن و بالا می‌انداخت و خوشحال بود. فرمودیم چه مرگت است. عارض شد مشتلق بدهید تصدق که خبر خوش داریم. فرمودیم بنال عارض شد از مطبوعه فخیمه جام‌جم کاغذ رسیده خواستار شدند اذن دهید به تحریریه مشرف شوید به جهت بازدید و گپ و‌گفت با ژورنالیست‌ها. بسیار مشعوف گشته فرمودیم قبای بته جقه مجلسی مرحمتی مرحوم جدمان را بدهد خشکشویی و حمام داغ کند به جهت استحمام و تیشان فیشان کنیم که فضیحتی دست ندهد. دم ظهر بود که مرتب و آراسته بر دروازه عمارت مطبوعه فخیمه جام‌جم حاضر بودیم. عمارتی به قائده است در قصبات میردادماد. بر درب عمارت گوسفند آورده بودند به جهت قربانی کردن که رخصت ندادیم و گفتیم ما که باشیم که زبان بسته را قربان ما کنند. رخصت خواستند به جهت تیرهوایی درکردن که آن را هم اجازت نفرمودیم. مرتضی‌خان شیرازی نامی که مرد نوخاسته‌ای‌است و گویا متولی‌باشی امورات فنی است فرمودند دسته موزیکانچی خبر کرده‌ایم به پیشوازتان بنوازند این یکی را نه نگویید. فرمودیم به چشم. مقداری نواختند الحق طربناک بود. مقادیری دلمان خواست حرکات موزون کنیم که صلاح ندانستیم. در بادی امر به طبقه دوم عمارت شدیم. واحد فنی نام دارد. شیرازی جان به معارفه حضرات پرداخت. خسته نباشید گفتیم و خدا قوت. مکینه و لوازم دارند که رایانه صدایش می‌زنند. قدرتی خدا بر دکمه می‌کوبند و بر جسمی شیشه‌ای کلمات جان می‌گیرند و فوتوی بسیار نیکو می‌اندازند و فوتو دورچین می‌کنند. مقادیری با ما فوتوی یادگار انداختند مشعوف شدیم.
کد خبر: ۱۱۳۸۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱

اپیزود اول: همین دو ماه قبل بود که در ستون کافه میرداماد به تاریخ 19 دی مصاحبه‌ام با افشین یداللهی منتشر شد.
کد خبر: ۱۰۱۲۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۶

نگاه ویژه
اپیزود اول: همین دو ماه قبل بود که در ستون کافه میرداماد به تاریخ 19 دی مصاحبه‌ام با افشین یداللهی منتشر شد. مثل خیلی دفعات دیگر گوشی تلفن را برداشتم و برای انجام گفت‌وگویی با او صحبت کردم. هیچ نشانه‌ای نبود. هیچ ردی نمی‌گفت که ترانه‌سرای آن کارهای ملی و میهنی و آن روانپزشک قرار است نوروز امسال را در این جهان نباشد. جالب این ‌است که سوال آخرم درباره این بود که آیا ترافیک و آلودگی هوا او را ناراحت نمی‌کند که مثلا باعث شود شهر را ترک کند؟ و یداللهی در پاسخ گفت: من به دلیل مجموعه کارهایم نمی‌توانم شهر را ترک کنم. مسلم است ترافیک محدودیت ایجاد می‌کند، اما من معمولا عصبی نمی‌شوم. زمان گیر‌ افتادن در ترافیک به چیزهای دیگری فکر می‌کنم. مگر آن‌که ترافیک باعث شود به قرارم دیر برسم، چون معمولا خوش‌قول هستم. حالا من یک شانسی هم که دارم می‌توانم در آن لحظات شعر بگویم، اما همه اینها دلیل نمی‌شود که ترافیک چیز خوبی است. شاید با مدیریت بهتر ترافیک بتواند سبک‌تر شود.
کد خبر: ۱۰۱۲۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۶

نیازمندی ها