اختصاصی جام جم آنلاین
پای تلویزیون نشسته بود. شبکه یک سیما، موسیقی حماسی پخش می کرد. موسیقی بدون کلام بود،اما او تصاویر را می دید و قطره قطره از چشم هایش باران شادی می بارید، لرز کرد و ناگهان کلمه ها متولد شدند.
کد خبر: ۱۱۵۹۵۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۵
همین چند ماه پیش با یکی از دوستانم همراه شدم تا برای مادربزرگش خانهای پیدا کنیم، خانه خودش در یکی از محلههای تاریخی تهران بود که بی میل فروخته بودش و احتمالا تا الان کوبیده شده است! خانههای زیادی را گشتیم، هیچکدام را نمیپسندید، میگفت اینها «بهار خواب» ندارند، حالا ما هِی توضیح میدادیم که مادرِ من! در ساختمان سازی امروز، چیزی به نام «بهار خواب» اصلا وجود ندارد، اما مگر میشود کسی را که طعم شیرین آرامش در بهارخواب و هوای سکرآور بهار را چشیده است به این راحتی راضی کرد.
کد خبر: ۸۹۰۷۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۵
آن چهارشنبه شب دی ماه سال 92 که دکتر حسن روحانی در قامت یک رئیسجمهور و در تالار وحدت به میان هنرمندان آمد و آن را شبی «بهیادماندنی» دانست برای ما هم به یادماندنی شد؛ شبی که رئیسجمهورمان تقسیمبندی هنرمندان به خودی و غیرخودی و «ارزشی و غیرارزشی» را «بیمعنا» توصیف کرد.
کد خبر: ۸۷۷۱۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۰
میزگرد جامجم درباره نقش هنر و ادبیات انقلابی و متعهد در شکلگیری حماسه 9 دی
با فاصله گرفتن از آنچه در سال 88 گذشت و مرور آثار ادبی و هنری که در آن زمان خلق شد، بیتردید سهم ادبیات و شعر بیش از دیگر حوزهها بود. اگرچه در سینما هم چهرههایی مانند ابوالقاسم طالبی به میدان آمدند و آثاری همچون قلادههای طلا ساختند، اما یکی از وجوه بارز و نتایج فتنه این بود که ما شاهد زایشهای متعدد در حوزه هنر و ادب متعهد شدیم و همچون دهه 60، خونی تازه به رگهای ادبیات و هنر انقلابی سرازیر شد؛ اتفاقی که در جبهه مخالف و جریان روشنفکری بازتاب داشت و آنها نیز به فراخور حال وارد میدان شده بودند و سعی داشتند با جبهه رسانهای و به قول معروف «گوگوش تا سروش»شان به جنگی تمام عیار بیایند.
کد خبر: ۸۶۸۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
«از خرید شما سپاسگزاریم»، «پرداخت با موفقیت انجام شد» ایندست جملهها برای بسیاری از ما که در شهرهای بزرگ زندگی میکنیم، عبارت آشنایی است و هنگام خرید الکترونیکی یا روی بسیاری از رسیدهایی که از فروشگاهها، هایپرمارکتها و رستورانها میگیریم نقش بسته است البته برخی کمی فراتر رفتهاند و با استفاده از یک نرمافزار تحتعنوان سخن بزرگان، مصراع یا بیتی بیربط از یک شعر را هم در انتهای رسید خرید شما قرار میدهند.
کد خبر: ۸۶۰۸۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
برای درگذشت پدر شهیدان جهانآرا
مبارکتان باشد، جمعتان جمع شد، حالا دور هم نشستهاید بعد از سالها دوری، پدر با پسران رشیدش، سیدمحمد، سیدعلی و سیدمحسن، درست مثل دوران کودکی، گرد پدر حلقه زدهاید، خاطرات را مرور میکنید، چقدر حرف دارد با شما، چقدر حرف دارید با حاج هدایتالله جهانآرا، محسن و علی شاید بیشتر، جای زخمهای محسن را کسی ندید، شکنجههای ساواک، آن اتوی داغ، آن شلاقها... علی هم حتما دارد میگوید که بعثیهای بیخدا چه کردند در زندانهای صدام با پارههای تن این مردم... جمعتان حسابی جمع است.
کد خبر: ۸۳۷۰۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
شاعر که جناب علیرضا قزوه باشد، گفته است: رمضان کشتی نوح است نمانید شما / ترسم آن است که خود را نرسانید شما... تشبیه جالبی است ماه مبارک رمضان به کشتی نوح که آرامشبخش و پناهگاه مومنان و ایمان آورندگان از گزند بلاهاست و ناخودآگاه دل را میبرد سمت حسین(ع): سفینه النجاه.
کد خبر: ۸۱۰۵۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۱
«هزینه کردن برای فرهنگ و هنر، سرمایهگذاری است» شنیدن این جمله زیبا و تاثیرگذار از زبان یک مدیر ارشاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا حوزه هنری و... عادی است و چندان جای تامل و شگفتی هم ندارد، آنها شاید جزء وظیفهشان باشد که روزی چندبار از این دست جملههای قشنگ و زیبا را بیان کنند، مثل مشق شب زمان دانشآموزیمان که باید چندبار آن را تکرار میکردیم و معمولا این تکرار خاصیت خودش را از دست میداد.
کد خبر: ۷۹۴۳۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۴
این یادداشت باید با یک تشکر ویژه آغاز شود؛ تشکر از جعفر پناهی، کارگردان سینما که این روزها فیلمی با عنوان «تاکسی» دستپخت او در یکی از مهمترین رویدادهای جهانی هنر هفتم به نمایش درآمده است و این طور که در خبرها آمده خیلی هم به ذائقه آن طرف آبیها خوش نشسته است، آقای پناهی مچکریم!
کد خبر: ۷۶۸۸۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
چند روز پیش یکی از دوستان اهل قلم که خود از فعالان عرصه نشر است حرف جالبی میزد میگفت اگر احمدینژاد را مستثنی کنیم که همیشه میگفت پول هست! تا آنجا که یادم میآید همه مدیران کشور از فقدان بودجه با مخاطبان و زیردستان خود سخن گفتهاند و همواره هم کجدار و مریز دستکم برنامههای اصلی و محوری در هر حوزهای بالاخره با همت مردم و مسئولان به سرانجام رسیده و قدمهایی روبه جلو برداشته شده است.
کد خبر: ۷۵۳۶۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۸
جام جم گزارش می دهد
هواپیمای چارتر ایرانایر که ساعت 8 و 40 دقیقه پنجشنبه شب در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست مسافرانی را با خود به ایران آورد که نیم قرن پیش آنها را از خاکی که به آن تعلق داشتند جدا کرده بودند و حالا پس از یک مجادله حقوقی سی و یک ساله بالاخره یکی از مهمترین رویدادهای میراث فرهنگی کشور محقق شد و 349 شیء تاریخی ایران متعلق به تپه باستانی خوروین که پیش از انقلاب بهصورت قاچاق از کشور خارج شده بود با استقبال معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی برای همیشه از بلژیک به ایران بازگشت.
کد خبر: ۷۵۲۸۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
معمولا بیتها و غزلهای ماندگار خواجه شیراز یکی از رمزآلودترین آثار ادبیات فارسی ما محسوب میشود و چه بسیار استادان و ادیبانی که عمر خود را صرف تصحیح و رمزگشایی و نمایان کردن زیبایی و مفهوم و معنای نهفته در آن کردهاند.
کد خبر: ۷۳۵۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷
این روزها پیکر خسته و کهنسال مجموعه تئاترشهر تهران در حال درمان و نوسازی است. ساختمانی که چند دهه است به عنوان نماد هنر نمایش کشور نقشآفرینی میکند و حالا یکی دو هفتهای است با شروع مرحله اول بازسازی تالارهای نمایشی رونق گذشته را ندارد و با قدم زدن در حوالی پارکدانشجو و چهارراه ولیعصر میتوان خلوتیاش را در مقایسه با گذشته آشکارا دید، درست که سالنهای قشقایی، سایه و کارگاه نمایش تعطیل شده، اما با این حال دو اثر نمایشی همچنان در دو تالار این مجموعه میزبان علاقهمندان است.
کد خبر: ۷۲۸۵۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۶
فیلم
وقتی اواخر دهه 70 در دانشگاه علوم پزشکی ایران تحصیل میکردم ساختمانی در مجاورت آن قد میکشید که بسیاری از دوستان و دانشجویان خودشان را با روپوش سفید در حال قدم زدن در راهروهای آن تصور میکردند، بیمارستانی بزرگ و نوساز که یکی از رویاهای من هم کار در چنین مجموعه بهداشتی و درمانی بود که امروز آن را با نام «میلاد» میشناسیم، بیمارستانی که اغراق نکردهام اگر بگویم مهمترین و مجهزترین مرکز درمانی، دست کم برای بیمه شدگان تامین اجتماعی است.
کد خبر: ۷۲۷۲۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
شرافت داشتن صفتی است که نمیتوان مفهوم و معنای آن را به یک جمله و یک تعبیر خاص محدود کرد، شرافت شاید مانند خیلی چیزهای دیگر در جهان امروز نسبی باشد و در موقعیتهای مختلف مفاهیم متعدد و گاه متفاوتی را در برگیرد، مثلا یک جراح و پزشک متخصص شاید همین که زیرمیزی نگیرد یا بیماری را رایگان درمان کند، به نوعی شرافت کاری اش را به نمایش درآورده باشد یا یک معمار و مهندس ساختمان با حساسیت بر نوع لوازم و اجناسی که در ساخت و ساز بهره میبرد، شرافت کاری اش را نشان میدهد و من خبرنگار هم اگر فریب نخورم و جاهطلبی نکنم و اگر بر کژیها و ناراستیها چشمپوشی نکنم و حرف و دغدغههای مردم را بنویسم و بگویم، در کارم شرافت داشتهام.
کد خبر: ۷۲۱۵۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
وقتی صحبت از صف و صف کشیدن به میان آید، شاید ذهنمان سمت همین سبدکالای سال گذشته برود و آنها که سن و سال و حافظه شان به سالهای دورتر قد بدهد صف شیر شیشهای یارانهای و گاز کپسولی را هم به یاد میآورند. نانواییها و پمپ بنزینها هم که دیگر جای خود دارند.
کد خبر: ۷۱۳۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
خبر اهدای جایزه معتبر ریاضی جهان به خانم مریم میرزاخانی ، ایرانی مقیم آمریکا، فقط یک خبر نبود و بویژه در فضای مجازی تعقیبات و تحلیلهایی هم در پی داشت، از آن جمله انتشار عکسی از یک سانحه رانندگی قدیمی در ایران بود که روایت میکرد چگونه این بانوی ریاضیدان از آن حادثه جان سالم به در برده و اکنون بر قله افتخار علم ریاضی جهان ایستاده است.
کد خبر: ۷۰۶۷۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۷
تماشای نیمه پر لیوان از آن دست عادتهایی است که کمتر در میان ما جماعت روزنامهنگار و خبرنگار رخ میدهد و عادت داریم که همیشه ضعفها و کمبودها را یادآوری کنیم که البته این نوع نگاه در مواردی قطعا ضروری و لازم است، اما وقتی یک لیوان پُر از نوشیدنی خوشمزه و خوشرنگ را جلویمان بگذارند و بعد به سرخالی بودن لیوان بپردازیم، آن هنگام باید در نوع تماشا و صداقتمان کمی تردید کرد.
کد خبر: ۷۰۲۶۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۵
زمستانها همیشه میآیند و میروند، سرما جایش را به گرما میدهد، طراوت، زیبایی و روشنی جایگزین خشکی، سختی و ناملایمات میشود و شاید از همین روست که قدیمیها گفتهاند زمستان میرود و روسیاهیاش به زغال میماند. عید از راه میرسد و آنها که از آزمون زندگی سربلند بیرون آمدهاند، جشن میگیرند و دستان یکدیگر را میفشارند و از شانههای هم سختیها را میتکانند.
کد خبر: ۷۰۰۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
یک دستش به چادرش بود و با یک دست هم دنبال چیزی در کیفش میگشت و نیمنگاهی هم به دخترش داشت که زیر سایه درختی ایستاده بود، صف لاغر و کوتاه سریع جلو رفت و نوبت به او رسید، آرام قامتش را خمیده کرد و کارتی را به مسئول فروش بلیت ارائه داد و بدون پرداخت وجهی دو بلیت گرفت، وقتی بلیتش را نگاه کرد خطاب به آقای گیشهدار پرسید: پسرم این ردیف خیلی جلوست و نزدیک پرده سینما، من گردنم مشکل دارد و نمیتوانم آن را خیلی بالا نگه دارم، اگر امکانش هست در ردیفهای عقبتر و انتهای سالن بلیت بدهید، با واکنش سرد و نه چندان مودبانه مسئول گیشه مواجه شد با این مضمون که نیست و نمیشود و همین است که هست!
کد خبر: ۶۸۶۴۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۱