پایان بی‌سروصدای یک جشنواره بدشانس

انگار ناف سی‌ودومین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر را با بدشانسی بریده‌اند. از برگزاری زودهنگام جشنواره‌ به دلیل مصادف شدن با ایام فاطمیه و تعویق دوروزه آن برای احترام به درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و اعلام سه روز عزای عمومی تا بیماری ناگهانی دولتمند خلف، خواننده و آهنگساز تاجیک که مانع حضور او در جشنواره شد و آخر سر، حادثه ناگوار ساختمان پلاسکو و شهادت تعداد زیادی از آتش نشانان قهرمان این سرزمین، همه و همه سبب شد تا سی‌ودومین دوره جشنواره موسیقی فجر از مرکز توجه‌ها خارج شود.
کد خبر: ۹۹۲۶۳۱
پایان بی‌سروصدای یک جشنواره بدشانس

در این شرایط شاید توقع برگزاری بی‌عیب و نقص این جشنواره از مسئولان آن، توقع نابجایی باشد. این درحالی است که آنها توانستند بخوبی شرایط را مدیریت کنند و با ادغام برنامه‌های دو روز نخست که به دلیل عزای عمومی برگزار نشد، در روزهای دیگر، اجراهایی را که از پیش وعده داده بودند، به روی صحنه ببرند.

از سوی دیگر، پخش آنلاین و همزمان برخی از اجراهای جشنواره موسیقی برای نخستین بار، یکی دیگر از نقاط قوت این دوره به‌شمار می‌رود؛ امتیازی که شاید توانسته باشد تا اندازه‌ای بزرگ‌ترین ضعف جشنواره مبنی بر نادیده گرفتن مخاطبان شهرستانی را پوشش دهد. با این همه، جشنواره امسال با ضعف‌هایی همراه بود که ارتباطی به حوادث و رویدادهای اخیر ندارد؛ بلکه به روندی برمی‌گردد که مسئولان جشنواره در چند سال اخیر در پیش گرفته‌اند؛ نخست این‌که جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر بزرگ‌ترین رویداد موسیقی در کشور به شمار می‌رود و چشم همگان به آن دوخته شده است، کمترین انتظاری که از آن می‌رود جریان‌سازی است، اما جشنواره موسیقی در سال‌های اخیر تا چه اندازه جریان‌ساز بوده است؟ درواقع جشنواره موسیقی فجر یک جشنواره رقابتی نیست و شاید به همین دلیل نباید از آن انتظار جریان‌سازی داشت، ولی پرسش اینجاست که آیا سیاستگذاران جشنواره با بها دادن به کنسرت‌ها نمی‌توانند به موسیقی کشور سمت و سو دهند و مبلغ موسیقی فاخر باشند؟ در چند سال اخیر، شاهدیم بخش پاپ با جلب توجه‌ها کم‌کم دارد بخش‌های دیگر جشنواره را به حاشیه می‌راند. مسئولان جشنواره همواره بر درآمدزایی بخش پاپ و اتکای جشنواره به این درآمدها تأکید می‌کنند، اما به نظر می‌رسد اتکای بیش از اندازه آنها به این بخش به پاشنه آشیل جشنواره موسیقی تبدیل شده است.

باید از مسئولان جشنواره موسیقی پرسید، بها دادن به موسیقی تجاری که در طول سال گوش مردم را پر می‌کند، چه نتیجه‌ای برای موسیقی کشور خواهد داشت؟ مسئولان جشنواره موسیقی بر نوآوری و فراهم کردن محلی برای شنیده شدن موسیقی نو و همچنین موسیقی ملی و نواحی تأکید دارند؛ چیزی که در بخش‌های موسیقی ایرانی، نواحی و تلفیقی باید به دنبالش بود، اما قرار دادن سالن‌های بزرگ در اختیار موسیقی پاپ و محدود کردن موسیقی ایرانی و نواحی و تلفیقی به سالن‌های 200‌نفره چه همخوانی‌ای با این سیاست دارد؟ چرا پیام عزیزی و گروه باقدسیان، محسن شریفیان با گروه لیان و... در بخش نواحی یا اشکان خطیبی یا کاوه آفاق یا گروه بمرانی در بخش تلفیقی باید در سالن‌های 200 نفری کنسرت برگزار کنند و محمد علیزاده و حامد همایون در بخش پاپ هر‌کدام چهار نوبت در سالن هزار نفری؟

در سال‌های گذشته، بخش بین‌الملل با دعوت از موسیقیدانان برجسته جهان به یکی ازنقاط قوت جشنواره موسیقی تبدیل شده بود، اما امسال این بخش کم‌فروغ‌تر از سال‌های گذشته برگزار شد. اگر ژیوان گاسپاریان دودک‌نواز شهیر ارمنستانی، دکوئنده دل‌مورائو از اسپانیا و اجرای غافلگیرکننده گیوم‌ پره ساکسیفون‌نواز فرانسوی نبود، جشنواره موسیقی باید از عنوان بین‌المللی صرف نظر می‌کرد.

گرچه سی‌ودومین جشنواره موسیقی فجر در بخش برگزاری کنسرت نتوانسته در موسیقی کشور جریان‌ساز باشد، امیدواریم با نهادینه کردن جایزه باربد که از ابتکارات تحسین‌برانگیز شورای سیاست‌گذاری جشنواره بوده و معرفی بهترین‌های موسیقی ایران بتواند تا اندازه‌ای نقش اصلی‌اش را ایفا کند.

کمیل انتظاری

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها