زاویه دید

نقد سازنده یا ایراد بنی‌اسرائیلی؟!

1ـ انتقاد، البته اگر سازنده باشد و برآمده از انصاف و از سر شفقت و مودت، نه‌تنها دل‌آزار و ملال‌آور نخواهد بود که بر دل نشیند و نقشه راه شود و چراغ روشنی برای ادامه طی طریق. بی‌شک انتقاد دلسوزانه و بی‌غرض، راهگشا خواهد بود و بهانه و معیاری برای رفع معایب و نقصان‌ها و کاستی‌ها. در نقطه مقابل چنین رویکرد و نگرشی، بهانه‌ساز کردن است و خرده‌گیری و آسمان و ریسمان بافتن و زمین و زمان را به‌هم دوختن و ایرادهای بنی‌اسرائیلی کوک کردن و در یک کلام، نق زدن‌‌های کودکانه.
کد خبر: ۹۹۰۵۷۲
نقد سازنده یا ایراد بنی‌اسرائیلی؟!

این کنش البته نه‌تنها مثمرثمر نخواهد بود که به چوب لای چرخ گذاشتن می‌ماند و قضا را ببین، گهگاه آب در آسیاب دشمن می‌ریزد و خنده بر لبان معاندان می‌نشاند.

رسانه ملی این روزها علاوه بر مضیقه‌ها و عسرت‌های مالی و بودجه‌ای، دو جبهه و عرصه را برای کارزار در پیش دیدگان خود می‌بیند؛ معاندان قسم خورده و شناخته شده خارجی و منتقدان بی‌انصاف و خرده‌گیر داخلی.

تکلیف طیف اول که مشخص است و اظهر من الشمس و جای بحث و جدل ندارد؛ روی صحبت اما با گروه دوم است که گاهی چشم را روی واقعیت‌ها می‌بندند و فقط کاستی‌ها را می‌بینند و گل‌درشت می‌کنند. تولید برنامه برای بیست و اندی شبکه تصویری که بیش و کم همه هم 24 ساعته پخش دارند، کار سهل و آسانی نیست. تمام شبکه‌های ماهواره‌‌ای که در برابر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران قدعلم کرده‌اند و رجزخوانی می‌کنند، شش تا هشت ساعت برنامه تازه و بکر دارند و بقیه روز همان برنامه‌ها را در دفعات متعدد تکرار می‌‌کنند. تنها شبکه‌های داخلی هستند که بعضا به شکل 24 ساعته، آثار نو و غیرتکراری را روی آنتن خود می‌فرستند. در چنین شرایطی، طبیعی است که همه چیز بر وفق مراد همه نباشد و کمبودها و کاستی‌هایی هم مشاهده شود. نقاط قوت را ندیدن و ضعف‌ها را بزرگ کردن در این شرایط قطعا بی‌انصافی است و به دور از مروت و جوانمردی. فلان جمله مجری یک برنامه پرمخاطب را دستمایه تخریب قراردادن و در بوق و کرنا کردن یا بی‌نظمی نه‌چندان چشمگیر در یک ویژه‌برنامه شب یلدایی را گل‌درشت کردن و بر طبل وامصیبتا کوبیدن، چه نام و عنوانی می‌تواند داشته باشد؟ نقد سازنده، منصفانه، بخردانه یا دلسوزانه؟!

این انتقادها گهگاه رنگ و لعاب عناد به خود می‌گیرد و از انصاف و داد، فرسنگ‌ها دور می‌شود. بازتاب و انعکاس چنین رویکردی چه می‌تواند باشد، جز تخریب و زیر سوال بردن زحمات شبانه‌روزی گروهی که خالصانه درصدد پر کردن و غنابخشیدن به اوقات فراغت مخاطبان خود هستند؟

پیدایش و بروز انتقادها از برنامه‌های رسانه ملی البته گویای یک واقعیت غیرقابل انکار است؛ این‌که آثار تلویزیونی، مخاطبان فراگیر دارد و بینندگان پرشمار، که اگر غیر از این می‌بود، کاستی‌ها دیده نمی‌شد و نمود پیدا نمی‌کرد. به تعبیر دیگر، یک برنامه تلویزیونی تا خوب دیده نشود، کمبودها و نقصان‌هایش به چشم نمی‌آید و رسانه‌ای نمی‌شود. انتقاد هم حق هر منتقد و مخاطبی است، به شرط آن‌که از سبیل انصاف و سازندگی به بیراهه تخریب و تخطئه منحرف نشود و به کینه و دشمنی پهلو نزند. شوربختانه، طیفی از منتقدان به انتظار نشسته‌اند تا ایرادی را بهانه قرار دهند و از باب تخریب و تحقیر و توهین وارد شوند. تجربه نشان داده همین منتقدان که اتفاقا ندیدن تلویزیون را به عنوان یک پز روشنفکری مایه مباهات می‌دانند، بشدت برنامه‌ها را رصد می‌کنند تا مگر عیب و نقصانی ببینند و ساز مخالف کوک کنند. باز شواهد و قرائن اثبات می‌کند که همین منتقدان اگر حتی برای لحظاتی هرچند کوتاه، فرصت حضور در تلویزیون را به دست بیاورند، درنگ را جایز نمی‌دانند و این فرصت را مغتنم می‌شمارند، چراکه نیک می‌دانند همین چند دقیقه کوتاه چه‌بسا معروفیت، شهرت و فرصت‌های کاری و حرفه‌ای زیادی را نصیب‌شان می‌کند.

رسانه ملی همان‌گونه که از نامش پیداست، وجهه و کارکرد ملی دارد و به همه مردم ایران متعلق است، پس شایسته و انصاف نیست تخطئه و تخریب و زیر سوال بردن دست‌اندرکاران چنین رسانه‌ای به بهانه و در لباس نقد و نظر.

محسن محمدی

دبیر گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها