از همین ابتدا مشخص کنم که من با این بیانیه تک‌جمله‌ای مردمی مخالفم که می‌گوید: «به ما چه پس دولت چه کاره است؟» چون در این سال‌ها و حتی در طول سده‌هایی که دولت‌ها جوامع را اداره کرده‌اند و با دقت بر تمام تجربه‌هایی که از سرگذرانده‌ایم، دیده‌ایم هر جا خود مردم، یعنی خودمان ورود کرده‌ایم تا مشکلی را حل کنیم، اوضاع خیلی بهتر پیش رفته است.
کد خبر: ۹۸۸۷۴۰

در یکی از محله‌های تهران، محله‌ای با شهروندانی از قشر متوسط، زنا ن و دخترانی که به کلاس آموزش بافتنی می‌رفتند، با همفکری مربی خود تصمیم می‌گیرند برای بچه‌های کار محله‌شان، شال و کلاه ببافند. این زنان بسیاری از کودکان کار محله‌شان را می‌شناختند و می‌دانستند آنها را در کجا می‌توانند پیدا کنند. برای پیدا کردن و شناسایی آن تعداد هم اطلاعیه‌ای بین هم‌محلی‌ها پخش کردند و از آنها کمک خواستند. به این ترتیب، اتفاقی که افتاد، تنها به تهیه شال و کلاه برای این بچه‌ها محدود نشد، بلکه موجب جنب و جوش عده‌ای از خیرین هم شد تا فکری بهتر برای این کودکان بکنند. شاید، این کار جمعی کوچک، موجب جلب توجه مسئولان هم بشود، کسی چه می‌داند.

NGO‌ها و نهادهای مردمی، با همین کارهای محلی و کوچک شکل گرفته‌اند و رفته رفته با کمک خیرین یا ورود دولت، گسترش یافته‌اند. گسترش در اینجا، نه به معنای عریض و طویل شدن در مفهوم سازمان‌ها و ادارات دولتی (که همیشه بازدارنده و مفسده‌انگیز بوده است) بلکه به معنای در بر گرفتن عده بیشتری از هم‌محله‌ای‌های نیازمند و پوشش دادن تعداد بیشتری از نیازهای آنهاست.

پشت در خانه خود در امن و امان نشستن و منتظر کسی ماندن و سررشته امر بسیار مهم «همسایه‌داری» را به دولت یا هر کس دیگر سپردن، راه به جایی نمی‌برد.

زندگی تک‌تک ما از چهار طرف، و اگر طبقات بالا و پایین را هم در نظر بگیریم، از شش طرف، در بافت همزیستی با همسایه‌مان تنیده شده است. نه ما بدون آنها، تعریف می‌شویم (که همشهری و هم‌محلی بودن، با حضور مجموعه ما در کنار هم معنا می‌یابد) نه ممکن است بدون در نظر گرفتن حضور و وجود آنها بتوانیم به بقا ادامه بدهیم. خورشید همه ما از یک نقطه طلوع و در یک نقطه غروب می‌کند و سایه ما و خانه‌های ما با این هم دیواری‌های بسیار نزدیک به هم، به یک سایه بلند و همسان تبدیل شده است. ما در سایه هم زندگی می‌کنیم و از هوای هم نفس می‌کشیم.

این زنان و دختران، با حرکت زیبا و گرمی که شروع کردند، یک محله را به جنب و جوش درآورد و کودکان و خانواده‌های نیازمندشان را در کانون توجه و لطف نشاندند. همین یعنی خیلی ساده می‌شود یک کارهایی کرد و بارهایی از دوش دیگران برداشت. در جایی که مردم خودشان می‌توانند، نیازی به حضور غریبه‌ها و بیانیه‌های مستعمل و از معنا افتاده نیست. می‌توان به هر کلاس و هر جمعی، معنایی انسانی داد و از همان نقطه شروع کرد.

آذر فخری - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها