همیشه تعطیلات و تفریحات با گرانی سرسامآور و فشار اقتصادی همراه است، اما گویی گروهی به چنین وضعیتی عادت کرده و پای ثابت این بازیهای دوسر باخت هستند.سالهاست با فرارسیدن تعطیلاتی هرچند کوتاه، ترافیکهای سنگین و فلجکننده، زودتر خود را بر جادهها و اتوبانها حاکممیکنند.این اتفاق بیش از هرجا در مسیرهای منتهی به استانهای شمالی به چشم میخورد. در گیلان، محورهای اصلی ورودی به این استان، بهویژه آزادراه قزوین ــ رشت و جادههای کناری، به کابوسی برای مسافران و ساکنان تبدیل شدهاند؛ جایی که ترافیکهایش بعضا میتواند تا ۲۰ساعت خودروها را به همراه سرنشینانشان در جاده نگهدارد.این درحالیاست که خیابانهای شهرهایی مانند رشت، انزلی، آستارا، ماسال، فومن و لاهیجان هم بهطور کامل در ترافیک فرو میروند. مسیرها قفل شده و تردد حتی برای امور ضروری با مشکل مواجه میشود.قیمت ویلاها، هتلها و مهمانپذیرها چندین برابر افزایش مییابد وبسیاری ازمسافران که توانایی پرداخت آن راندارند،ترجیح میدهند به همراه خانواده در چادرهایی گوشه خیابانها،پیادهروها و پارکها شب را به صبح برسانند.قیمت غذا در رستورانها و حتی مواد غذایی اولیه در فروشگاهها بهشدت بالا میرود که این امر علاوه بر مسافران به معیشت ساکنان محلی نیز آسیب میزند.
الگوبرداری از دیگر کشورها
گیلان که وقت و بیوقت مورد هجوم مسافران قرار میگیرد هنوز طرحی جامع برای گردشگری پایدار خود تدوین نکرده است؛ طرحی که ظرفیت برد اکولوژیک و زیرساختی هر منطقه از استان را مشخص کند و براساسآن، تعداد مجاز گردشگر را تخمین زده و به آنها اجازه ورود دهد.تمهیدات کشورهای پیشرفته برای مدیریت گردشگری انبوه، برنامههایی امتحانپسداده هستند که میتوان از تجربیات آنها بهره برد و دیگر به آزمون و خطا هم نیازی نیست.در برخی کشورهای آسیایی و اروپایی، با استفاده از تکنولوژی و مدیریت یکپارچه، این چالشها بهخوبی مدیریت میشوند که ازجمله آنها میتوان به سیستم رزرواسیون و سهمیهبندی اجباری اشاره کرد.مثلا در ونیز ایتالیا یا ماچو پیچو در کشور پرو، مسافران برای ورود به این شهرها و سایتها، حتما باید از قبل بلیت و زمان بازدید را رزرو کنند. تعداد بازدیدکنندگان در روز بهشدت کنترل میشود. این مدل برای مناطق حساس گیلان مانند اطراف آبشار لاتون یا دلتای سفیدرود قابل اجراست.
در سوئیس و ژاپن هم توسعه فوقالعاده حملونقل عمومی در دستورکار قرار گرفته و به سرانجام رسیده است. در این کشورها شبکه ریلی بسیار کارآمد و دقیق، اولین و آخرین گزینه سفر است. مردم ترجیح میدهند بهجای رانندگی در ترافیک، با قطار سفر کنند، زیرا سریعتر، راحتتر و مقرونبهصرفهتراست.
در پایتختهای انگلستان و سوئد، یعنی لندن و استکهلم، ورود به مرکز شهر در ساعات شلوغی، مستلزم پرداخت عوارض سنگین است. این سیستم بهشدت تردد خودروهای شخصی را کاهش داده و مردم را به استفاده از حملونقل عمومی سوق میدهد. این ایده برای مرکز شهر رشت یا انزلی قابل بررسی و اجراست.قیمتگذاری پویا برای اماکن اقامتی و اطلاعرسانی شفاف در این رابطه هم میتواند کمک شایانی به پایینآمدن حجم و ازدحام مسافران کند.هتلها و مراکز اقامتی بر اساس تقاضا، قیمتهای مختلفی دارند، اما این نوسانات براساس قوانین مشخصی است و از افزایش سرسامآور و غیرمنطقی جلوگیری میشود. همچنین از طریق اپلیکیشنها، ازدحام لحظهای نقاط مختلف به گردشگران اطلاعرسانی میشود تا از رفتن به آن اماکن پرهیزکنند.متاسفانه هنوز هم برخی مسئولان مینشینند تا اتفاقی بیفتد و بعد واژه «بحران» را وسط بکشند و با تشکیل جلسات و نشستهای بیمورد، وارد بازی شوند.مثلا چندی پیش یکی از مسئولان استان گیلان گفته بود: «مدیریت این حجم از مسافر نیازمند یک برنامهریزی استراتژیک، بینبخشی و بلندمدت است.
راهکارها را میتوان در سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیمبندی کرد که استقرار ستاد بحران سفر در تعطیلات و تشکیل ستاد ویژه متشکل از استانداری، پلیسراه، اداره حملونقل، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداریها برای مدیریت لحظهای ترافیک و بحران، ازجمله راهکارهای کوتاهمدت و فوری است.» پیشنهادی که نه خودش میداند چطور باید اجرا شود و نه دیگر مسئولان!
قاتلی به نام تعطیلات
در شرایط فعلی تعطیلات را باید قاتل محیطزیست و طبیعت نامید. حجم عظیم زبالههای رهاشده در جنگلها، سواحل و کنار جادهها، چهره طبیعت بکر گیلان را زشت کرده و به تهدیدی جدی برای اکوسیستم این منطقه تبدیل شده است. همچنین ورود بیرویه خودروها به جنگل و سواحل، روشنکردن آتش در مناطق ممنوعه و آلودگی صوتی، آرامش و حیات طبیعی را مختلمیکند.
سیدرحمان کسایی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با جامجم معتقد است وقتی ورود مسافران از یک حد مشخص فراتر برود، زیرساختهای شهری و روستایی و خدمات عمومی تحت فشار قرار میگیرند.
او تاکید میکند: «در چنین شرایطی سیستمهای آب، برق و فاضلاب شهرهای کوچک و روستاهای گردشگری، گنجایش خدمترسانی به این حجم از جمعیت را ندارند و با خاموشی و کمآبی مواجهمیشوند.»
کسایی ادامه میدهد: «مراکز درمانی و اورژانس بهدلیل افزایش حوادث رانندگی و بیماریها، تحت فشار شدید قرار میگیرند و خدمترسانیها از مسیر عادی خارج میشوند.»
درحالحاضر، بسیاری از ساکنان محلی معتقدند تعطیلات و هجوم مسافران از روال خود خارج و به مزاحمت تبدیل شده است. گیلانیها میگویند در این ایام عملا در شهر خود محبوس میشوند. انجام کارهای روزمره، رفتوآمد و برخورداری از آرامش برای آنان غیرممکن میشود و پیامد این موضوع ایجاد نوعی «خستگی گردشگری» و حتی تنش بین میزبان و مهمان منجر خواهد بود.